جهان اقتصاد گزارش می دهد؛ خانه‌به‌دوشان زیر سایه سنگین قسط وام مسکن

گروه زیربنایی رضا پورحسین

شناسه خبر: 184222
جهان اقتصاد گزارش می دهد؛
خانه‌به‌دوشان زیر سایه سنگین قسط وام مسکن

جهان اقتصاد: اظهارات اخیر لطفی، دبیر اتحادیه مشاوران املاک، بار دیگر عمق بحران مسکن در ایران را به تصویر کشید. او با اشاره به مصوبه جدید مجلس برای وام خرید مسکن گفت که سقف این وام در تهران یک میلیارد و دویست و هشتاد میلیون تومان با سود ۲۳ درصد و بازپرداخت احتمالاً ۲۰ ساله تعیین شده و قسط ماهانه آن حدود ۲۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خواهد بود.

این اعداد در نگاه اول بزرگ به نظر می‌رسند، اما وقتی در برابر قیمت واقعی مسکن قرار می‌گیرند، به سرعت ابعاد فاجعه مشخص می‌شود.

امیر عباسی، فعال حوزه مسکن در این رابطه به روزنامه جهان اقتصاد، گفت: امروز در تهران، میانگین قیمت هر متر مربع آپارتمان در مناطق معمولی و متوسط شهر از 100 میلیون تومان گذشته است. همچنین اگر یک آپارتمان بسیار معمولی ۷۰ متری در منطقه‌ای مثل تهرانپارس، نازی‌آباد یا حتی شهر جدید پردیس را در نظر بگیریم، قیمت کل آن حداقل 5 میلیارد تومان خواهد بود.

وی افزود: حالا وام یک میلیارد و دویست و هشتاد میلیونی را از این رقم کم کنیم، حدود 20 درصد از قیمت کل واحد را پوشش می‌دهد. یعنی خریدار باید نزدیک به ۸۰ درصد قیمت خانه را از جیب خودش یا از راه‌های دیگر تأمین کند.

او ادامه داد: این در حالی است که در کشورهای پیشرفته، وام مسکن گاهی تا ۹۰ یا حتی ۹۵ درصد قیمت ملک را پوشش می‌دهد و نرخ سود آن زیر ۵ درصد است.

عباسی تاکید کرد: اما داستان به همین‌جا ختم نمی‌شود. قسط ۲۷.۵ میلیون تومانی ماهانه خودش یک معضل بزرگ‌تر است.

طبق آخرین آمار مرکز آمار ایران و گزارش‌های وزارت کار، میانگین حقوق خالص یک کارمند معمولی دولت یا کارگر بخش خصوصی در سال ۱۴۰۴ حدود ۱۵ تا ۱۸ میلیون تومان است. حقوق کارشناسان ارشد با سابقه، مهندسان و پزشکان جوان هم به سختی به ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان می‌رسد.

حالا چه کسی می‌تواند هر ماه ۲۷.۵ میلیون تومان قسط بدهد؟ حتی اگر زوجین هر دو شاغل باشند و مجموع حقوق‌شان به ۵۰ یا ۶۰ میلیون تومان برسد، باز هم بیش از ۴۵ درصد درآمد ماهانه‌شان صرف قسط وام می‌شود، در حالی که استاندارد جهانی می‌گوید قسط مسکن نباید بیش از ۳۰ درصد درآمد خانوار باشد.

از طرف دیگر، شرایط دریافت این وام آن‌قدر پیچیده و دست‌نیافتنی است که بسیاری از متقاضیان واقعی حتی فرم‌های آن را پر نمی‌کنند.

نیاز به ضامن با فیش حقوقی بالا، چک صیادی، سند ملکی، سپرده‌گذاری طولانی‌مدت، نداشتن سابقه چک برگشتی، نداشتن تسهیلات معوق و ده‌ها شرط ریز و درشت دیگر، عملاً این وام را از دسترس دهک‌های پایین و متوسط جامعه خارج کرده است.

در عمل، تنها کسانی موفق به دریافت آن می‌شوند که یا خودشان سرمایه‌دارند یا آشنایان و روابطی در سیستم بانکی دارند.

در واقع این وام نه برای خانه‌دار کردن مردم، بلکه برای سرگرم کردن افکار عمومی و ایجاد یک تصویر موقت از اقدام طراحی شده است. وقتی وام تنها یک‌پنجم قیمت خانه را پوشش می‌دهد، سودش ۲۳ درصد است، قسطش از درآمد اکثریت قاطع جامعه بیشتر است و دریافتش شبیه عبور از هفت‌خان رستم، دیگر نمی‌توان نام «تسهیلات مسکن» بر آن گذاشت.

این بیشتر یک نمایش سیاسی-رسانه‌ای است تا یک سیاست مسکن واقعی.

مردم ایران سال‌هاست که در حسرت یک سرپناه ساده هستند. جوانان ازدواج نمی‌کنند چون نمی‌توانند خانه‌ای بخرند یا حتی اجاره کنند. مستأجران هر سال با افزایش‌های وحشتناک اجاره مواجه می‌شوند و بسیاری مجبورند به حاشیه شهرها و شهرهای اقماری کوچ کنند.

در چنین شرایطی، تصویب وام‌هایی که از ابتدا مشخص است کارایی ندارد، نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه به اعتماد عمومی هم آسیب می‌زند.

اگر قرار است واقعاً گره‌ای از مشکل مسکن باز شود، باید وام واقعی با سود تک‌رقمی، پوشش حداقل 70 درصد قیمت ملک، قسط متناسب با درآمد متوسط جامعه و شرایط سهل دریافت شود. یا اینکه دولت به جای وام‌های نمایشی، وارد عمل شود و با ساخت انبوه مسکن ارزان‌قیمت، مالیات سنگین بر خانه‌های خالی و کنترل سوداگری، قیمت را به سطح قابل تحمل برساند

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار