جهان اقتصاد گزارش می دهد؛ زنگ خطر برای بازار تهران؛ ۱۳۵۷ ساختمان در معرض خطر

گروه زیربنایی رضا پورحسین

شناسه خبر: 184125
جهان اقتصاد گزارش می دهد؛
زنگ خطر برای بازار تهران؛ ۱۳۵۷ ساختمان در معرض خطر

جهان اقتصاد: مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی هشدار داد که ۱۳۵۷ ساختمانی در محدوده بازار بزرگ تهران به‌طور مستقیم در معرض خطر شناسایی شده‌اند که دست‌کم ۱۱ ساختمان در وضعیت «کاملاً بحرانی» قرار دارند و هر لحظه ممکن است فرو بریزند.

او اسامی را یکی‌یکی خواند؛ سرای وحید، سرای حاج‌ملاعلی، سرای رشتی، پاساژ بلور، پاساژ طلا و چند سرای دیگر. ساختمان‌هایی که برخی از آنها در سال‌های گذشته بارها آتش گرفته‌اند، میلیاردها تومان خسارت به بار آورده‌اند و هنوز هم همان‌طور آسیب‌پذیر باقی مانده‌اند.

این ۱۱ ساختمان، فقط نوک کوه یخ هستند. بازاری که او از آن حرف می‌زد، بیش از چند هزار واحد صنفی دارد، انبارهای زیرزمینی و طبقات پر از کالای قابل اشتعال، کارگاه‌های کوچک تولیدی که برق‌کشی‌شان دهه‌هاست دست‌نخورده مانده و راهروهایی که به زور یک نفر از آن می‌گذرد.

روزانه نزدیک به یک‌ونیم میلیون نفر در این هزارتو رفت‌وآمد می‌کنند؛ از صبح زود که کامیون‌های بار وارد می‌شوند تا نیمه‌شب که آخرین چراغ‌های مغازه‌ها خاموش می‌شود.

یک جرقه کوچک، یک اتصالی برق، یک انفجار گاز ال‌پی‌جی در یکی از همین کارگاه‌ها کافی است تا فاجعه‌ای رخ دهد که ابعادش از پلاسکو هم فراتر برود.

آمار وحشتناک‌تر از هشدار است. سامانه آتش‌نشانی نشان می‌دهد در ده سال گذشته ۵ هزار و ۱۱ مورد حریق فقط در محدوده بازار تهران به ثبت رسیده؛ یعنی تقریباً هر دو روز یک آتش‌سوزی.

این عدد برای قلب اقتصادی پایتخت، برای جایی که گفته می‌شود روزانه میلیاردها تومان گردش مالی دارد، به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست.

 اما چرا با وجود این همه اخطار، این همه گزارش کارشناسی، این همه حریق و خسارت، هنوز همان ۱۱ ساختمان در وضعیت قرمز مانده‌اند؟پاسخ تلخ و ساده است: کم‌کاری و بی‌عملی شهرداری تهران.

 سازمان آتش‌نشانی بارها و بارها اخطار کتبی داده، گزارش‌های مفصل تهیه کرده، حتی موضوع را به دستگاه قضایی کشانده، اما در نهایت هیچ اتفاق مؤثری نیفتاد. مالکان می‌گویند مستأجران باید هزینه کنند، مستأجران می‌گویند ما فقط اجاره‌نشینیم، و شهرداری که باید نقش ناظر عالی و ضابط اجرایی داشته باشد، عملاً دست روی دست گذاشته است.

نه بودجه کافی برای کمک به ایمن‌سازی بناهای قدیمی اختصاص داده، نه سازوکار قانونی محکمی برای اجبار مالکان وضع کرده، و نه حتی تهدید جدی قطع انشعابات یا پلمب را به مرحله اجرا رسانده.

مدیرعامل آتش‌نشانی صراحتاً گفت: «ما ابزار قانونی‌مان محدود است و هر بار که موضوع را به مراجع قضایی می‌بریم، ماه‌ها و گاهی سال‌ها طول می‌کشد تا یک رأی قطعی بگیری شود.» این جمله یعنی شهرداری تهران در سال‌های گذشته یا نتوانسته یا نخواسته قانون قوی‌تری برای ایمنی اماکن پرخطر از شورای شهر و مجلس بگیرد.

یعنی بودجه‌ای که هر سال برای پروژه‌های نمایشی و تبلیغاتی هزینه می‌شود، هیچ‌گاه به‌طور جدی صرف ایمن‌سازی بافت فرسوده تجاری نشده است. یعنی همان مدیریتی که در زمان حادثه پلاسکو قول داد دیگر چنین فجایعی تکرار نشود، امروز دوباره همان حرف‌های تکراری را می‌زند، بدون اینکه کوچک‌ترین تغییر ساختاری ایجاد کرده باشد.

بازار تهران فقط یک بازار نیست؛ شاهرگ اقتصاد کشور است. اگر امروز این ۱۱ ساختمان فرو بریزد یا آتش بگیرد، فقط جان صدها نفر به خطر نمی‌افتد، بلکه خسارت روحی و اقتصادی آن قابل اندازه گیری نیست و موج آن به کل کشور می‌زند.

اما ظاهراً این حجم از خطر هم برای شهرداری تهران کافی نبوده تا از خواب غفلت بیدار شود. ده‌ها اخطار، پنج هزار حریق، یک پلاسکو، و هنوز همان داستان تکراری «مالک و مستأجر مسئولند» و شهرداری فقط ناظر است.

تا کی باید منتظر یک فاجعه دیگر بمانیم تا شهرداری تهران به جای ژست‌های رسانه‌ای، بالاخره بودجه، قانون و اراده لازم برای ایمن‌سازی جدی بازار را فراهم کند؟ ظاهراً تا وقتی جان و مال یک‌ونیم میلیون شهروند روزانه در خطر است، این پرسش همچنان بی‌پاسخ می‌ماند و کم‌کاری همچنان ادامه دارد

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار