جهان اقتصاد گزارش میدهد: کشاورزی هیدروپونیک در شهرهای تشنه ایران
مهرناز خوشبخت روزنامهنگار

کشاورزی شهری، مفهومی نوظهور اما حیاتی در بستر توسعه پایدار شهرهای ایران است، مفهومی که با وجود ظرفیتهای بالقوهاش هنوز در سایه بیتوجهی سیاستگذاران و فقدان زیرساختهای مناسب، نتوانسته جایگاه واقعی خود را در ساختار شهری کشور پیدا کند در شرایطی که بحرانهای زیستمحیطی، تغییرات اقلیمی، مهاجرتهای بیرویه به شهرها و افزایش قیمت مواد غذایی، چالشهای جدی برای امنیت غذایی شهروندان ایجاد کردهاند، کشاورزی شهری میتواند به عنوان راهکاری چندوجهی، بخشی از این معضلات را کاهش دهد. کشاورزی شهری نهتنها به تولید غذا در مقیاس محلی کمک میکند بلکه نقش مهمی در ارتقای تابآوری شهری، بهبود کیفیت زندگی، کاهش ردپای کربن و حتی بازآفرینی اجتماعی ایفا میکند.
در ایران با وجود رشد شهرنشینی و تمرکز جمعیت در کلانشهرها، کشاورزی شهری هنوز در مرحله آزمون و خطا باقی مانده است در تهران، مشهد، اصفهان و شیراز نمونههایی از باغهای خانگی، پشتبامهای سبز، گلخانههای کوچک و حتی مزارع هیدروپونیک دیده میشود اما این تلاشها بیشتر جنبه فردی و تجربی دارند تا ساختاریافته و سیاستگذاریشده. فقدان یک چارچوب قانونی مشخص، نبود مشوقهای اقتصادی و عدم آموزش عمومی، سه مانع اصلی در مسیر گسترش کشاورزی شهری در ایران هستند در حالی که بسیاری از کشورها مانند هلند، کانادا و حتی کشورهای در حال توسعهای چون هند و برزیل، برنامههای ملی برای حمایت از کشاورزی شهری تدوین کردهاند، ایران هنوز فاقد یک نقشه راه جامع در این زمینه است.
کشاورزی شهری نیازمند بازنگری در طراحی شهری است. شهرهای ایران عمدتاً با رویکرد خودرومحور و تراکمگرایانه توسعه یافتهاند که فضای سبز و زمینهای قابل کشت را به حداقل رساندهاند در چنین شرایطی، استفاده از فضاهای بلااستفاده مانند پشتبامها، دیوارهای عمودی، حیاطهای متروکه و حتی ایستگاههای مترو و ترمینالها میتواند به خلق فضاهای تولیدی کمک کند. فناوریهای نوین مانند کشاورزی هیدروپونیک، آکواپونیک و سیستمهای هوشمند آبیاری، امکان تولید مواد غذایی با مصرف آب و انرژی کمتر را فراهم میکنند با توجه به بحران آب در ایران این فناوریها نهتنها ضروری بلکه اجتنابناپذیر هستند اما متأسفانه واردات تجهیزات، هزینههای بالا و نبود دانش فنی در سطح عمومی، مانعی جدی در مسیر بهرهبرداری از این فناوریهاست.
کشاورزی شهری میتواند به بازسازی پیوندهای اجتماعی در محلات شهری کمک کند در شرایطی که زندگی شهری بهطور فزایندهای فردگرایانه و منزوی شده، پروژههای کشاورزی جمعی مانند باغهای محلهای میتوانند بستری برای تعامل، آموزش و مشارکت شهروندان فراهم کنند. تجربههای موفقی در برخی محلات تهران و کرج وجود دارد که نشان میدهد چگونه یک باغ کوچک محلهای توانسته روابط همسایگی را تقویت کرده، حس تعلق را افزایش دهد و حتی به کاهش آسیبهای اجتماعی کمک کند. کشاورزی شهری نهتنها یک فعالیت اقتصادی بلکه یک ابزار فرهنگی و اجتماعی برای بازآفرینی شهر است.
کشاورزی شهری میتواند به کاهش هزینههای خانوار، ایجاد اشتغال خرد و حتی توسعه کارآفرینی کمک کند در شرایطی که نرخ بیکاری در میان جوانان شهری بالا است، آموزش مهارتهای کشاورزی نوین میتواند فرصتهای شغلی جدیدی ایجاد کند. تولید سبزیجات، گیاهان دارویی، قارچ و حتی پرورش ماهی در محیطهای شهری، ظرفیتهایی هستند که با سرمایهگذاری اندک، بازدهی مناسبی دارند اما برای تحقق این ظرفیتها، نیاز به حمایتهای دولتی، تسهیل در صدور مجوزها و ایجاد بازارهای محلی برای فروش محصولات وجود دارد در حال حاضر، بسیاری از تولیدکنندگان کوچک شهری با مشکل بازاریابی، حملونقل و رقابت با محصولات صنعتی مواجهاند اگر شهرداریها بتوانند بازارهای محلی، غرفههای فروش و حتی پلتفرمهای آنلاین برای فروش محصولات کشاورزی شهری ایجاد کنند این بخش میتواند به یک اکوسیستم اقتصادی پویا تبدیل شود.
کشاورزی شهری نقش مهمی در کاهش آلودگی، جذب دیاکسیدکربن و بهبود کیفیت هوا دارد در شهرهایی مانند تهران که با بحران آلودگی هوا مواجهاند، توسعه فضای سبز تولیدی میتواند به عنوان یک فیلتر طبیعی عمل کند. همچنین استفاده از پسماندهای آلی شهری برای تولید کمپوست، میتواند به کاهش حجم زباله و بهبود چرخه مواد کمک کند در حال حاضر، بخش عمدهای از زبالههای شهری در ایران دفن میشوند در حالی که میتوانند به عنوان منبعی برای تولید کود ارگانیک مورد استفاده قرار گیرند این چرخه بسته، نهتنها به حفظ محیطزیست کمک میکند بلکه به ارتقای کیفیت محصولات کشاورزی نیز منجر میشود.
کشاورزی شهری میتواند به احیای سنتهای فراموششده کمک کند در گذشته، بسیاری از خانههای ایرانی دارای باغچه، حوض و فضای سبز بودند که بخشی از فرهنگ زیست شهری محسوب میشد. امروزه با آپارتماننشینی و سبک زندگی مدرن، این عناصر فرهنگی به حاشیه رفتهاند. کشاورزی شهری میتواند به بازگشت این عناصر کمک کرده و حتی در طراحی معماری شهری تأثیرگذار باشد در برخی پروژههای جدید ساختمانی، استفاده از تراسهای سبز، دیوارهای گیاهی و باغهای مشترک به عنوان بخشی از طراحی پایدار در نظر گرفته شدهاند این روند اگر با سیاستگذاری مناسب همراه شود، میتواند به یک جریان فرهنگی تبدیل شود.
کشاورزی شهری در ایران نیازمند یک تغییر پارادایم است از نگاه سنتی به کشاورزی به عنوان فعالیتی روستایی، به درک آن به عنوان بخشی از زیست شهری مدرن. این تغییر نیازمند آموزش، آگاهیبخشی و مشارکت همهجانبه شهروندان، نهادهای دولتی، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. آینده شهرهای ایران بدون کشاورزی شهری، آیندهای شکننده و آسیبپذیر خواهد بود اگر امروز برای توسعه این بخش اقدام نکنیم، فردا با بحرانهای جدیتری در حوزه امنیت غذایی، سلامت عمومی و پایداری شهری مواجه خواهیم شد. کشاورزی شهری نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است؛ ضرورتی که باید در قلب سیاستگذاری شهری جای گیرد و به عنوان بخشی از راهحلهای آیندهنگرانه برای ایران در نظر گرفته شود.