گزارش «جهان اقتصاد» از نبرد خاموش برای سلطه بر آینده انرژی طلای سیاه در برابر طلای درخشان!

گلناز پرتوی مهر

شناسه خبر: 183217
گزارش «جهان اقتصاد» از نبرد خاموش برای سلطه بر آینده انرژی
طلای سیاه در برابر طلای درخشان!

 

 
در جهان امروز، دیگر سوخت‌ها فقط بنزین و گاز نیستند، بلکه واژه‌هایی مانند «باتری»، «پنل خورشیدی» و «هیدروژن سبز» هم در ردیف طلای سیاه قرار گرفته‌اند. نبرد برای تسلط بر آینده انرژی آغاز شده است؛ نبردی خاموش اما سرنوشت‌ساز میان نفت و خورشید، میان گذشته و آینده.
طبق آخرین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی (IEA)، برای نخستین‌بار در تاریخ، تولید برق از منابع تجدیدپذیر در نیمه اول سال ۲۰۲۵ از زغال‌سنگ فراتر رفت. در حالی که این اتفاق برای بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته جشن گرفته شد، برای کشورهای نفت‌خیز نوعی هشدار است؛ هشداری درباره‌ی تغییر پارادایم اقتصادی جهانی.
قرن بیستم را می‌توان قرن نفت نامید؛ سوختی که جنگ‌ها به‌خاطرش آغاز شد، اتحادها به‌خاطرش شکل گرفت و اقتصادها با آن اوج و فرود گرفتند. اما در قرن بیست‌ویکم، خورشید و باد به رقیبانی جدی برای نفت و گاز تبدیل شده‌اند.
طبق پیش‌بینی‌ها، تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۶۰ درصد سرمایه‌گذاری‌های جدید در صنعت انرژی جهان به بخش تجدیدپذیرها اختصاص خواهد یافت. این یعنی شرکت‌های بزرگ نفتی مانند «بی‌پی»، «توتال» و «شل» ناچار شده‌اند وارد میدان انرژی پاک شوند تا از قافله عقب نمانند.
نفت همچنان ستون فقرات اقتصاد جهانی است، به‌ویژه در بخش حمل‌ونقل و پتروشیمی. با این حال، سرعت رشد فناوری‌های جایگزین، به‌ویژه در بخش خودروهای برقی و ذخیره‌سازی انرژی، معادلات را به‌سرعت تغییر می‌دهد.
در جبهه‌ی اول، کشورهای مصرف‌کننده بزرگ مانند چین، اتحادیه اروپا و ایالات متحده با سرمایه‌گذاری‌های عظیم در انرژی‌های پاک، می‌کوشند وابستگی خود را به سوخت‌های فسیلی کاهش دهند. چین به‌تنهایی در سال گذشته بیش از ۳۸۰ میلیارد دلار در پروژه‌های خورشیدی و بادی سرمایه‌گذاری کرد.
در جبهه‌ی دوم، کشورهای تولیدکننده نفت و گاز (از خاورمیانه تا روسیه) تلاش می‌کنند تا با حفظ سهم خود در بازار جهانی انرژی، در عین حال از قافله‌ی تحول سبز جا نمانند. عربستان سعودی با پروژه‌ی عظیم «نئوم» قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ یکی از صادرکنندگان اصلی هیدروژن سبز شود. ایران نیز برنامه‌هایی برای افزایش ظرفیت برق خورشیدی و بادی در مناطق مرکزی کشور دارد، هرچند مشکلات سرمایه‌گذاری و فناوری مانع شتاب بیشتر شده است.
موضوع انرژی تنها به نفت و گاز یا باد و خورشید محدود نیست. آب، این منبع حیاتی، به یکی از چالش‌های بزرگ تولید انرژی تبدیل شده است. بسیاری از نیروگاه‌های حرارتی و پتروشیمی‌ها در نقاطی فعالیت می‌کنند که با بحران کم‌آبی روبه‌رو هستند.
در ایران، مصرف بالای آب در صنایع انرژی، به‌ویژه در نیروگاه‌های بخاری و سیکل ترکیبی، باعث شده کارشناسان خواستار بازچرخانی آب و استفاده از پساب در فرآیندهای صنعتی شوند.
از سوی دیگر، فناوری‌های جدید مانند خنک‌سازی خشک یا بازیافت حرارتی می‌توانند مصرف آب را تا ۸۰ درصد کاهش دهند؛ اما نیاز به سرمایه‌گذاری و دانش فنی دارند. در شرایط تحریم و کمبود منابع، اجرای چنین پروژه‌هایی چالشی بزرگ است.
در حالی که بخش‌های نفت و گاز درگیر نوسانات قیمت و تحریم‌اند، صنعت برق نقشی محوری در گذار انرژی ایفا می‌کند.
برق قرار است پل میان سوخت‌های فسیلی و انرژی‌های تجدیدپذیر باشد. با افزایش خودروهای برقی، توسعه‌ی شبکه‌های هوشمند و گسترش ذخیره‌سازی انرژی، آینده‌ی انرژی بیش از هر زمان دیگر الکتریکی خواهد بود.
در ایران، مصرف برق در تابستان ۱۴۰۴ رکورد جدیدی را ثبت کرد و فاصله تولید و تقاضا به بیش از ۶۰۰۰ مگاوات رسید. کارشناسان می‌گویند اگر انرژی‌های تجدیدپذیر به‌صورت جدی وارد مدار نشوند، مدیریت پیک مصرف در سال‌های آینده به بحرانی ملی بدل می‌شود.
«کربن صفر» عبارتی است که دیگر فقط در کنفرانس‌های اقلیمی شنیده نمی‌شود؛ بلکه به یکی از اهداف استراتژیک شرکت‌های بزرگ و حتی کشورها تبدیل شده است. اتحادیه اروپا قصد دارد از سال ۲۰۳۵ واردات کالاهای پرکربن را محدود کند.
این یعنی کشورهای صادرکننده نفت و گاز، اگر به سمت اقتصاد کم‌کربن حرکت نکنند، در آینده بازارهای صادراتی خود را از دست خواهند داد.
در همین راستا، ایران نیز می‌تواند با سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جذب و ذخیره کربن (CCS) و تولید سوخت‌های کم‌کربن مانند متانول یا آمونیاک سبز، جایگاه تازه‌ای در بازار جهانی پیدا کند. اما تحقق این چشم‌انداز، بدون اصلاح ساختارهای یارانه‌ای و جذب سرمایه خارجی تقریباً غیرممکن است.
تاریخ انرژی نشان داده که هر بحرانی، آغازی برای تحول است. بحران نفتی دهه ۷۰ میلادی، جرقه‌ی بهره‌وری انرژی را زد؛ بحران اقلیمی امروز نیز می‌تواند جرقه‌ی گذار به آینده‌ای پاک‌تر باشد.
در نهایت، پرسش اصلی این نیست که «چه زمانی نفت تمام می‌شود»، بلکه این است که کدام کشور زودتر می‌تواند از نفت عبور کند و همچنان ثروتمند بماند؟
شاید پاسخ در همان آسمانی باشد که هر روز بی‌دریغ بر ما می‌تابد؛ جایی میان خورشید، باد و اراده‌ی انسانی برای ساختن آینده‌ای سبزتر.
به بیان ساده، شرکت‌ها درباره‌ی آینده سبز حرف می‌زنند، اما پولشان را هنوز در نفت خرج می‌کنند.
در ایران، صنعت نفت همچنان ستون اقتصاد ملی است، اما نوسازی، سرمایه‌گذاری خارجی و فناوری‌های روز حلقه‌های مفقوده‌ی زنجیره تولید هستند.
در حالی که کشورهای منطقه به‌سرعت در حال توسعه پروژه‌های LNG و انرژی‌های پاک هستند، ایران به‌دلیل کمبود سرمایه و چالش‌های سیاسی از این موج جهانی عقب مانده است.
اگر سیاست‌گذاری‌های کلان به‌درستی هدایت شود، ایران می‌تواند از نفت نه به‌عنوان «تکیه‌گاه» بلکه به‌عنوان پله‌ای برای گذار به اقتصاد سبز استفاده کند.
در واقع، نفت دیگر پادشاه نیست؛ بلکه یکی از بازیگران اصلی در صحنه‌ای شلوغ‌تر و پیچیده‌تر است.
تا دهه ۲۰۳۰، جهان نه بی‌نفت خواهد شد و نه کاملاً فسیلی خواهد ماند. بلکه ترکیبی از سوخت‌های پاک، فناوری‌های نو و سیاست‌های منعطف تعیین‌کننده‌ی مسیر انرژی آینده خواهند بود.
نفت، هنوز نفس می‌کشد. اما صدای نفس‌هایش، آهسته‌تر و سنگین‌تر از همیشه است
 
ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار