جهان اقتصاد گزارش می دهد؛ پایان احتضار کالبد کمرمق مسکن روستایی
گروه زیربنایی رضا پورحسین
جهان اقتصاد: رئیس بنیاد مسکن اخیراً اعلام کرده است که تاکنون ۵۵ درصد از مسکنهای روستایی کشور مقاومسازی شدهاند. این دستاورد بزرگ با تزریق بیش از ۱۲۲ هزار میلیارد تومان اعتبار محقق شده است.
این رقم نشاندهنده تلاش گسترده در سالهای اخیر برای ارتقای ایمنی سکونتگاههای روستایی است. مقاومسازی مسکن روستایی نه تنها یک پروژه عمرانی، بلکه یک ضرورت حیاتی برای حفظ جان و مال مردم ساکن در مناطق دورافتاده به شمار میرود.
با این حال، همانطور که این مقام رسمی تأکید کرده، هنوز حدود ۴۵ درصد از واحدهای مسکونی روستایی ناایمن باقی ماندهاند و در برابر بلایای طبیعی مانند زلزله و سیل آسیبپذیر هستند.
یک رویداد ناگهانی میتواند فاجعهای انسانی و اقتصادی به بار آورد و هزاران خانواده را آواره کند.
وضعیت مسکن روستایی در ایران همیشه یکی از چالشهای اصلی توسعه پایدار بوده است. روستاها به عنوان پایههای تولید کشاورزی، دامداری و تأمین امنیت غذایی کشور، نقش کلیدی در اقتصاد ملی ایفا میکنند. اما بسیاری از خانههای روستایی با مصالح سنتی مانند خشت، گل و چوب ساخته شدهاند که در برابر لرزههای زمین یا طغیان رودخانهها دوام نمیآورند.
آمارهای رسمی نشان میدهد که ایران روی کمربند زلزله قرار دارد و سالانه صدها زمینلرزه کوچک و بزرگ رخ میدهد. سیلهای فصلی نیز در مناطق شمالی، غربی و جنوبی کشور تکرار میشوند. در چنین شرایطی، ناامنی مسکن روستایی نه تنها جان ساکنان را تهدید میکند، بلکه سرمایههای محدود روستاییان را نابود میسازد و چرخه فقر را تشدید میکند.
مقاومسازی ۵۵ درصدی که با ۱۲۲ هزار میلیارد تومان اعتبار انجام شده، شامل اقداماتی مانند تقویت زیرساخت، استفاده از بتن مسلح، نصب میلگردهای افقی و عمودی و جایگزینی سقفهای سنگین با سازههای سبکتر بوده است.
این پروژهها اغلب با تسهیلات بانکی و مشارکت خود روستاییان اجرا شدهاند. این تلاشها در استانهایی مانند کرمانشاه، آذربایجان شرقی و گیلان که سابقه بلایای طبیعی دارند، اولویت بیشتری داشته است.
پس از زلزله سرپل ذهاب در سال ۱۳۹۶، سرعت مقاومسازی افزایش یافت و درسهای آن فاجعه در طرحهای جدید اعمال شد.
با وجود این پیشرفتها، نیمی از مسکنهای روستایی هنوز ناایمن هستند. این یعنی صدها هزار نفر در معرض خطر قرار دارند. تصور کنید در یک روستای کوهستانی، زلزلهای با قدرت متوسط رخ دهد و صدها خانه فروریزد. نه تنها جان انسانها از دست میرود، بلکه زیرساختهای محدود روستا مانند جادهها، مدارس و مراکز بهداشتی نیز نابود میشود.
بازسازی پس از چنین حوادثی هزینههای هنگفتی به دولت تحمیل میکند و سالها زمان میبرد. در مقابل، سرمایهگذاری پیشگیرانه در مقاومسازی، هزینهها را به طور چشمگیری کاهش میدهد.
مطالعات نشان میدهد که هر یک تومان صرفشده در پیشگیری، معادل هفت تومان صرفهجویی در بازسازی پس از بحران است.
برای بهبود سریع وضعیت، تخصیص تسهیلات بیشتر ضروری است. دولت باید سقف وامهای مقاومسازی را افزایش دهد و سود آن را پایینتر بیاورد تا روستاییان با درآمد پایین بتوانند از آن استفاده کنند.
در حال حاضر، بسیاری از روستاییان به دلیل کمبود نقدینگی، قادر به شروع پروژه نیستند. علاوه بر این، کمکهای بلاعوض برای خانوادههای کمدرآمد باید گسترش یابد.
بنیاد مسکن میتواند با همکاری بانکها، طرحهای اقساطی بلندمدت طراحی کند. آموزش روستاییان در مورد روشهای ساخت ایمن نیز حیاتی است. کارگاههای محلی میتوانند تکنیکهای ساده مقاومسازی را آموزش دهند تا مردم خودشان در پروژه مشارکت کنند.
نوسازی مسکن روستایی فراتر از ایمنی فیزیکی، تأثیرات اجتماعی و اقتصادی گستردهای دارد. یکی از مهمترین فواید آن، کاهش مهاجرت به شهرها است. بسیاری از روستاییان به دلیل ناامنی خانهها، ترس از بلایا و کمبود امکانات، روستا را ترک میکنند و به حاشیه شهرها پناه میبرند.
این مهاجرت باعث افزایش بیکاری، فشار بر خدمات شهری و از دست رفتن نیروی کار مولد در روستاها میشود. اگر خانههای روستایی ایمن و مجهز به امکانات پایه مانند آب، برق و گاز شوند، جوانان ترجیح میدهند بمانند و به کشاورزی یا مشاغل محلی بپردازند.
این امر تعادل جمعیتی کشور را حفظ میکند و از تمرکز بیش از حد جمعیت در کلانشهرها جلوگیری مینماید.علاوه بر این، مقاومسازی مسکن روستایی به توسعه اقتصادی روستاها کمک میکند.
خانههای ایمنتر میتوانند به عنوان کارگاههای کوچک، انبار محصولات کشاورزی یا حتی اقامتگاههای بومگردی استفاده شوند. گردشگری روستایی در سالهای اخیر رشد کرده و روستاهای با زیرساخت مناسب، درآمدزایی بیشتری دارند. دولت میتواند با ادغام طرح مقاومسازی با برنامههای توسعه روستایی، مانند ایجاد تعاونیهای تولیدی یا حمایت از صنایع دستی، چرخهای مثبت ایجاد کند