جدال بیصدا در دنیای خواندن
شهناز محمودی

یک روز عصر که به کتابفروشی محلهام سر زدم، اولین چیزی که توجهام را جلب کرد، سکوت سنگین سالن بود. قفسههای پر از کتاب مثل سربازانی ایستاده بودند، اما خبری از خریدار پرشور و نوجوان کنجکاوی که دنبال ماجرایی تازه باشد، نبود. فروشنده با لبخندی کمرنگ گفت: «بیشتر مشتریهایم برای خرید لوازمالتحریر میآیند، نه کتاب.» این جمله کوتاه، تصویری روشن از وضعیت امروز کتابهای چاپی در جامعه ماست؛ کتابهایی که روزگاری یگانه دریچه شناخت و خیال بودند، حالا رقیبانی قدرتمند و پرهیاهو پیدا کردهاند.
امروز دیگر هیچکس نمیتواند منکر نقش دگرگونکننده اینترنت و فناوریهای دیجیتال در زندگی روزمره شود. گوشیهای هوشمند، تبلتها و کتابخوانهای الکترونیک دسترسی به انبوهی از محتوا را آسان کردهاند. کافی است چند ثانیه جستوجو کنیم تا میلیونها صفحه مقاله، خبر، رمان یا حتی فایل صوتی و تصویری مقابلمان باز شود. این تغییر شتابان، عادت مطالعه مردم را هم دگرگون کرده است.
مطالعه کوتاه، پراکنده و سریع در فضای مجازی جای نشستن طولانی با یک رمان یا کتاب تحقیقی را گرفته است. بسیاری از کاربران ترجیح میدهند خلاصه کتاب یا حتی چند خط نقد آن را بخوانند تا اینکه ساعاتی وقت برای نسخه کاغذی صرف کنند.
کاهش توجه به کتابهای چاپی تنها نتیجه حضور پررنگ فضای مجازی نیست. چند عامل اجتماعی و اقتصادی دیگر هم به این روند دامن زده است
قیمت بالا: گرانی کاغذ و هزینه چاپ باعث شده کتاب برای بسیاری از خانوادهها به کالایی لوکس تبدیل شود. خرید یک رمان جدید گاه معادل هزینه یک وعده خرید روزانه است.
کمبود زمان: سبک زندگی شتابزده امروز، مجالی برای نشستن طولانی و خواندن کتاب کاغذی باقی نمیگذارد. مردم میان کار، رفتوآمد و شبکههای اجتماعی، کمتر فرصتی برای مطالعه عمیق پیدا میکنند.
جذابیت رسانههای تصویری: فیلم، سریال، پادکست و ویدئوهای کوتاه شبکههای اجتماعی جذابیتی آنی دارند که رقابت با آن برای کتاب سخت است.
ضعف فرهنگ کتابخوانی: در مدارس و خانوادهها کمتر شاهد تشویق واقعی به کتابخواندن هستیم. گاه مطالعه بیشتر به تکلیف تبدیل شده تا لذت.
برخی بدبینان معتقدند کتاب کاغذی دیر یا زود از زندگی ما حذف خواهد شد. اما تجربه جهانی نشان میدهد این پیشبینی چندان درست نیست. هرچند فروش کتابهای الکترونیکی رشد داشته، هنوز بسیاری از مردم تجربه لمس، بوییدن و ورق زدن کتاب را چیزی جایگزینناپذیر میدانند.
کتاب چاپی نوعی حس تعلق، آرامش و تمرکز به همراه دارد که صفحههای نورانی گوشی نمیتوانند منتقل کنند. کتابخانههای شخصی و عمومی همچنان بخشی از هویت فرهنگی جوامعاند.
نسل جوان امروز بیش از هر زمان دیگری با فناوری درآمیخته است. با این حال، بسیاری از نوجوانان و جوانان بهویژه در قالب «باشگاههای کتابخوانی»، گروههای مجازی نقد کتاب یا حتی کافهکتابها به کتاب کاغذی علاقه نشان میدهند. این یعنی اگر بستر مناسب فراهم شود، نسل جدید میتواند پلی باشد میان سنت کتابخوانی گذشته و ابزارهای تازه امروز.
برای اینکه کتاب چاپی همچنان جایگاه خود را در زندگی اجتماعی حفظ کند، چند راهکار قابل طرح است:
ایجاد فضاهای دوستانه مطالعه: کتابخانههای عمومی مدرن، کافهکتابها و پاتوقهای فرهنگی میتوانند انگیزه مطالعه گروهی ایجاد کنند.
پیوند کتاب با فناوری: معرفی کتابها از طریق اپلیکیشنها و شبکههای اجتماعی، برگزاری نشستهای آنلاین و ترکیب نسخه چاپی با محتوای دیجیتال (مثل کدهای QR برای دسترسی به محتوای تکمیلی).
آموزش و فرهنگسازی: مدارس میتوانند با برگزاری مسابقات کتابخوانی یا تخصیص زمانی خاص در برنامه درسی، عادت مطالعه را تقویت کنند.
کمپینهای عمومی: رسانهها و چهرههای فرهنگی و هنری میتوانند با معرفی و توصیه کتابهای ارزشمند، موجی تازه در جامعه ایجاد کنند.
کتابهای چاپی شاید امروز غبار فراموشی به خود گرفته باشند، اما هنوز میتوانند چراغ روشنی در زندگی فردی و اجتماعی ما باشند. کافی است نگاهمان را از صفحههای کوچک گوشی برای لحظهای برداریم و به دنیای بیپایان کلمات بازگردیم. شاید دوباره همان لذتی را بیابیم که در کودکی با ورق زدن اولین کتاب داستان تجربه کردیم.
کتاب نه تنها وسیلهای برای پر کردن وقت، بلکه ابزاری برای اندیشیدن، گفتوگو و ساختن جامعهای عمیقتر است. اگر بخواهیم آیندهای روشنتر داشته باشیم، باید نسل امروز را دوباره با کتاب آشتی دهیم؛ چرا که در جدال بیصدای کتابهای خاکگرفته با صفحههای نورانی، برنده واقعی تنها کسی است که میخواند و میاندیشد.