«جهان اقتصاد» گزارش می دهد نفت بدون خارجیها
گلناز پرتوی مهر
با گذشت بیش از یک دهه از رفتوبرگشتهای دیپلماتیک و اقتصادی میان ایران و سرمایهگذاران خارجی، صنعت نفت وارد مرحلهای تازه از تحول شده است؛ مرحلهای که در آن «سرمایه ایرانی» بهجای سرمایهگذاران بینالمللی، بار توسعه میادین را بر دوش میکشد. اگر دهه ۱۳۹۰ با امید به حضور غولهای نفتی و قراردادهای IPC شناخته میشد، دهه ۱۴۰۰ زمانی است که ایران در غیاب شرکای خارجی، به شکل جدیتری بر توان مالی و فنی داخلی تکیه کرده است. نتیجه این تغییر، شکلگیری یک الگوی بومی تأمین مالی است که با اتکا به صندوق توسعه ملی، بانکها، شرکتهای بزرگ داخلی و پیمانکاران، خلأ چندده میلیارد دلاری ناشی از خروج خارجیها را پر کرده است.
این دگرگونی، صرفاً یک واکنش کوتاهمدت به شرایط تحریم نیست؛ بلکه نشانهای از بلوغ تدریجی اکوسیستم سرمایهگذاری و صنعتی ایران در بخش بالادست به شمار میرود. به بیان دیگر، صنعت نفت به یک «وضعیت جدید» رسیده است؛ وضعیتی که در آن سرمایهگذاری داخلی نه یک ابزار اضطراری، بلکه بخش ثابت و تعیینکننده برنامههای توسعهای است.
خروج تدریجی شرکتهای بینالمللی پس از بازگشت تحریمها در سال ۱۳۹۷، نقطه عطفی برای صنعت نفت ایران بود. شرکتهایی مانند توتال، اینپکس، CNPC و حتی برخی شرکتهای متوسط آسیایی که مذاکرات جدی برای توسعه میادین مشترک و بزرگ در دست داشتند، تحت تأثیر فشارهای سیاسی و ریسکهای مالی، از ایران خارج شدند. این خروج تنها قطع همکاری یک شریک تجاری نبود؛ بلکه یک زنجیره ارزش بینالمللی شامل تأمین تجهیزات پیشرفته، انتقال فناوری، مدیریت پروژههای عظیم و تأمین مالی چندمیلیارد دلاری را از بین برد.
با این حال پروژهها متوقف نشدند. توقف معنایش عقبنشینی بود و عقبنشینی در شرایط رقابت میادین مشترک، قابل پذیرش نبود. بنابراین مسیر جدیدی باز شد: جای سرمایهگذاران خارجی را منابع ملی گرفتند.
یکی از اصلیترین ابزارهای پر کردن شکاف سرمایهای، «صندوق توسعه ملی» بوده است. صندوقی که در فلسفه اولیه، برای ذخیرهسازی بخشی از درآمد نفتی و تبدیل آن به دارایی پایدار بیننسلی ایجاد شده بود؛ اما در عمل با تغییر شرایط ژئوپلیتیک، به یک بازوی سرمایهگذاری فعال در پروژههای راهبردی تبدیل شد.
در سالهای اخیر، میلیاردها دلار منابع ارزی و ریالی از صندوق به پروژههای توسعهای تزریق شده است؛ منابعی که بخش مهمی از آن صرف توسعه میادین مشترک مانند آزادگان، یاران، یادآوران و پروژههای افزایش ضریب بازیافت شده است. مسیر تخصیص منابع نیز تابع اولویتهای امنیت انرژی و سیاستهای کلان کشور بوده است.
جریان سرمایه داخلی، بستر شکلگیری یک زنجیره تأمین بومی قدرتمند را فراهم کرده است. اگر در دهههای گذشته بخشی از پروژههای حساس حتماً باید توسط شرکتهای خارجی انجام میشد، امروز شرکتهای ایرانی توانستهاند خلأ موجود را تا سطح قابلتوجهی پر کنند.
درواقع، خروج خارجیها یک فرصت ناخواسته اما واقعی برای شرکتهای داخلی به وجود آورد تا نقشهای تخصصیتری بر عهده بگیرند؛ از حفاری چاههای عمیق و افقی تا ساخت تجهیزات سرچاهی، پمپهای فشارقوی، سیستمهای کنترل مخزن و خطوط لوله مقاوم در شرایط سخت.
طبق آمارهای رسمی، امروز بیش از ۷۰ درصد تجهیزات مورد استفاده در پروژههای بالادستی از داخل تأمین میشود. حتی در حوزههایی که پیشتر وابستگی کامل وجود داشت، مثل تولید فولاد API، کمپرسورهای عظیم، تجهیزات توربین و نرمافزارهای پایش فشار مخازن، شرکتهای داخلی حضور پررنگتری پیدا کردهاند.
تحلیلگران معتقدند که در صورت اصلاح ساختارهای قراردادی و افزایش شفافیت، حتی در شرایط استمرار تحریمها، ایران میتواند سرمایهگذاری داخلی ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلاری سالانه در صنعت نفت را حفظ کند. این عدد برای تثبیت تولید و جلوگیری از افت مخازن حیاتی است.
این بار شرکتهای خارجی تنها گزینه موجود نخواهند بود، بلکه شریکانی در کنار یک اکوسیستم داخلی قدرتمند خواهند بود. حضور داخلیها باعث میشود شروط قراردادی ایران متوازنتر، قدرت چانهزنی بیشتر و تکیه صنعت بر ظرفیتهای بومی پایدارتر باشد.
به عبارت دیگر، اگر دهههای قبل ایران میزبان شرکتهای خارجی بود، در آینده ممکن است آنها تنها یکی از بازیگران اکوسیستم توسعهای ایران باشند، نه بازیگر اصلی.
پر شدن خلأ سرمایهگذاران خارجی با منابع داخلی، صرفاً یک واکنش به تحریمها نیست؛ بلکه نقطه آغاز یک دوران جدید است. دورانی که در آن صندوق توسعه ملی نقش کلیدی دارد، پیمانکاران داخلی به استانداردهای جهانی نزدیک میشوند و بانکها و نهادهای مالی ایرانی وارد پروژههایی میشوند که زمانی فقط شرکتهای بینالمللی توان انجام آن را داشتند.
اگرچه چالشها همچنان پابرجاست، اما صنعت نفت ایران امروز از منظر تابآوری، توان مهندسی و مدلهای مالی، در جایگاهی قرار گرفته است که حتی خروج خارجیها نیز نتوانسته آن را متوقف کند. این یعنی نفت ایران، بیش از هر زمان دیگر، بر ستونهای سرمایه ایرانی استوار شده است.