«جهان اقتصاد» از کم آبی های اخیر گزارش می دهد پاییز ۱۴۰۴؛ فصل ترازهای گمشده
گلناز پرتوی مهر
در سرزمین تشنه پاییز ۱۴۰۴ در حالی از راه رسیده است که ایران بار دیگر با مسئله دیرینهای به نام «ناترازی آب» مواجه است؛ چالشی که هر سال پیچیدهتر، گستردهتر و اثرگذارتر میشود. در این فصل که معمولاً امیدها به نخستین بارشهای سال آبی گره میخورد، کمبارشی قابلتوجه و آغاز ضعیف سامانههای بارانزا باعث شده چشمانداز منابع آب کشور بیش از گذشته تیره به نظر برسد.
ناترازی آب؛ مسئلهای ریشهدار با چهرهای تازه اصطلاح ناترازی آب به وضعیتی اشاره دارد که در آن تقاضا برای مصرف آب، بیش از ظرفیت تجدیدپذیر منابع آبی قرار میگیرد. این ناتعادلی در ایران سالهاست که شکل مزمن به خود گرفته است.
بااینحال پاییز ۱۴۰۴ از چند جهت ویژگی متفاوتی دارد: نخست آنکه افت بارشها در سال آبی گذشته، ذخایر سدها و آبخوانها را به نقطهای شکننده رسانده است؛ دوم آنکه مصرف آب خانگی و صنعتی در تابستان گرم و طولانی ۱۴۰۴ فراتر از میانگین معمول بوده و این فشار مضاعف بر مخازن، اکنون در آغاز پاییز خود را نشان میدهد. کمبارشی امسال به معنای کاهش چشمگیر جریانهای سطحی، تأخیر در پرشدن مخازن و تشدید کسری مخازن آب زیرزمینی است.
این شرایط باعث شده پاییز ۱۴۰۴، برخلاف انتظار معمول برای بازگشت بارندگی، بیشتر به فصلی از تداوم نگرانیهای آبی شبیه باشد تا فصل ترمیم منابع.
کمبارشی؛ مهمان ناخواستهای که دیر میرود الگوهای بارش طی سالهای اخیر نشان میدهد که خشکسالیهای دورهای ایران در کنار تغییرات اقلیمی، شکل پایدارتر و طولانیمدتتری یافتهاند. پاییز ۱۴۰۴ نیز ادامه همین روند است؛ جایی که سامانههای بارشی کمتر از حالت طبیعی شکل گرفتهاند یا مسیر آنها از ایران منحرف شده است. این وضعیت، توزیع نابرابر بارشها را شدت بخشیده است؛ بهطوری که برخی مناطق شمالی کشور بارشهای پراکنده و محدود داشتهاند، اما پهنههای مرکزی، جنوبی و شرقی همچنان با خشکی قابلتوجه روبهرو هستند. نکته مهمتر، کاهش کیفیت بارشهاست.
بارندگیهای کوتاهمدت و رگباری، حتی اگر در برخی نقاط رخ دهند، سهم کمی در تغذیه منابع آب زیرزمینی دارند و بیشتر موجب روانابهای سریع و کمفایده میشوند. ازاینرو، حتی در مناطقی که بارش چشمگیری ثبت شده، اثر آن بر تراز آب به مراتب کمتر از انتظار بوده است.
اثرات ناترازی آب بر سدها، رودخانهها و آبخوانها با توجه به کمبارشی سال گذشته و شروع ضعیف بارندگی در سال جاری، مخازن سدهای مهم کشور در آستانه پاییز ۱۴۰۴ با کاهش قابلتوجهی نسبت به میانگین بلندمدت مواجهاند. این مسئله بر سه حوزه اثر مستقیم دارد: 1. تأمین آب شرب شهرها: بسیاری از کلانشهرها همچون تهران، اصفهان و شیراز، وابستگی معناداری به ذخایر سدها دارند. کاهش ذخیره مخازن باعث شده مدیریت مصرف و اعمال محدودیتها جدیتر دنبال شود. 2. آبیاری کشاورزی: کشاورزان در مناطق مرکزی و غربی کشور بیشترین آسیب را از کاهش ورودی سدها تجربه میکنند. پاییز معمولاً فصل برنامهریزی کشتهای پاییزه است، اما امسال بخش زیادی از اراضی با محدودیتهای آبی و سهمیهبندی مواجهاند. 3. تولید برق آبی: سدهایی که نیروگاه برقآبی دارند در شرایط کاهش تراز مخزن، توان تولیدی خود را از دست میدهند.
این موضوع در کنار مصرف بالای برق در تابستان گذشته، نگرانیهایی برای تراز انرژی کشور نیز ایجاد کرده است. از سوی دیگر، آبخوانهای ایران که ستون فقرات تأمین آب در بسیاری از مناطق محسوب میشوند، با افت مستمر مواجهاند. برداشت بیشازحد سالهای اخیر، همراه با بارش اندک، باعث شده احیای طبیعی این منابع به کمترین سطح برسد. فرونشست زمین، کاهش کیفیت آب و افزایش شوری، پیامدهای روشن این روند خطرناک است.
پیامدهای زیستمحیطی؛ طبیعتی که نفس کم میآورد ناترازی آب تنها مسئلهای فنی یا اقتصادی نیست؛ بلکه ضربهای عمیق به محیطزیست کشور وارد میکند. تالابها و دریاچههای داخلی، که پیشتر نیز ناپایدار و کمآب بودند، در پاییز ۱۴۰۴ وضعیت شکنندهتری دارند. کاهش آورد رودخانهها بهویژه در فلات مرکزی، سبب شده برخی تالابها وارد دوره کمینه آبی شوند و تنوع زیستی آنها بهطور جدی تهدید شود. جنگلها و مراتع نیز از کمبارشی بینصیب نماندهاند.
کاهش رطوبت خاک، احتمال آتشسوزی را افزایش داده و موجب شده ظرفیت تجدیدپذیری پوشش گیاهی در بسیاری از مناطق ضعیف شود. این مسئله بهطور مستقیم بر خاک و فرسایش تأثیر میگذارد و در بلندمدت چرخههای اکولوژیک را مختل میکند.
ابعاد اجتماعی و اقتصادی بحران آب ناترازی آب در پاییز ۱۴۰۴ ابعادی اجتماعی نیز دارد؛ از جمله نگرانیهای شهروندان درباره قطعیهای احتمالی آب، مشکلات تأمین آب روستایی و افزایش هزینههای خانوارها برای تهیه آب سالم. در برخی مناطق خشک، کاهش منابع آبی زمینه مهاجرت داخلی را تشدید کرده و فشار بیشتری بر شهرهای میزبان وارد میکند. در بُعد اقتصادی، کاهش آب موردنیاز بخش کشاورزی به معنای کاهش سطح زیرکشت، افت تولید محصولات، کاهش درآمد کشاورزان و افزایش فشار بر زنجیره تأمین غذاست. همچنین صنایع آببر با محدودیتهای بیشتری در تولید روبهرو شدهاند و ناچارند الگوی مصرف یا فناوری خود را تغییر دهند.
راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت اگرچه پاییز ۱۴۰۴ با چالش آغاز شده است، اما مدیریت صحیح میتواند بخشی از تبعات آن را کاهش دهد. برخی راهکارهای کلیدی عبارتاند از: - مدیریت تقاضا: اصلاح الگوی مصرف خانگی، صنعتی و کشاورزی از فوریترین اقدامات است. استفاده از کشتهای کمآببر و بهینهسازی آبیاری ضروری است. - کاهش تلفات شبکه آب: نشت آب در شبکههای شهری و روستایی درصد قابلتوجهی از هدررفت را تشکیل میدهد. - تقویت آبخوانها: اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی و جلوگیری از برداشت بیرویه میتواند در بلندمدت مؤثر باشد. - تنوعبخشی به منابع آب: شیرینسازی آب دریا، بازچرخانی پساب و استفاده از آبهای نامتعارف باید در مقیاس گستردهتر دنبال شود. - آگاهیبخشی عمومی: مدیریت بحران بدون همراهی مردم ممکن نیست؛ آموزش و اطلاعرسانی دقیق نقش مهمی دارد.
پاییز ۱۴۰۴ را میتوان «فصل ترازهای گمشده» نامید؛ فصلی که انتظار میرفت بارندگی آغازگر ترمیم منابع باشد، اما کمبارشی و فشار تقاضا شرایطی پیچیده رقم زده است. با این حال، بحران آب سرنوشت محتوم ایران نیست؛ بلکه پیام روشنی برای تغییر است. تغییر در شیوه مصرف، شیوه مدیریت و نگاه به منابع آب. اگر امروز بهدرستی تصمیم گرفته شود، میتوان امید داشت که این ترازهای گمشده بار دیگر به تعادل برسند.