دکتر هاشم اورعی: خوشبین به اجرای این تفاهمنامه نیستم
یک وعده ناشدنی دیگر! خبری درباره تفاهمنامه چهارجانبه برای احداث نیروگاه خورشیدی کوچکمقیاس در مدارس منتشر شده است که سازمان نوسازی مدارس، معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش، جامعه خیرین مدرسهساز و همچنین ساتبا آن را امضا کردهاند
دکتر هاشم اورعی؛ رئیس اتحادیه انجمنهای انرژی ایران
یک وعده ناشدنی دیگر! خبری درباره تفاهمنامه چهارجانبه برای احداث نیروگاه خورشیدی کوچکمقیاس در مدارس منتشر شده است که سازمان نوسازی مدارس، معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش، جامعه خیرین مدرسهساز و همچنین ساتبا آن را امضا کردهاند. چنانچه به این خبر با دقت بیشتری نگاه شود، میبینیم این برنامه نیز در ادامه همان سیاستهای قبلی وزارت نیرو است که بیشتر حالت شعاری دارد و انتظار نمیرود اتفاق مؤثری در این زمینه رخ دهد چراکه تجربه نشان داده است در طول سالهای متمادی برنامههای اینچنینی قابلیت اجرا ندارد و به حرف خلاصه میشود.
یکی از ایرادات وارده به صحبتهای مطرح شده در این جلسه این است که افرادی که در حوزه تجدیدپذیرها تخصص ندارند، درباره آن اظهارنظر کردهاند و مشخص است که چهار سازمانی که دور هم نشستهاند اصلاً نمیدانند چه میگویند. مثلاً معاون آموزش متوسطه آموزشوپرورش گفته که شاهد افزایش بهرهوری در بخش انرژی هستیم و ادامه داده است که رشد سبد تجدیدپذیرها در برق کشور را شاهدیم. این اظهارات یعنی سهم انرژی تجدیدپذیر از برق مصرفی کشور دارد افزایش پیدا میکند، ضمن اینکه باید گفت هر دوی این اخبار غلط است و این موضوعات اصلاً ارتباطی به حوزه آموزشوپرورش ندارد. آقای کاظمی نمیداند که سهم انرژی تجدیدپذیر از برق مصرفی کشور به یک درصد هم نمیرسد و هیچ گونه افزایش بهرهوری را در این حوزه شاهد نیستیم. بدتر اینکه معاونت متوسطه آموزشوپرورش گفته که قرار است تمام مدارس دولتی به پانل خورشیدی مجهز شود و نه فقط مدارس خیرساز، یعنی میخواهند توپ را در زمین خیرین مدرسهساز بیندازند و از دولت رفع تکلیف کنند. در این رابطه نماینده خیرین مدرسهساز به درستی اعلام کرده است مجهز کردن مدارس خیرساز اگر بخواهد تنها توسط خیرین تأمین شود، به لحاظ مالی میسر نیست و به سهم دولت در این زمینه اشاره کرده است. اگر این دو حرف را کنار هم بگذاریم، میبینیم که یک دنیا بین این دو حرف، فاصله است. مسئول دولتی دارد صحبت از خرج پول از جیب یک عده دیگر میکند تا سقف مدارس را مجهز به پانل خورشیدی کنند، در صورتی که نماینده خیرینی که باید پول بدهند، میگوید اصلاً صحبت مدارس دولتی نیست، صحبت از مدارس خیرساز است که آن هم به تنهایی میسر نیست. تا اینجا با دو حرف متفاوت مواجه هستیم که اصلاً باهم جمع نمیشوند.
در این جلسه رئیس سازمان نوسازی مدارس حرف عجیبی زده و گفته است: میتوانیم روی سقف مدارس تا ۲۵۰ هزار مگاوات ظرفیت تولید برق ایجاد کنیم. این در شرایطی است که کل ظرفیت نصبشده نیروگاهی کشور امروز ۸۵ هزار مگاوات است و پیک مصرف برقمان نیز ۶۲ هزار مگاوات است. در چنین شرایطی رئیس سازمان نوسازی میگوید میتوانیم از پشت بام مدارس ۲۵۰ هزار مگاوات ظرفیت تولید برق ایجاد کنیم! بنابراین اعداد و ارقام مطرح شده اصلاً باهم نمیخواند و همه اینها نشان میدهد افرادی که در این جلسه دور هم جمع شدهاند، اطلاعات کافی در این زمینه ندارند.
اما عضو چهارم که مدیرعامل ساتبا است در این جلسه اعلام میکند که مجموعه هزینه پانل خورشیدی در سالهای اخیر از ۴ هزار دلار به ۶۰۰ دلار کاهش پیدا کرده است. کاملاً درست است، اما این ۶۰۰ دلار امروز برای یک مجموعه نیست بلکه برای برای هر کیلووات است که به درستی بیان نشده است. نکته دیگر اینکه مدیرعامل ساتبا گفته است: میتوانیم کل برق مورد نیاز کشورمان را از انرژی خورشیدی تأمین کنیم. شاید ظرفیتش را داشته باشیم و بر فرض که تأمین مالی هم شده باشد، اما هیچ شبکه ملی در دنیا وجود ندارد که صددرصد انرژیاش را از انرژی خورشیدی تأمین کند، چون مسئله ذخیرهسازی انرژی مطرح میشود و بسیار گران است، حتی اگر فرض کنیم که از لحاظ فنی هم میتوان چنین کاری را کرد، اگر امنیت انرژی الکتریکی را مدنظر قرار بدهیم، به هیچ وجه چنین کاری صلاح نیست و نباید خودمان را از چاله دربیاوریم و در چاه بیندازیم.
چندین نکته را در جمعبندی در این نشست و تصمیماتی که برای آن گرفته شده است، میتوان مطرح کرد؛ اول اینکه در کشوری زندگی میکنیم که مشکلات اداری و نظام بوروکراتیک بسیار پیچیده و درهمی دارد، بنابراین وقتی یک کاری میخواهیم انجام دهیم، با یک سازمان دولتی طرف هستیم که کارها به نتیجه نمیرسد، کمااینکه وقتی از آنهایی که میخواهند در بخش انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کنند درباره بزرگترین مشکلشان سؤال بپرسید، میگویند مشکلاتی که بخشهای مختلف دولتی ایجاد میکنند، مانع کارشان شده است. با این اوصاف قرار است چهار ارگان به هم وصل شوند و یک کاری را انجام دهند. تجربه نشان داده است اگر همه چیز هم آماده باشد، نظام اداری ما اجازه به سرانجام رسیدن کارها را نخواهد داد.
دوم بحث مدل مالی و اقتصادی است. هیچ کدام از افراد حاضر در جلسه، درباره میزان ظرفیت و نحوه تأمین سرمایهگذاری صحبتی نکرده و حتی نگفتهاند بازگشت این سرمایه چطور خواهد بود. اصلاً شبکه، امکان اتصال همه اینها به یکدیگر را دارد؟
بررسی ابعاد مختلف این تفاهمنامه نشان میدهد هیچ یک از پیششرطهای لازم برای اجرای چنین پروژهای فراهم نیست. باید این افراد برای محقق شدن اهداف تفاهمنامه یک بار دیگر بنشینند و ابعاد مالی و فنی کار را با کمک کارشناسان و متخصصان این حوزه بررسی کنند و یک زمانبندی داشته باشند و اولویتبندی کنند که مثلاً در برنامهای ۱۰ ساله، ۱۰ درصد از مدارس را به سلولهای خورشیدی مجهز کنند، نه اینکه چهار نفر دور هم جمع شوند و حرفهایی بزنند که امکان اجرایی شدن آن به هیچوجه فراهم نیست.
منبع: روزنامه جوان