تحریم ، شر مطلق
۱.صدای دوباره پای ترامپ ، موضوع تحریم و تشدید آن را بار دیگر در کانون توجه ها قرار داده است . در این میان برخی از تحلیل گران معتقدند به دلایلی چون به کارگیری حداکثری ابزار تحریم در ادوار گذشته و همچنین تغییر وضعیت بین المللی ، امریکا در دوره جدید ترامپ هیچ ابزار جدیدی برای اعمال فشار بر ایران ندارد ، در مقابل گروهی دیگر از تحلیلگران این نگاه را خوشبینانه توصیف و معتقدند ترامپ می تواند فشار اقتصادی به ایران را به صورت قابل ملاحظه ای تشدید و تمام مجاری محدود فعلی برای تنفس اقتصادی را مسدود کند.
علی دماوندی کناری / پژوهشگر مسائل ایران
2.تحریم ها در دنیای جدید از ابزارهای سیاست خارجی به حساب آیند. در گذشته ممکن بود تحریم ها تنها نوع خاصی از فعالیت یا صنعت مشخصی از یک کشور را هدف قرار دهد ، اما امروز تحریم ها پیچیده و چند لایه می توانند گستره ای از اقدامات ، از مسدود کردن دارایی ها ، محدویت تجاری و هدف قراردادن بخش های کلیدی تا محدود کردن فعالیت بانکی و افراد و کسب و کارها مختلف را در بر بگیرد . امریکا نیز از گذشته تاکنون هرچه بیشتر از این ابزار بهره جسته است . اصلی ترین عاملی که به امریکا امکان استفاده از ابزار تحریم بر علیه دیگر کشورها را می دهد، هژمونی مالی امریکا است که آن هم از رواج و قدرت دلار نشات می گیرد. تحریم شکل دیگری از جنگ است و به مثابه مجازات دست جمعی عمل می کند. شاید در شرایط تحریم ، جنگی صورت نگیرد ولی این پدیده ، واقعیت های اجتماعی و تاثیرات نسلی مشابه جنگ ایجاد می کند . تحریم شریان های حیات اقتصادی یک جامعه را هدف قرار می دهد ، از این رو تحریم های جامع و طولانی مدت محیطی از محاصره ، کمبود و فشار شدید را به وجود می آورد. نتیجه تحریم فشار گسترده بر مردم ، تضعیف شدید زیر ساخت های اقتصادی و اجتماعی، تشدید فقر و نابرابری و به هم خوردن موازنه قدرت همراه است . چسبندگی تحریم ها بسیار بالاست به این معنی که پس از اعمال تحریم ها ، حذف و رفع آنها بسیار پیچیده و مشکل است.
3.ایران برای بیش از 4 دهه یکی از مسائل سیاست خارجی امریکا بوده است . عمده واکنش امریکا در مواجه با مسئله ایران از طریق اعمال تحریم بوده است که با گذشت زمان بسیار گسترده تر و پیچیده تر شده اند. مردم ایران بیش از 4 دهه است که از تحریم های یکجانبه و چند جانبه امریکا و اروپا رنج می رند . تحریم یا به قول ریچارد نفیو معمار تحریم های امریکا علیه ایران» ابزار اعمال درد» شاید فروپاشی اقتصادی ایران را در پی نداشته ، اما آثار گسترده و نظام مندی را بر زندگی ایرانیان برجای گذاشته است. کاهش ارزش پول ، تورم و رکورد اقتصادی و در پی آن افزایش بیکاری از پیامد های تحریم ها به شمار می روند.
4. تحریم ها در کنار سیاست های داخلی ضعیف ، تاثیر منفی قابل توجهی بر اقتصاد ایران داشته اند . برخلاف آنچه در مجادله های میان جناح های سیاسی کشور گفته می شود عملکرد نامناسب اقتصادی در یک دهه اخیر نه به خاطر سیاست های اقتصادی دولت ها یا ناکارآمدی بوروکراسی کشور که به خاطر یک عامل خارجی یعنی تحریم ها بوده است . تحریم ها ترمز متغیرهای اقتصادی ایران را کشیدند به طوری که رشد اقتصادی دهه 90 تقریبا صفر شد ، تورم از میانگین 20 درصد به بالای 40 درصد رسید و قدرت خرید حداقل حقوق از حدود 300 دلار به کمتر از 150 دلار سقوط کرد . به عبارت دیگر همانطورکه جنگ مهم ترین عامل عملکرد نامناسب اقتصادی و سخت شدن شرایط زندگی در دهه 60 بود ، تحریم ها هم مهم ترین عامل عملکرد نامناسب اقتصادی و افزایش مشکلات اقتصادی در دهه 90 بود . از این رو عملکرد اقتصادی نسبتا مناسب و افزایش بهبود کیفیت زندگی ایرانیان در دهه های 70 و 80 نشان می دهد در نبود عامل مخرب خارجی( جنگ نظامی یا جنگ اقتصادی ) فارغ از اینکه چه دولتی بر سرکار باشد ، کشور در مسیر پیشرفت قرار خواهد گرفت . درک این نکته مهم باعث می شود گروه های مختلف و جناح های سیاسی به جای درگیری های داخلی انرژی و توان خود را صرف برچیدن مهم ترین عامل تضعیف اقتصاد ایران یعنی تحریم کنند، چرا که همه و همه از تحریم ها متضرر شده اند .
5. در جمهوری اسلامی ایران 2 دیدگاه کلی در مواجه با تحریم وجود دارد . هر دو دیدگاه هم به دنبال رفع و حل چالش تحریم ها هستند . یک دیدگاه مقاومت و افزایش تاب آوری و همکاری با سایر قدرت ها از جمله اعضای پیمان شانگهای و گروه بریکس را راه بی اثر کردن تحریم میداند و گروه دیگر برای حل مسئله تحریم ها ، گفتگو و مذاکره را راه برون رفت از این معضل مطرح می کند. هر این دو جهت گیری ها در سال های اخیر فرصت اجرای ایده خود را داشته اند و کمی و بیش آن را عملیاتی کردند ، ولی به دلایل مختلف و متفاوت چندان به غایت مطلوب نرسیدند و کشور همچنان درگیر چالش دنباله دار و نفس گیر تحریم ها است.
6. برای حل مشکلات مزمن اقتصادی کشور ، جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی همچنان اصلی ترین راه چاره بحران سرمایه در کشور به شمار می رود . اصلاحات اقتصادی به منابع مالی نیاز دارد اما نه دولت و نه بخش خصوصی در ایران از ظرفیت کافی برای تامین چنین منابعی برخوردار نیستند . عدم قطعیت های اقتصادی ، سیاسی ناشی از تنش های بین المللی موجب شده است تا ایران از ظرفیت سرمایه های خارجی استفاده نکند. این نکته بدان معنی است که بدون تغییر مسیر سیاست خارجی ، هرگونه اصلاح اقتصادی در کشور ناممکن خواهد بود . تاریخ نشان می دهد هیج کشوری نتوانسته است در دوره تخاصم با جهان بیرون ، اصلاحات اقتصادی را به سرانجام برساند . سخن پایانی اینکه چالش تحریم ها همانند مسئله جنگ تحمیلی ظرفیت ایجاد اتحاد و همبستگی گروه های مختلف را دارد و پیش نیاز آغاز چنین حرکتی شناسایی تحریم به عنوان مهم ترین عامل مشکلات فعلی کشور است .