بازآفرینی اعتماد؛ روایتی از یک تجربه انسانی

  مجتبی شاطرآقایی‌زاده تحلیلگر اقتصادی  

شناسه خبر: 184459
بازآفرینی اعتماد؛ روایتی از یک تجربه انسانی

در سال‌هایی که جامعه ایرانی با بی‌ثباتی اقتصادی، فرسودگی روانی و بی‌اعتمادی گسترده دست‌وپنجه نرم می‌کرد، با یک پرسش جدی روبه‌رو شدم: چرا انسان امروز، با وجود انبوه امکانات و اطلاعات، این‌قدر تنها، سردرگم و بی‌پشتوانه تصمیم می‌گیرد؟

پاسخی که در ذهنم شکل گرفت، نه اقتصادی بود و نه تکنیکی. من ریشه مسئله را در فروپاشی همیاری، ضعف گفتگو و غیبت ساختارهای انسانیِ اعتمادساز می‌دیدم.

از همین نقطه بود که «اوارد» متولد شد؛ نه به‌عنوان یک صندوق مالی، بلکه به‌عنوان یک اکوسیستم آگاهی و مشارکت انسانی.

اوارد از پول آغاز نشد؛ از انسان آغاز شد. سال‌هاست تلاش می‌کنم این سوءبرداشت را برطرف کنم که اوارد یک سازوکار سرمایه‌گذاری است.

اوارد نه برای سوددهی ساخته شد، نه برای گردش سرمایه و نه برای جذب منابع. من از همان روز اول اعلام کردم که: هیچ‌کس حق وعده درآمد یا بازدهی ندارد، هیچ فعالیتی اجباری نیست، هیچ تصمیمی پشت پرده گرفته نمی‌شود.

هدف من خلق فضایی بود که انسان در آن، نه یک «عدد مالی»، بلکه یک سرمایه انسانی باشد؛ فضایی که در آن آگاهی، گفتگو و تجربه همکاری جمعی، خود به یک «دستاورد» تبدیل شود.

اگر بخواهم ساده توضیح دهم، اوارد تلاشی بود برای بازگرداندن یک سنت کهن سنت همیاری ایرانی.

روزی‌روزگاری، مردم این سرزمین در قالب صندوق‌های خانوادگی، حلقه‌های محلی و روابط صمیمانه، نه‌فقط اقتصاد، که زندگی‌شان را با هم مدیریت می‌کردند.

اما با پیچیده شدن سازوکارهای رسمی و رشد بی‌اعتمادی، این فرهنگ به حاشیه رفت. من نمی‌خواستم نوستالژی بسازم؛ می‌خواستم روح آن همکاری را در قالبی مدرن، شفاف و قابل‌اجرا بازسازی کنم.

این‌چنین شد که اوارد تبدیل شد به یک میدان اجتماعی، جایی برای دیدن، شنیدن و رشد جمعی. چرا انسان‌های متفاوت در اوارد کنار هم می‌مانند؟

زیرا اوارد نه بر اساس سلیقه، سبک زندگی یا اولویت مالی، بلکه بر اساس ارزش‌های انسانی طراحی شده است. هر فردی با هر نیازی، چیزی در این فضا پیدا می‌کند. کسی که امنیت می‌خواهد، ساختاری روشن و قابل‌پیش‌بینی می‌بیند؛ کسی که آرامش می‌جوید، فضایی بدون قضاوت می‌یابد؛ کسی که رشد می‌خواهد، آموزش، گفتگو و تجربه عملی دریافت می‌کند؛ کسی که تعلق می‌خواهد، جمعی همدل پیدا می‌کند؛ و کسی که آزادی می‌خواهد، خود را رها از هر اجبار می‌بیند.

اوارد یک سیستم خشک نیست؛ یک فضای انسانی است که هرکس نسخه خود از آن را تجربه می‌کند. امید در اوارد توزیع نمی‌شود؛ تمرین می‌شود. امید در جامعه امروز کالایی کمیاب است. اما من معتقدم امید یک پدیده بیرونی نیست؛ یک مهارت درونی است. اوارد دقیقاً برای شکل‌گیری همین مهارت طراحی شد.

و همین است که بسیاری از اعضا می‌گویند: «بعد از مدت‌ها، بالاخره حس می‌کنیم که راهی وجود دارد.» شفافیت؛ نه یک شعار، بلکه یک قانون سختگیرانه

برای جلوگیری از کوچک‌ترین سوءبرداشت، اصول اوارد از ابتدا واضح و غیرقابل‌تغییر بوده است: ممنوعیت مطلق وعده مالی، ممنوعیت اجبار، جلسات کاملاً باز و قابل‌مشاهده، تصمیم‌گیری‌های بدون پشت‌پرده، مسئولیت‌پذیری فردی در تمام انتخاب‌ها و برتری ارزش انسانی بر آورده مالی.

وقتی ساختاری هیچ سود مالی توزیع نمی‌کند، هیچ تعهد سرمایه‌گذاری ایجاد نمی‌کند و همه چیز را علنی برگزار می‌کند، زمینه سوءاستفاده عملاً از بین می‌رود. این همان نقطه‌ای است که اعتماد می‌تواند دوباره تنفس کند.

در دورانی که گفتگو کم‌رنگ شده، اعتماد آسیب دیده و تصمیم‌گیری به یکی از دشوارترین کارهای روزمره انسان تبدیل شده، من تنها خواستم فضایی خلق کنم که در آن مردم دوباره با هم حرف بزنند، با هم بیندیشند و با هم رشد کنند. اگر قرار است تغییر در این سرزمین رخ دهد، از دل سازوکارهای پیچیده نمی‌جوشد و از بازآفرینی رابطه‌های انسانی سالم آغاز خواهد شد و و اوارد، تنها تلاش کوچکی در همین مسیر است.

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار