پاسداران حجاب

( روایتی از تلاش زنان و دختران محله سرآسیاب فرسنگی شهر کرمان برای حفظ حجاب خود در دوران تاریک کشف حجاب رضاخانی)

شناسه خبر: 174428
پاسداران حجاب
نعیم احمدی نژاد فرسنگی نویسنده کتاب حجابی که بهای بهشتش شد که بر اساس زندگی شهیده دوران کشف حجاب رضاخانی نوشته شده است .
 
در رابطه با تلاش زنان سرآسیاب فرسنگی برای حفظ حجابشان در دوران تاریک کشف حجاب رضاخانی مطالبی گفته که در ادامه ملاحظه می کنید. 
 
با اعلام انقراض سلسله قاجاریه در آبان ماه 1304 ش ، زمینه به قدرت رسیدن رضاخان میرپنج با نام جدید پهلوی فراهم گردید. جریان نوگرایی و تجددطلبی که سابقه در قبل از انقلاب مشروطیت داشت با ظهور پهلوی اول نمود و بروز بیشتری یافته و با یاری ، مساعدت  و هم فکری دولتمردان ، نویسندگان ، شاعران و روشنفکران طرفدار هم سویی با اروپا و فرهنگ ، جامعه ایرانی را به سمت و سوی غرب گرایی ، بدون رعایت ارزش های اسلامی پیش برد. 
 
واقعه کشف حجاب سلسله وقایعی است که به دنبال تصویب قانونی در 17 دی 1314 ش در ایران رخ داد و به موجب آن ، زنان و دختران ایرانی از استفاده چادر ، روبنده و روسری منع شدند.
 
به باور تاریخ نگاران ، سفر رضاشاه به ترکیه در 1313 ش  بر نگرش او درباره میزان عقب ماندگی ایرانیان نسبت به ترک ها اثرگذار بود و او را نسبت به اجرای کشف حجاب مصمم کرد .
 
کشف حجاب در ایران بر خلاف ترکیه که در آن برداشتن حجاب اختیاری بود و علاوه بر آن آتاتورک  فعالیت های برنامه ریزی شده و تبلیغات محتاطانه ای برای تشویق زنان به برداشتن حجاب اجرا می کرد ، توسط رضا شاه با زور و اجبار انجام شد .اما واکنش زنان در برابر کشف حجاب بسته به طبقه اجتماعی آنان متفاوت بود.
 
زنان اشراف و رجال درباری اگرچه اکثراً، در 17 دی ماه 1314 به رفع حجاب پرداختند؛ اما در فراهم آوردن زمینه کشف حجاب و یا پیشبرد آن، در مقایسه با زنان طبقه روشنفکر و تحصیل کرده که با نظام جدید آموزشی و سیر تجددگرایی ارتباط بیشتری داشتند، فعالیت چشمگیری نداشتند.
 
در حقیقت، برای آنان مسئله حجاب، از بعد تجددگرایی مطرح نبود، بلکه بیشتر برای حفظ موقعیت سیاسی اداری همسرانشان، رفع حجاب کردند و از طرفداران پر و پا قرص این طرح شدند.
 
در مقابل این دو دسته، زنان سایر طبقات شهری قرار داشتند که واکنش آنها اکثراً در برابر کشف حجاب منفی بود. انگیزه مذهبی و سنتی قوی در بین آنها، قرار گرفتن در محیط های بسته و دور بودن از متن جریانات تجددگرایی و زندگی مدرن، آنها را به عکس العمل منفی در مقابل طرح جدید واداشت. در این میان، عکس العمل زنان کارمندان جزء را باید جدا کرد. چرا که، آنها  ناگزیر به شرکت در مراسم رفع حجاب بودند و گرنه موقعیت اداری همسرانشان به مخاطره می افتاد.
 
در برابر طبقات مختلف زنانی که ذکرشان رفت، زنان روستایی قرار داشتند که کشف حجاب به صورت طبیعی ، تغییری در زندگانی آنها به وجود نیاورده بود. چون هدف اصلی مجریان طرح نیز در ابتدا این گروه نبودند. بلکه پس ازچند سال که از کشف حجاب گذشت و تا حدودی برنامه های خود را نسبت به زنان شهری اعمال کردند؛ به سراغ این دسته از زنان رفتند.
 
برنامه دولت برای زنان روستایی، تغییر لباس سنتی و تبدیل آن به لباس اروپایی بود. یکی از این روستا ها ، سرآسیاب فرسنگی بود . اما این روستا یک تفاوت اساسی با دیگر روستاهای شهر کرمان و حتی کشور داشت که باعث شد زنان این روستا در دوران کشف حجاب رضاخانی اتفاقات زیادی را از سر بگذرانند هرچند کمتر به آن پرداخته شده است .
 
اجرای جریان کشف حجاب در سرآسیاب فرسنگی  به دلیل وجود پادگان معروف 05 بیشتر از نقاط دیگر شهرکرمان و حتی کشور مشکلات فراوانی در زندگی اجتماعی زنان ایجاد کرد . در سال 1312 هجری شمسی نمایندگانی از اداره مهندسی نیروی زمینی وقت برای احداث پادگانی در کرمان اعزام و توانستند محل مناسب در محدوده روستای سرآسیاب فرسنگی که شامل باغی به نام شترگلو و دارای اراضی با وسعت زیاد بود را تهیه کنند . در سال 1313 یگانی به نام واحد سوار اسبی در پادگان تشکیل و مستقر گردید .
 
با توجه به وجود پادگان در سرآسیاب فرسنگی زنان سرآسیابی که مقید به حفظ حجاب خود بودند به انحای مختلف می کوشیدند حجاب خود را حفظ کنند. در برخی موارد ، برای حفظ حجابشان درگیری هایی بین آنان و ماموران حکومتی پیش می آمد. مردم سرآسیاب فرسنگی برای حضور در جامعه و امکان انجام امور روزمره ی خود با روش های مختلف به مقابله با این دستور پرداختند. زنان سعی می کردند از رفت و آمد در کوچه ها و خیابان ها جز به وقت ضرورت خودداری نمایند.
 
به طور مثال صبح های زود و یا شب به حمام می رفتند. از طرف دیگر، آنها نمی توانستند در مقابل این فرمان، همانند زنان شهری مبارزه منفی در پیش گیرند و خانه نشینی اختیارکنند.

 

چرا که ناگزیر از کار در مزارع و مراتع بودند و در حقیقت، علاوه بر کارهای منزل، نیمی از این امورات رادر خارج از خانه بردوش داشتند.

 
هر خانواده با مشارکت زنان قابل اداره بود. از اینرو، زنان سرآسیابی برای آنکه از اجرای دستور طرفه روند و در چنگال مأمورین نیفتند صبح ها خیلی زود از خانه خارج شده و ازبیراهه به محل کار خود می رفتند و عصرها هنگامی باز می گشتند که هوا کاملًا تاریک شده بود و یا رو به تاریکی می رفت.
 
در بعضی مواقع نیز با دادن مبلغی پول به مامورین، آزادی عمل می یافتند. البتّه در همه جا پرداخت پول، چاره ساز نبود. با تمام تدابیر اتخاذ شده در بسیاری از موارد زنان با حجاب ضمن تردد در کوچه های سرآسیاب فرسنگی با مامورین سخت گیر مواجهه می شدند . خاطرات مردم سرآسیاب فرسنگی از مادران خود حاکی از آن است که زنان سرآسیاب فرسنگی برای حفظ حجاب خود با ماموران درگیر می شدند .
 
شهیده صغری مغفوری یکی از زنان سرآسیاب فرسنگی بود که وقتی ماموران تلاش کردند چادرش را بردارند مقاومت می کند و در حالی که باردار بود به دلیل هول دادن یکی از ماموران به زمین و روی سنگ می افتد وشهید می شود. زنان و دختران سرآسیاب فرسنگی تلاش زیادی برای حفظ حجاب خود در دوران تاریک کشف حجاب رضاخانی انجام دادند . تلاش و مجاهدتهایی که در لابه لای تاریخ به فراموشی سپرده شده است.
ارسال نظر
آخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار