قهرمانی در فرصتسوزی
دکتر هاشم اورعی-استاد دانشگاه صنعتی شریف - وضعیت بخش انرژی کشور بدین گونه است که با افزایش بیرویه مصرف بنزین و گازوئیل بهزودی امکان تامین این فرآوردهها از داخل کشور را نخواهیم داشت. در بخش گاز نیز گزارشات رسمی حاکی از عدم امکان افزایش برداشت از میادین گازی است و لذا شاهد افزایش ناترازی در این بخش خواهیم بود. با توجه به عدم برقراری توازن در سبد برق کشور و وابستگی شدید نیروگاهها به گاز، با فرا رسیدن فصل سرما و افزایش مصرف به ویژه در بخش خانگی امکان تامین گاز به نیروگاهها فراهم نبوده و با کمبود برق نیز مواجه خواهیم شد.
از طرف دیگر حدود 80 میلیون بشکه نفت ایران در آبهای آزاد سرگردان و بهدنبال مشتری است و فرصت فروش آن به قیمت بشکهای 125 دلار را از دست دادیم. جالب اینجاست که برخی همه تخممرغهایشان را در سبد زمستان اروپا نهاده و به این امید نشستند که زمستان در راه است. یکبار دیگر تصمیمگیران حوزه بینالمللی و دیپلماسی انرژی محاسباتشان اشتباه از آب درآمده و حال باید بیشتر نگران زمستان خودمان باشیم تا اروپا. به راستی چه کسی فکر میکرد کشوری که دارای دومین ذخایر گاز و چهارمین منابع نفت جهان است و چهار دهه پیش در صحنه انرژی جهان میداندار بوده، کارش به جایی برسد که در تامین انرژی خود با مشکل مواجه باشد.
مروری بر تحولات و اخبار اخیر در صحنه انرژی حاکی از آن است که پاکستان قید واردات گاز ایران را زده و به ترکمنستان و روسیه روی آورده است. قطر با سرمایهگذاری در میادین مشترک گازی خود با ایران و توسعه ظرفیت تولید گاز مایع با چین و آلمان قراردادهای 27 و 15 ساله برای صادرات گاز امضاء کرده است. ایالات متحده با لغو بخش عمدهای از تحریمهای نفتی ونزوئلا به غول نفتی خود Chevron اجازه سرمایهگذاری و تولید نفت برای صادرات به این کشور داده است. روسیه هم در پی کاهش صادرات و تعیین سقف قیمت نفت این کشور از سوی اتحادیه اروپا بر بازار آسیا تمرکز کرده و با کاهش قمیت نفت و گاز خود آخرین روزنههای امید ما برای بهدست آوردن سهمی از بازار را بسته است.
خلاصه اینکه عملاً ایران از بازار جهانی انرژی بیرون رانده شده و جایگاه و نفوذ خود را در این عرصه از دست داده است. لیکن جای شکرش باقیست که اخیراً مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه گاز برای حضور ایران در پروژههای نفت و گاز عراق اعلام آمادگی کرده است. حال ملت باید پس از یخ زدن اروپا در زمستان، به انتظار توسعه صنعت نفت و گاز عراق بنشیند تا نوبت به کشور خودمان برسد!
البته وضعیت فعلی بخش انرژی معلول است و نه علت. وقتی سالیانه بیش از 300میلیارد کیلووات ساعت برق، 220میلیارد متر مکعب گاز و 620میلیون بشکه فرآوردههای نفتی به ارزش 160میلیارد دلار مصرف میکنیم و کماکان با ارائه بیش از 90% یارانه، چند صد میلیارد تومان پول خلق کرده و تورم را به نزدیک 50% میرسانیم، وقتی میبینیم طی 44 سال درآمد سرانه کشور 30% کاهش یافته، سهم ما از اقتصاد جهان نصف شده ولی مصرف انرژیمان 50% افزایش یافته است، چه جای تعجب که رتبهمان در شاخص رفاه میان 167 کشور 120 باشد و رتبه جیبوتی 119! مگر قرار نبود در سند چشمانداز 1404 در همه چیز در منطقه اول باشیم؟ چه کسی پاسخگوی شکاف عمیق بین راهبرد تخیلی و واقعیتهای تلخ است؟
نقطه آغاز در ساماندهی به وضعیت انرژی کشور بازبینی در سیاست خارجی و دیپلماسی انرژی و همچنین اصلاح الگوی مصرف است. مورد اول تصمیمی سیاسی و مبتنی بر ایدئولوژیست که ظاهراً قابل مذاکره نیست و مورد دوم تصمیمی اقتصادی با عواقب سیاسی است و تا کسی حاضر نباشد هزینه آن را بپذیرد اتفاقی نخواهد افتاد جز پاس دادن توپ به نفر بعد و البته وخیمتر شدن اوضاع. بیائید برای چند دقیقه سند چشمانداز، برنامه 5 ساله توسعه و بسیاری برنامههای تخیلی دیگر را کنار نهاده و به زمین برگردیم و به واقعیات اقتصادی کشور نظر افکنیم. ببینیم که در سال 56، تولید نفت 5/5 میلیون و صادرات 5 میلیون بشکه در روز بوده است و در رتبه دوم جهان قرار داشتیم. ببینیم که در دهه 90 چهار سال تورم بالای 30% را تجربه کردیم در حالیکه طی 52 سال قبل از آن تورم فقط دو سال از این میزان بیشتر بود. ببینیم که قرار بود طی 5 سال اخیر در مجموع رشد اقتصادی 47%، رشد سرمایهگذاری 21% و رشد بهرهوری 14% باشد و مقدار واقعی آن به ترتیب 3%، منفی 29% و صفر درصد بوده است.
با مشاهده این آمار تکاندهنده به این نتیجه میرسیم که اقتصاد ایران در چنگال بخش سنتی یعنی صادرکنندگان مواد خام و واردکنندگان کالا گرفتار شده و این جماعت نه تمایلی برای سرمایهگذاری در بخش تولید واقعی دارند و نه مهارتی و این است که اقتصاد ایران مدام از بخش تولید فاصله گرفته، به تجارت روی آورده و کلیدواژه آن رانت و فساد است. به این دلیل است که دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان، میپرسد بگوئید چه بلایی بر سر تولید صنعتی کشور آوردهاید که در سالهایی که اقتصاد رشد منفی داشته، رشد منفی در بخش صنعت نزدیک به دو برابر رشد منفی GDP بوده است، یعنی آن بخش که باید جور سیستم را بکشد از همه مفلوکتر شده است. باید قبول کنیم که لباسی که ایران بر تن اقتصاد خود کرده مندرس شده و بهزودی برهنه خواهد شد. این برهنگی همان ورشکستگی است که چند صباحی با چاپ پول آن را پنهان میکنیم و باور کنیم که حرکت به سمت آزادسازی نظام اقتصادی کشور و اقتصاد مدرن یک ضرورت اجتنابناپذیر است. تا کی میخواهیم قوانین مسلم اقتصادی را کنار نهاده و به روشهای غلط خودمان اصرار ورزیم؟ به جای اینکه به نظام عرضه و تقاضا اطمینان کنیم به خیال باطل خود بنا داریم با چوب قیمتها را کنترل کرده و با چماق مرغها را وادار به تخمگذاری کنیم تا قیمت تخممرغ بالا نرود!
کلام آخر اینکه به نقل از روزنامه جوان در سال جاری میلادی تاکنون 2/8 میلیون نفر یعنی نزدیک به 3/3% از کل جمعیت کشور شامل 160 متخصص قلب مهاجرت کردهاند. و در این وانفسا نمایندگان عزیزمان در مجلس مشغول وضع قانون ممنوع الخروج کردن دانشجویان معترضند. بهراستی اینان کدام بخش از جامعه را نمایندگی میکنند که بهجای پرداختن بهچرایی این شرایط خطیر بهدنبال آنند که بهزور جلوی آن را بگیرند. کاش این عزیزان مفهوم استکبار جهل پروفسور رضا منصوری را درک میکردند که این استکبار جهانی نیست که زندگی ایرانیان را فلج کرده است بلکه ما جاهلانه و ناتوان از درک ویژگیهای جهان مدرن رفتار جامعه را به واکنشهای فردی فرو کاستهایم و فقه را که برای نظمدهی به ارتباط میان افراد مبتنی بر شرع است، برای اداره اجتماع مدرن امروزی به کار گرفتهایم.