سرنوشت دریاچه ارومیه در انتظار خزر
علی دماوندی کناری
1. سال ها پیش در مراسم گرامیداشت روز ملی دماوند در رینه لاریجان ، یکی از صاحب نظران حوزه محیط زیست گفته بود روزی می رسد که قله دماوند وجود نداشته باشد . او که تعجب حضار را دید در ادامه سخنان خود گفت: یکی و دهه قبل ، ما از خشک شدن دریاچه ارومیه می گفتیم ولی کسی باور نمی کرد که دریاچه ارومیه خشک شود ، حال درباره قله دماوند این را می گویم و الان هم کسی باورش نمی شود، اما با توجه به برداشت های وسیع پوکه از پیکره دماوند به ویژه در ارتفاعات بالا و همچنین چرای بی رویه و از بین رفتن پوشش گیاهی و اعزام مکرر گروه های چند صد نفری به قله ، این امکان وجود دارد که در دهه های آتی بتدریج قله دماوند از بین برود . حال همین روایت درباره دریای خزر صادق است که اگر از خشک شدن آن سخن گفته می شود کسی در مخیله اش نمی گنجد که روزی فرا برسد که بزرگترین دریاچه جهان بخشکد .
2. دریای خزر به عنوان بزرگترین دریاچه یا دریای کامل جهان توصیف میشود و بین ایران، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان مشترک است. خزر از طریق رودخانه ولگا و کانال ولگا -دون به آب های آزاد متصل میشود. در سال های اخیر گزارش های متعددی در خصوص کاهش سطح آب دریای خزر منتشر شده است. حتی رفتن به کنار ساحل این دریا خود به روشنی این موضوع را نشان می دهد که این دریاچه به سرعت در حال پسروی وکوچک شدن است . به طور متوسط، دریای خزر سالانه ۲۰ سانتیمتر عقبنشینی میکند و پیشبینی میشود که آب آن تا پایان این قرن، ۱۸ متر کاهش سطح داشته باشد . دلایل عمده ای برای کاهش سطح آب دریای خزر وجود دارد. افزایش دما و کاهش بارش مهمترین عامل کاهش سطح آب دریای خزر به شمار میروند. عامل دیگر ساخت سدها در کشورهای مختلف از جمله در روسیه ، ایران و ... باعث کاهش آب ورودی به دریای خزر است . همچنین افزایش جمعیت ساکن در سواحل دریای خزر ، موجب افزایش مصرف آب به ویژه منابع آب زیرزمینی که ارتباط مستقیم با آب دریا دارد، شده است.
3. کاهش سطح آب دریای خزر و سواحل در حال پیشروی ، تأثیر منفی بر بنادر و اسکله ها و همچنین ترانزیت و کشتیرانی کشورهای ساحلی دریای خزر داشته و خواهد داشت . کاهش سطح آب همچنین اکوسیستم و محیط زیست دریای خزر به ویژه در نواحی ساحلی را با چالش ها و تهدیدهایی مواجه میکند. همچنین خشک شدن تالاب ها و پیشروی سواحل میتواند منجر به تولید گرد و غبار شود و آب و هوای کشورهای ساحلی را تحت تاثیر قرار دهد. این فرآیند تأثیر انسانی و اجتماعی نیز خواهد داشت. تغییرات اکولوژیکی میتواند منجر به مهاجرت و کاهش جمعیت در شهرها و روستاهای ساحلی اطراف دریای خزر شود. تجربه خشک شدن دریای آرال به وضوح پیامدهای بالقوه مهم انسانی و اجتماعی تغییرات اکولوژیکی را نشان میدهد.
4. البته در این میان ، درباره وضعیت آبی دریای خزر دیدگاه و آراء خوشبیانه هم وجود دارد اینکه با تغییرات اقلیمی جدید و خنک شدن دمای کره زمین ، خزر تا سال 2050 میلادی تراز اکولوژیکی خود را بازیابد و این نوسانات شدید آبی را پشت سر می گذارد . برخی از کارشناسان هم معتقدند دریای خزر با عمق ۱۰۳۵ متر و حجم آب آن که پنج برابر خلیجفارس است ، تحت هیچ شرایطی با دریاچه ارومیه که بین سه تا شش متر عمق داشت، قابل قیاس نخواهد بود و این دریا خشک شدنی نیست. اینان پسروی ها و پیشروی های گسترده ای خزر را در طول تاریخ شاهد مدعای خود می آورند و تنها از به هم خوردگی بیلان آب دریا خزر سخن می گویند .
5. اگر چه نوسانات تراز آب دریای خزر فرآیندی تکرار شونده محسوب میشود اما به نظر میرسد این بار به دلیل تاثیر نقش انسان و فعالیتهای آن در حوزههای آبریز منتهی به این دریا ، متفاوت از قبل بوده و ناشی از مداخلات انسانی و فرآیند گرمایش جهانی زمین است. راه نجات دریای خزر نیز از مسیر همکاری کشورهای حاشیه این دریا می گذرد. یک برنامه جامع مدیریتی با ضمانت اجرایی برای دریای خزر لازم است تا همه کشورهای حاشیه خزر متعهد شوند و بر اساس آن عمل کنند چرا که تشکل های بین المللی اگر در حد موافقتنامه باشد، موجب بروز اتفاق خاصی در حوزه دریای خزر نمیشود. کنوانسیون تهران تنها معاهده زیست محیطی مورد توافق پنج کشور حاشیه دریای خزر و تنها بستر همکاری جهت حفاظت و نجات اکوسیستم منحصر بفرد دریای خزر است و ایران امین این کنوانسیون به شمار میرود، در این شرایط کشورمان میتواند دیپلماسی فعالتری در حوزه خزر داشته باشد.