کارخانه ریسباف نگینی در قلب نصف جهان ، وقتی اصفهان منچستر ایران شد

بازدید اصحاب رسانه از کارخانه ریسباف که به همت اداره گردشگری سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان صورت گرفت بسیار حائز اهمیت است چون حفظ هویت یک شهر و انتقال این میراث گرانبها به آیندگان از چندین جهت مهم است و باید همت مدیران شهری و تمام مسئولینی که در این امر تلاش کردند را ستود.

شناسه خبر: 16328
کارخانه ریسباف نگینی در قلب  نصف جهان  ، وقتی اصفهان منچستر ایران شد

لازم به ذکر است با توافق به عمل آمده میان معاونت هماهنگی امور عمرانی استانداری، شهرداری و میراث فرهنگی اصفهان از فروردین 1403 این مجموعه تاریخی و صنعتی بزرگ برای انجام عملیات نجات بخشی و ایجاد نمایشگاه گردشگری در آن در اختیار شهرداری قرار گرفت تا گام نخست در راستای اجرای موزه منطقه ای اصفهان در این مجموعه عظیم تاریخی محکم برداشته شود.

محمد هادی حسینی راهنمای گردشگردی کارخانه ریسباف در این بازدید با بیان اینکه جای خالی یک موزه جامع در نصف جهان احساس می شود، گفت: در دوره صفوی که اوج شکوفایی صنعت نساجی اصفهان بوده است بعد از حکومت صفوی به دلیل عدم ثبات سیاسی و تنش ها و موارد دیگر شاهد افول این صنعت بودیم.

در دوره قاجار هم به دلیل تنوع رنگ ها و ظاهر یک دست آنها به تدریج واردات در صنعت نساجی روبه افزایش گذاشت.

از باغات صفوی تا کارخانه باغ ها ، وقتی اصفهان منچستر ایران شد

عطاءالملک دهش پدر صنعت اصفهان نخستین کارخانه نساجی اصفهان را به نام وطن تاسیس کرد چند سال بعد (1311) کارخانه ریسباف دومین کارخانه نساجی اصفهان در چهارباغ بالا راه اندازی شد و پس از آن به دلیل موفقیت چشمگیر آن دیگر کارخانه های نساجی هم شکل گرفت تا اصفهان به عنوان منچستر شرق یا منچستر ایران معروف شود.

رضا افشار حکمران اصفهان با دعوت مردم و سرمایه گذاران حدود 200 هزار تومان جمع کردند و 13 نفر از عمده ترین سرمایه گذاران ریسباف نخستین هیئت مدیره را انتخاب کرده و سید جواد کسایی به عنوان مدیرعامل ریسباف انتخاب شد و سرمایه شرکت به 300 هزار تومان رسید.

ورودی درب اصفهان 2 اتاق وجود دارد که ورود و خروج کارگران ثبت می شده، ورودی پارکینگ دوچرخه هم وجود داشته است که معروف به چرخ دونی بوده است، دفتر شورای کارگری، بقالی، قصابی، نانوایی، شیرخوارگاه و غیره از جمله دیگر امکانات رفاهی ریسباف بوده است.

فرآِیند خط تولید کارخانه ریسباف

ماشین های حمل الیاف ویسکوز و پنبه پشم که از درب 5 تنی ریسباف وارد می شوند، بار خودشان را در انبارهای حاشیه فضای کارخانه خالی می کنند، الیاف از انبارها به سالن حلاجی، نقطه شروع فرآیند نساجی در کارخانه منتقل می شوند، بعد از حلاجی، پنبه و پشم جدا شده برای تبدیل به نخ وارد سالن ریسندگی شده و در ادامه نخ ها در سالن دوم ریسندگی فیتیله پیچ و راهی سالن رنگرزی می شود .

سالن بافندگی مرحله بعدی است که انتظار نخ های رنگی را می کشد اینجا پارچه و پتوها در انواع مختلف تولید و برای عملیات تکمیل به سالنی در پشت بافندگی ارسال می شود و تا اتوکشی و طاقه پیچ می شود، سالن پارچه پاک کنی هم زائده های پارچه را حذف می کند و سپس در مرحله پارچه طاقه پیچی نهایی و به انبار ارسال می شود.

معماری و تزئینات کارخانه ریسباف، تلفیق دو سبک معماری سنتی ایرانی و مدرن غربی

تلفیق دو سبک معماری سنتی ایرانی و مدرن غربی در ریسباف، انبارهای ریسباف به شکل طاق چشمه است، یکی از نکات مهم در معماری ریسباف رعایت تقسیمات است، به گونه ای که در ساختمان ها، درب ها و پنجره ها به سبک قدیم و قرینه به کار رفته شده است.

در سر درب ساختمان بافندگی، کاشی کاری زیبایی کار شده که از دوره صفویان الهام گرفته شده و به کاشی معرق معروف است، استفاده از طرح های هندسی، شکست های پلکانی شکل، تزیینات بیضی، مربع و مستطیل در آجرکاری ها و نقش های پنجره و درب های ورودی نمادی از تغییر در معماری و تزیینات ریسباف است، استفاده از چوب وشیشه های رنگی در بخش های مختلف اداری و تولید، نور و رنگ را به فضای سرد و خشک کارخانه ها وارد می کرد و باعث تهویه بهتر هوا می شد.

بحران ها در ریسباف

این کارخانه در طول دهه 30 شمسی چندین بار تعطیل و مجدد راه اندازی شده تا اینکه در دهه 40 و با رشد قیمت نفت، کارخانجات نساجی نیز جان تازه ای گرفتند و در 1344 به خاطر بدهی به بانک ملی ایران واگذار شد و در 1381 به ثبت آثار ملی رسید.

از نکات قابل توجه این است که کارخانه ریسباف در حقیقت یک شهر بوده که بهداری، نانوایی، رستوران، شیرخوارگاه، بقالی، قصابی و غیره داشته است، زنان فقیری که در این کارخانه کار می کردند و فرزندان خود را مجبور بودن بیاورند تحویل شیرخوارگاه می دادند، کارگران سهمیه نان داشتند و این مزیت ها سبب جذب کارگران می شده است.

ارسال نظر