«جهان اقتصاد» گزارش می دهد وقتی نفت میان طمع عرضه و تردید تقاضا می‌رقصد

گلناز پرتوی مهر

شناسه خبر: 184396
«جهان اقتصاد» گزارش می دهد
وقتی نفت میان طمع عرضه و تردید تقاضا می‌رقصد

 

 
بازار جهانی نفت در پایان سال ۲۰۲۵ و آستانه سال ۲۰۲۶ در وضعیتی قرار گرفته است که بسیاری از تحلیلگران از آن با عنوان «تعادل شکننده» یاد می‌کنند؛ تعادلی که میان رشد عرضه، تقاضای کم‌تب‌وتاب، نوسانات ژئوپلیتیک و تغییرات ساختاری در الگوهای مصرف شکل گرفته است. نفت که روزگاری تنها شاخص اقتصادی بود، امروز در نقطه تلاقی اقتصاد، سیاست، فناوری و امنیت به محوریت تازه‌ای رسیده و همین چندگانگی، آینده آن را پیچیده‌تر از همیشه کرده است.
در گزارش‌های اخیر نهادهای بین‌المللی انرژی، نشانه‌های روشنی دیده می‌شود که بازار جهانی نفت همچنان با مازاد عرضه مواجه است؛ اگرچه این مازاد در مقایسه با ماه‌ها و پیش‌بینی‌های گذشته کمی تعدیل شده، اما همچنان یکی از عوامل فشار بر قیمت‌ها محسوب می‌شود. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد ظرفیت تولید کشورهای مختلف—به‌ویژه ایالات متحده، برزیل و کانادا—در حال افزایش است و این رشد باعث شده حتی کاهش تولید برخی کشورهای عضو اوپک یا کشورهایی که تحت تحریم قرار دارند، نتواند به‌طور کامل مازاد عرضه را جبران کند.
در سمت تقاضا اما شرایط متفاوت است. اگرچه مصرف جهانی نفت همچنان روند صعودی ملایمی را تجربه می‌کند، اما این رشد به‌هیچ‌وجه با سرعت رشد تولید همگام نیست. کشورهای توسعه‌یافته همچنان در حال کاهش مصرف انرژی‌های فسیلی‌اند؛ سیاست‌های اقلیمی، قوانین کاهش آلایندگی، رشد خودروهای برقی و بهینه‌سازی مصرف انرژی، همگی به کاهش تقاضای نفت در این کشورها منجر شده‌اند. با این حال، موتور تقاضا در کشورهای آسیایی—به‌ویژه چین و هند—هنوز روشن است، هرچند رشد اقتصادی این کشورها نیز بی‌تردید تحت تأثیر شرایط جهانی قرار دارد.
تصمیم اوپک پلاس برای حفظ سقف تولید در آغاز سال ۲۰۲۶ نشان می‌دهد این ائتلاف به‌خوبی از شکنندگی بازار آگاه است. هدف آن‌ها جلوگیری از سقوط قیمت و حفظ ثبات نسبی بازار در شرایطی است که رقابت با تولیدکنندگان غیر اوپکی شدت گرفته است. در عین حال، افزایش تولید نفت شیل آمریکا و پروژه‌های جدید فراساحلی در آمریکای جنوبی و شمالی، تصویر جدیدی از نقشه انرژی جهان ترسیم کرده که اوپک را ناچار به مدیریت محتاطانه عرضه می‌کند.
در سوی دیگر، کشورهایی که با محدودیت‌های سیاسی یا اقتصادی روبرو هستند—مانند روسیه و ونزوئلا—توان تولیدشان کاهش یافته و این کاهش تا حدی به حفظ تعادل نسبی بازار کمک کرده است. اما این روند پایدار نیست؛ چراکه سرمایه‌گذاری‌های جدید در بخش‌های بالادستی نفت ممکن است در میان‌مدت دوباره عرضه جهانی را افزایش دهد.
بخش تقاضا با چالش‌هایی روبه‌روست که صرفاً به متغیرهای اقتصادی محدود نمی‌شود. تحول فناوری و توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، مهم‌ترین تهدید برای تقاضای نفت در بلندمدت است. صنایع جهان با سرعت بیشتری در حال حرکت به سمت کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی هستند، و حمل‌ونقل به‌ویژه بخش خودروهای سواریدر مرکز این تغییر قرار دارد.
خودروهای برقی که روزگاری حاشیه‌ای بودند، امروز سهم قابل‌توجهی از بازار جهانی را در اختیار گرفته‌اند و این روند رو به افزایش است. علاوه بر آن، تولیدات صنعتی نیز به‌سمت مصرف انرژی پاک‌تر متمایل شده و بسیاری از واحدهای تولیدی با نصب تجهیزات کم‌مصرف و ارتقای استانداردها، وابستگی خود به نفت را کاهش داده‌اند. با وجود این، برخی صنایع سنگین همچنان مصرف‌کننده بزرگ نفت باقی مانده‌اند و همین موضوع مانع از کاهش شدید مصرف جهانی در کوتاه‌مدت شده است.
قیمت نفت در سال گذشته بارها تحت تأثیر همزمان عوامل اقتصادی، ژئوپلیتیک و روانی قرار گرفت. لایه‌ای از ابهام ناشی از مذاکرات سیاسی در مناطق بحرانی—مانند بحران اوکراین یا تنش‌های خاورمیانه—در کنار تغییرات ذخایر استراتژیک کشورهای بزرگ، باعث شد نوسان قیمت به یک ویژگی ثابت بازار تبدیل شود.
قیمت‌های پایین‌تر از انتظار برای نفت برنت و وست‌تگزاس طی ماه‌های اخیر، نشان داد که بازار در برابر هر شوک کوچکی حساس است. حتی انتشار اخبار مربوط به مذاکرات صلح یا بازگشت برخی تولیدکنندگان به بازار می‌تواند مسیر قیمت‌ها را تغییر دهد. همین حساسیت، امکان پیش‌بینی دقیق را کاهش داده و بازار را به همان «تعادل شکننده» معروف نزدیک کرده است.
اگر عرضه جهانی همچنان از تقاضا پیشی بگیرد، قیمت‌ها با فشار نزولی روبه‌رو خواهند شد. این موضوع می‌تواند سرمایه‌گذاری در بخش‌های بالادستی را کاهش دهد و در بلندمدت به کمبود ظرفیت منجر شود.
اگر رشد اقتصادی در آسیا تداوم یابد، این کشورها می‌توانند موتور تقاضا را تقویت کنند و تا حدودی مازاد عرضه را جذب نمایند.
اگر کشورهای پیشرو با سرعت بیشتری به سمت انرژی‌های پاک حرکت کنند، ممکن است در ۵ تا ۱۰ سال آینده تقاضا برای نفت با افت قابل‌ملاحظه‌ای روبه‌رو شود سناریویی که می‌تواند تصویر بازار را برای همیشه تغییر دهد.
وقوع هرگونه بحران سیاسی در مسیرهای انرژی چه در خاورمیانه، چه روسیه، چه آمریکای لاتین می‌تواند حتی در شرایط مازاد عرضه نیز قیمت‌ها را به‌شدت افزایش دهد.
بازار جهانی نفت نه‌فقط برای شرکت‌های نفتی بلکه برای بودجه بسیاری از کشورها حیاتی است. کشورهایی که بخش عمده درآمدشان از نفت تأمین می‌شود، در صورت کاهش قیمت‌ها با کسری بودجه شدید مواجه خواهند شد. این کشورها ناچارند به سمت تنوع‌بخشی به اقتصاد، کاهش وابستگی به درآمد نفتی و توسعه بخش‌های غیرنفتی حرکت کنند.
در مقابل، کشورهای واردکننده بزرگ نفت مانند ژاپن، کره جنوبی و برخی اقتصادهای اروپایی از کاهش قیمت‌ها سود می‌برند و این موضوع می‌تواند به کاهش تورم و بهبود رشد اقتصادی آن‌ها کمک کند.
بازار جهانی نفت در آستانه سال ۲۰۲۶ در حال حرکت روی مرزی باریک و حساس میان عرضه و تقاضاست. از یک‌سو ظرفیت‌های تولیدی افزایش یافته و از سوی دیگر تقاضا با آهنگی کندتر پیش می‌رود. مسیر آینده نفت بیش از آنکه اقتصادی باشد، محصول تعامل سیاست، فناوری و رفتار بازیگران بزرگ انرژی است. نفت هنوز «طلای سیاه» است، اما طلایی که دیگر نوسان و نگرانی، همزاد آن شده است.
 
 
ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار