

رضا درستکار در نقد و بررسي وضعيت پخش آگهيهاي بازرگاني در تلويزيون به اين موضوع تاکيد کرد که اين رسانه لازم است وقتشناسي داشته باشد و در برنامههاي مذهبي و به ويژه در ماه رمضان از پخش آگهيهاي غيرهمسو خودداري کند.
رضا درستکار منتقد سينما و تلويزيون که سابقه مستندسازي نيز دارد در گفتگو با خبرنگار مهر درباره حجم زياد تبليغات و آگهي هاي تلويزيوني که اين روزها اين رسانه را به نوعي دچار آنتنفروشي حتي در برنامههاي مذهبي کرده است، گفت: البته در ابتدا و اينکه تلويزيون ايران اين اقبال را پيدا کرده است که شرکتها براي پخش آگهيهاي بازرگاني به آن مراجعه مي کنند، خود جاي بسي خوشحالي دارد.
وي ادامه داد: بنابراين اين يک امتياز است و از طرف ديگر هم، تلويزيون از منظر اقتصادي چارهاي ندارد که اين تبليغات را بپذيرد زيرا بخش مهمي از گردش مالي و اقتصادش متکي به آگهي هاست، اما نقد مهم ما مي تواند به آن بخش وارد شود که تبليغاتي که به تلويزيون ارايه ميشود با چه ارزش و چه کيفيتي و در چه موقعيتهايي نمايش داده ميشود؟
اين منتقد با اشاره به اينکه بسياري از برنامهها و آگهيهاي تلويزيوني که در ايام ماه مبارک رمضان پخش ميشوند از روي بيسليقگي هستند، افزود: در واقع بايد گفت که بيسليقگيهاي بزرگي در تلويزيون و سياستگذاري هاي حاکم بر آن وجود دارد. آنچه بر تلويزيون يا همان صداوسيماي ما مي گذرد به دور از معيارهاي زيباييشناسي است و هيچ تلاشي براي بهبود، زيبا و بهتر شدن محيط و نحوه شکل زندگي مخاطبان در آن حس نمي کنيم. در حاليکه اگر نگاهي به شبکههاي تلويزيوني ديگر کشورها و يا حتي بعضي از همين شبکههاي ماهوارهاي بيندازيم، ميفهميم که در اين رسانه ها بسيار روي حس و استعلاي روحي و زيباييشناسي مخاطب و محيط کار ميکنند و استانداردهاي جهاني رعايت ميشود.
درستکار اين بيسليقگي را ناشي از نوعي بيگانگي با مديوم رسانه و حجم زياد و بيکيفيتي تبليغات تلويزيوني دانسته و بيان کرد: اگر قرار باشد که روزي جنس و خود اين تبليغات هم بررسي شود، عمدتا کيفيت و خلاقيتي در آنها ديده نميشود و اکثر آگهي هايي که مي بينيم کپيهاي دست چندم تبليغات و آگهيهاي خارجي هستند. از طرف ديگر در نظر گرفته نميشود که اين تبليغات، مخصوصا آگهيهاي بازرگاني دو محصول و صنعت مهم کشور "چاي و برنج" چه اهميتي براي ايران دارند. بايد گفت که با اين شکل ارائه تلويزيوني، دو صنعت مهم ما در حوزه "چاي و برنج" به نابودي کشانده شده است.
وي با اشاره به تبليغاتي که در وسط برنامههاي نزديک افطار پخش ميشوند، گفت: تلويزيون بايد نوعي وقتشناسي را هم رعايت کند، اين وقتشناسي يعني هنگامي که مخاطب در يک فضاي روحاني قرار گرفته از پخش آگهيهاي تجاري که به نوعي همسو با ارزشهاي برنامه نيست، جلوگيري شود؛ اما خب ...!
اين روزنامهنگار و منتقد سينما پرهيز از آنتن فروشي در تلويزيون را به ماه رمضان منحصر ندانست و بيان کرد: البته با لفظ آنتن فروشي که عبارت تندي است، موافق نيستم اما اين حجم از تبليغاتي که امروزه در برنامههاي تلويزيون و يا در ميان برنامه ها ديده ميشود، فقط منحصر به ماه رمضان نيست. تقريبا اغلب مواقع شاهد چنين بي سليقگي هايي هستيم و اين اشکال در ماه رمضان بيشتر ديده مي شود زيرا روش هاي مديران تلويزيون، اصالت دادن و متکي بودن بر نوعي "مناسبت گرايي" است.
وي ادامه داد: تلويزيون در برنامه سازي نبايد مناسبت گرا باشد زيرا رقباي زيادي دارد. مخصوصا امسال که سال فرهنگ است و بيشتر بايد به اين مقوله، يعني توليد فکر و برنامه هاي فرهنگي همت گمارد.
درستکار با اشاره به نامگذاري سال 93 به نام سال اقتصاد و فرهنگ گفت: من مي پرسم امسال تا به اينجا، آن ها يعني مديران محترم چه کرده اند؟ چه تفاوتي با سال هاي ديگر داشته اند؟ چه برنامهاي در حوزه فرهنگ به تلويزيون ما اضافه شده است؟ چرا در اين يک ماه گذشته، همه برنامهها تحت تاثير جام جهاني قرار گرفت؟ و حتي تنها برنامه فرهنگي و هنري شبکه سه، با عنوان "هفت" به مدت يک ماه تعطيل شد!؟ جالب آن که همچنان که در روزنامهها هميشه صفحه فرهنگ و هنر اولين حوزهاي است که قرباني آگهي ها ميشود در تلويزيون فرهنگي ما هم بهترين ساعات به برنامههايي غير فرهنگي اختصاص دارد و فرهنگ هميشه قرباني خوبي است! من با اين تشويق و شدت دادن بر نوعي سانتراليسم مصرف، چندان موافق نيستم.
اين منتقد با اشاره به اينکه محتواي بسياري از اين پيامهاي بازرگاني با ارزشهايي که خود تلويزيون در جهت معرفي آنها ميکوشد در تضاد است، بيان کرد: سازمانها و آژانسهاي تبليغاتي در ساخت آگهيهاي خود، رقابت حيرت انگيز و نادرستي با يکديگر دارند، شايد طبيعي هم باشد اما اين صداوسيما است که نبايد ناقض روح کلي و متن برنامههايش باشد.
وي اضافه کرد: بسياري از اين تبليغات بر نظام مصرف گرايي و کاپيتاليستي تاکيد دارند و اين مساله تا حدودي رفتار دوگانه صداوسيماي ما را نشان ميدهد! آيا اصالت دادن به مصرف، آن هم تا اين حد، رواست؟
درستکار در پايان با انتقاد از اينکه در کشور به فرهنگ بهعنوان چرخ پنجم گاري نگاه ميشود، گفت: با استيلاي اين ديدگاه، طبيعي است که هميشه فرهنگ قابليت حذف داشته باشد و هميشه کمترين بودجه را به آن اختصاص دهند و هميشه به چشم يک غريبه به آن و افراد شاغل در آن بنگرند!
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه