جهان اقتصاد گزارش می دهد؛ سایه افزایش ۶۰ درصدی عوارض بر جادههای ناایمن
گروه زیربنایی رضا پورحسین
جهان اقتصاد: یک مقام مسئول در وزارت راه اعلام کرده است که عوارض جاده ای بین 37 تا 60 درصد گران تر شد. در شرایطی که جادههای ایران همچنان با چالههای عمیق، آسفالت ترکخورده و علائم راهنمایی مبهم دستوپنجه نرم میکنند، افزایش ۶۰ درصدی عوارض محورهای مواصلاتی توجیهی ندارد و تنها بار مالی بیشتری بر دوش مردم میگذارد.
این افزایش، در حالی صورت گرفته که کیفیت جادهها نه تنها بهبود نیافته، بلکه در بسیاری از محورها بدتر شده است. رانندگان هر روز گزارش میدهند که کمکفنرها، لاستیکها و جلوبندی خودروهایشان به دلیل برخورد با چالههای پرعمق آسیب جدی میبیند و هزینه تعمیرات گاهی به چند میلیون تومان میرسد.
با این حال، عوارض پرداختشده توسط مردم، که قرار بود صرف نگهداری و بهسازی جادهها شود، به صورت محسوس در کیفیت مسیرها منعکس نشده و بسیاری از پروژههای عمرانی نیمهکاره رها شدهاند. این وضعیت، اعتماد عمومی را خدشهدار کرده و مردم را به این باور رسانده که عوارض بیشتر، صرفاً منبع درآمدی جدید برای دولت است تا راهحلی برای مشکلات زیرساختی.
برای درک بهتر بیمنطقی این افزایش، کافی است به یک سفر ساده از تهران به چالوس و برگشت نگاه کنیم. در حال حاضر، یک راننده برای رفتوبرگشت در این مسیر پرتردد باید حدود ۴۰۰ هزار تومان عوارض پرداخت کند.
این رقم برای خانواده که قصد یک سفر کوتاه آخر هفته را دارد، هزینهای سنگین است، بهویژه وقتی بدانیم این مبلغ تنها برای عبور از جاده است و شامل بنزین، استهلاک خودرو و خسارتهای ناشی از چالهها نمیشود.
این در حالی است که هنوز در پیچهای خطرناک مرزنآباد، رانندگان با چالههایی مواجه میشوند که در بارندگی به گودالهای پر از آب تبدیل شده و خطر واژگونی را افزایش میدهند.
یکی از مشکلات اصلی که سفر را نامطلوبتر میکند، جانمایی کاملاً اشتباه رستورانها و مجتمعهای خدماتی-رفاهی در مسیرهای پرتردد است. در محور چالوس، بهجای اینکه این مجتمعها در نقاطی با دسترسی آسان و پارکینگ کافی ساخته شوند، اغلب در پیچهای تند یا کنار جادههای باریک قرار گرفتهاند. نتیجه؟ صفهای طولانی خودروها برای ورود به رستوران، ترافیک سنگین در ساعات پیک و معطلی چندساعته حتی برای یک توقف کوتاه.
در تعطیلات، این ترافیک گاهی تا ۱۰ کیلومتر ادامه مییابد و رانندگان مجبورند در گرما یا سرما، ساعتها در خودرو بمانند. این در حالی است که عوارض پرداختی قرار بود زیرساختها را بهبود بخشد اما نه تنها پارکینگهای کافی ایجاد نشده، بلکه حتی علائم هشداردهنده برای این نقاط پرترافیک هم نصب نشده است.
بنابراین، مردم نه تنها عوارض گزاف میپردازند، بلکه زمان، آرامش و ایمنی خود را نیز از دست میدهند.این افزایش عوارض، در حالی که درآمد سرانه مردم کاهش یافته و تورم هزینههای زندگی را بالا برده، فشار اقتصادی مضاعفی ایجاد کرده است.
بسیاری از خانوادهها حالا سفرهای جادهای را کنار گذاشتهاند و به جای آن، از حملونقل عمومی استفاده میکنند که خود با مشکلات دیگری مانند کمبود بلیت و تأخیرهای طولانی همراه است. در محورهایی مانند تهران-قم یا تهران-ساری نیز وضعیت مشابه است: عوارض بالا، جادههای پر از چاله، و هیچ نشانی از پروژههای بهسازی قابل توجه.
گزارشهای سازمان راهداری نشان میدهد که مقدار نه چندان زیادی از بودجه عوارض در سالهای اخیر صرف تعمیرات اساسی شده است. این شفافیت ناکافی، خشم عمومی را برانگیخته و مردم را به این نتیجه رسانده که پرداخت عوارض، اجباری بیفایده است.
اگر قرار است عوارض افزایش یابد، حداقل باید بهبود محسوس در جادهها دیده شود: آسفالت استاندارد، روشنایی کافی در شب، علائم واضح، و مجتمعهای خدماتی با جانمایی هوشمند.
در غیر این صورت، ۴۰۰ هزار تومان برای یک سفر رفتوبرگشت به چالوس، نه تنها غیرمنطقی، بلکه توهین به هوش مردم است.
مردم ایران شاه راههای ایمن و روان را طلب میکنند، نه عوارض بیشتر برای جادههای پر از چاله و ترافیکهای بیپایان.
تا زمانی که این تناسب بین عوارض و کیفیت برقرار نشود، هر افزایشی قیمتی بی نتیجه است و حتی معظل ترافیک را نیز حل نمی کند در حالی که مقام مسئول در وزارت راه این افزایش قیمت را عاملی دانسته تا شاید ترافیک کاهش یابد.
زمان آن رسیده که مسئولین به جای افزایش نرخها، به فکر پاسخگویی و اجرای پروژههای واقعی باشند، پروژههایی که چالهها را پر کنند، ترافیک را کاهش دهند و سفر را دوباره لذتبخش کنند