«جهان اقتصاد» گزارش می دهد بازی بزرگ پتروشیمیها در عصر تردید و فرصت
گلناز پرتوی مهر
بازار جهانی پتروشیمی در پرتنشترین دوران خود قرار دارد؛ از یکسو تقاضای روبهافزایش آسیا و از سوی دیگر رقابت تهاجمی عربستان و آمریکا. در این میان، ایران با ظرفیت عظیم تولید و دسترسی به خوراک ارزان، جذابیت بالقوهای برای سرمایهگذاران بینالمللی دارد اما تنها «جذابیت» برای جلب سرمایه کافی نیست.
در سالهایی که نفت با نوسانهای سیاسی و ژئوپلیتیکی دستبهگریبان بوده، پتروشیمی به نقطه اتکای بسیاری از اقتصادهای وابسته به انرژی تبدیل شده است. ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ صنعتی که با بیش از هفت دهه سابقه، اکنون یکی از ستونهای درآمدهای غیرنفتی و پیشران صادرات محسوب میشود. اما یک پرسش اساسی همچنان پابرجاست: در شرایط امروز، سرمایهگذار خارجی چه تصویری از آینده پتروشیمی ایران دارد؟
پیشبینیها نشان میدهد تقاضای جهانی برای محصولات پتروشیمی، برخلاف حوزههای سنتی سوخت، دستکم تا دو دهه آینده رشد پیوسته خواهد داشت. رشد جمعیت، توسعه صنایع بستهبندی، لوازم خانگی، خودرو، دارو و الیاف مصنوعی، همگی پای تقاضا را محکمتر از همیشه کردهاند. چین همچنان بزرگترین مصرفکننده و واردکننده است و جنوب شرق آسیا در حال تبدیل شدن به موتور جدید مصرف منطقهای.
در چنین میدانی، ظرفیت ایرانچه بهعنوان تولیدکننده و چه بهعنوان صادرکننده جذابیت بالایی دارد. دسترسی به منابع عظیم گاز طبیعی، شبکه گسترده مجتمعها در عسلویه و ماهشهر، پروژههای در حال توسعه در مکران و ترکیب متنوع محصولات، در تئوری میتواند زمینهای برای موج تازه ورود سرمایهگذاران خارجی باشد. اما «تئوری» همیشه با واقعیت بازار یکی نیست.
در سالهای اخیر، کشورهای رقیب در منطقه با سرعتی قابلتوجه در حال جذب سرمایه و ساخت مجتمعهای پیشرفته هستند. عربستان سعودی با حمایت صندوقهای ثروت ملی و مشارکتهای مشترک با غولهای جهانی، پروژههای عظیمی را در دست اجرا دارد. قطر نیز با توسعه فازهای جدید گازی، بهطور جدی وارد زنجیره ارزش افزوده شده است.
در این رقابت، ایران مزیتهای طبیعی بسیاری دارد؛ اما مزیت طبیعی بدون زیرساخت مالی، تکنولوژی و امنیت سرمایه، تبدیل به مزیت اقتصادی نمیشود. به همین دلیل برخی سرمایهگذاران خارجی نگاه محتاطانهای اتخاذ کردهاند؛ نه از سر بیمیلی، بلکه از سر تردید.
اگرچه تحریمها تنها عامل تعیینکننده نیستند، اما بهعنوان متغیری مهم بر تصمیمگیری سرمایهگذاران اثر میگذارند. نقلوانتقالات مالی، همکاری با شرکتهای صاحب تکنولوژی، بیمه محمولهها و حتی خرید کاتالیست، تحت تأثیر مستقیم محدودیتهای بینالمللی قرار دارند.
با این حال، نکته قابل تأمل این است که سرمایهگذاران، برخلاف تصور عمومی، درها را بهطور کامل نبستهاند. برخی شرکتهای آسیایی و منطقهای همچنان علاقهمند به حضور در پروژههای جدید ایران هستند؛ اما مدل همکاری تفاوت کرده است: مشارکتهای کوچکتر، سرمایهگذاری در بخشهای کمریسکتر، یا ورود از مسیر شرکتهای ثالث.
یکی از جذابترین بخشهای صنعت پتروشیمی ایران برای خارجیها، حرکت تدریجی به سمت محصولات با ارزش افزوده بالاتر است. سالها انتقاد کارشناسان به خامفروشی و تولید محدود محصولات میانی، حالا جای خود را به موجی از طرحها در حوزه پلیمرهای مهندسی، آروماتیکها، خوراکهای جدید PDH و پروژههای تبدیل متانول به پروپیلن داده است.
سرمایهگذار خارجی، زمانی که زنجیره ارزش تکمیلتر میشود، ریسک تجاری کمتری احساس میکند. زیرا تنوع محصول به معنای تنوع بازار و کاهش وابستگی به یک یا دو مشتری محدود است.
یکی دیگر از موانع جدی ورود سرمایه خارجی، وضعیت نامتوازن بازار سرمایه داخلی و محدودیتهای ساختاری برای مشارکت ارزی است. سرمایهگذاران خارجی انتظار دارند سرمایهگذاریشان در فضایی روشن و قابل پیشبینی انجام شود؛ فضایی که در آن امکان خروج سرمایه، شفافیت صورتهای مالی، ثبات سیاستگذاری و نظام حقوقی پایدار برقرار باشد. اینها همه قابلاصلاح هستند، اما اصلاحات زمانبرند—و سرمایهگذار زمانبر بودن اصلاحات را میسنجد.
طبق برآوردها دهها پروژه نیمهتمام پتروشیمی در کشور فعال است که برخی از آنها بهدلیل کمبود منابع مالی سالها در انتظار تأمین سرمایه ماندهاند. این پروژهها اگرچه از نگاه داخلی گاهی «چالش» تلقی میشوند، اما برای سرمایهگذاران خارجی دو کارکرد دارند:
فرصت آمادهبهکار؛ پروژهای نیمهکاره که بخش زیادی از زیرساختها در آن تکمیل شده، با سرعت بیشتری میتواند به بهرهبرداری برسد.
پیام هشداردهنده؛ پروژه نیمهتمام زیاد، از نگاه سرمایهگذار نشانهای از عدم پایداری تأمین مالی است.
انتخاب اینکه این پروژهها «فرصت» تلقی شوند یا «ریسک»، به نحوه مدیریت و بستههای پیشنهادی طرف ایرانی بستگی دارد.
در دنیایی که فناوریهای جدید تولید پلیمرهای سازگار با محیطزیست و کاتالیستهای پیشرفته، ارزش افزوده را چند برابر میکنند، فاصله تکنولوژیک میتواند به سرعت مزیت اقتصادی را از بین ببرد. جذب سرمایهگذاران خارجی عملاً به معنای جذب فناوری نیز هست؛ بخشی که امروز شاید بیش از پول، برای صنعت ایران حیاتی باشد.
با وجود تمام چالشها، بسیاری از تحلیلگران معتقدند صنعت پتروشیمی ایران در آستانه یک «دوره بازتعریف» قرار دارد.
اما در مقابل، چالشهایی چون محدودیتهای مالی بینالمللی، نوسان سیاستهای انرژی، عدم ثبات مقررات صادراتی و نیاز به دیپلماسی اقتصادی فعال، چشمانداز را با احتیاط همراه میکند.
سرمایهگذاران خارجی هنوز پشت در مجتمعهای پتروشیمی ایستادهاند؛ نه آنقدر نزدیک که وارد شوند، نه آنقدر دور که بیتفاوت باشند. آینده این صنعت به ترکیب دقیقی از سیاستهای پایدار، تعاملات بینالمللی، تکمیل زنجیره ارزش و تقویت زیرساختهای مالی بستگی دارد.
در جهانی پررقابت، صنعت پتروشیمی ایران میتواند جایگاهی درخشانتر از امروز داشته باشداگر مسیر برای ورود سرمایهگذار خارجی، نه فقط روی کاغذ، بلکه در عمل روشن و هموار شود.