«جهان اقتصاد» گزارش می دهد خاموشیهای بیپایان؛ چالش صنایع در سایه بحران انرژی
گلناز پرتوی مهر
در دهههای اخیر، انرژی بهعنوان شریان حیاتی اقتصاد و زندگی مدرن مطرح بوده است. اما قطع برق و بحران انرژی، بهویژه در کشورهای در حال توسعه، به چالشی جدی برای صنایع تبدیل شده است. در حالی که جهان به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر حرکت میکند، اختلالات در شبکه برقرسانی و کمبود منابع انرژی نهتنها هزینههای اقتصادی هنگفتی بر دوش صنایع گذاشته بلکه تأثیرات مخربی بر اشتغال، تولید، و صادرات داشته است.
به گزارش خبرنگار «جهان اقتصاد»، یکی از نتایج مستقیم قطع برق، توقف تولید در کارخانهها و کارگاهها است. این توقفها گاه به ضررهای مالی گستردهای منجر میشود. بهعنوان مثال، در صنایعی نظیر فولاد و سیمان، فرآیند تولید به انرژی مداوم و پایدار نیاز دارد. هرگونه وقفه در تأمین انرژی میتواند تجهیزات گرانقیمت این صنایع را دچار آسیب کند. از طرف دیگر، قطع ناگهانی برق در صنایع غذایی، به فاسد شدن محصولات و هدررفت مواد اولیه منجر میشود.
علاوه بر این، قطع برق منجر به کاهش راندمان نیروی کار نیز میشود. کارگران و مهندسانی که در شرایط خاموشی با دستگاههای غیرقابل استفاده مواجه میشوند، ناچارند ساعتها منتظر بازگشت برق بمانند. این مسأله ضمن ایجاد نارضایتی در میان نیروی کار، بهرهوری کلی سازمانها را کاهش میدهد.
در همین زمینه، فرشید محمدی، کارشناس حوزه انرژی، در گفت و گو با خبرنگار «جهان اقتصاد»، اظهار داشت: بحران انرژی موجب افزایش هزینههای تولید میشود. کارخانهها و صنایع ناچار به استفاده از ژنراتورها و تجهیزات جایگزین هستند که این امر هزینههای سوخت و نگهداری را بهشدت افزایش میدهد. در شرایطی که رقابت جهانی در صنایع به شدت بالاست، افزایش هزینه تولید میتواند صادرات کشورها را تحت تأثیر قرار دهد.
وی تصریح کرد: بهعنوان نمونه، صنایع کوچک و متوسط که معمولاً بودجههای محدودی دارند، توانایی خرید ژنراتورهای قدرتمند یا سوخت اضافی را ندارند. این موضوع موجب میشود بسیاری از این صنایع یا به تعطیلی کشیده شوند یا به شدت از بازار رقابت جهانی عقب بمانند.
وی با اشاره به اینکه، صنایع برای رشد و توسعه به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه نیاز دارند، گفت: اما در شرایط بحران انرژی، بخش عمدهای از بودجهها صرف تأمین انرژی و جبران خسارات ناشی از قطع برق میشود. این امر به کاهش نوآوری و کند شدن پیشرفت فناوری در صنایع منجر میشود.
وی عنوان کرد: برای مثال، شرکتهایی که قصد دارند سیستمهای تولیدی خود را دیجیتال کنند، در شرایط قطع برق با چالشهایی مانند خرابی سرورها و تجهیزات پیشرفته مواجه میشوند. چنین وضعیتی موجب میشود که فناوریهای مدرن کمتر در صنایع بهکار گرفته شوند.
وی با بیان اینکه بحران انرژی و قطع برق، صنایع را به سمت استفاده بیشتر از سوختهای فسیلی سوق میدهد، گفت: ژنراتورهای دیزلی که در زمان قطع برق استفاده میشوند، مقادیر زیادی گازهای گلخانهای تولید میکنند. در نتیجه، این امر بحران زیستمحیطی را نیز تشدید میکند.
وی عنوان کرد: از سوی دیگر، کاهش تولید ناشی از قطع برق، موجب افزایش وابستگی کشورها به واردات محصولات میشود. انتقال این محصولات از کشورهای دیگر، خود مستلزم مصرف سوختهای فسیلی و تولید بیشتر گازهای گلخانهای است.
وی عنوان کرد: یکی از پیامدهای ناگوار قطع برق بر صنایع، کاهش امنیت شغلی است. بسیاری از کارخانهها و واحدهای تولیدی مجبور به کاهش نیروهای انسانی میشوند تا هزینههای خود را کنترل کنند. این مسأله به افزایش نرخ بیکاری و کاهش درآمد خانوارها منجر میشود.
وی تصریح کرد: در صنایعی مانند تولید قطعات الکترونیکی که نیاز به دقت بالا دارند، قطع مکرر برق موجب اختلال در برنامهریزی تولید و کاهش کیفیت محصولات میشود. این وضعیت باعث میشود که شرکتها مشتریان خود را از دست داده و در نهایت مجبور به تعدیل نیرو شوند.
وی بیان کرد: قطع برق و بحران انرژی بهطور مستقیم بر صادرات نیز اثر میگذارد. کشورهایی که صنایع آنها به دلیل کمبود انرژی نمیتوانند به موقع محصولات خود را به بازارهای بینالمللی عرضه کنند، اعتبار خود را از دست میدهند. این امر در بلندمدت موجب کاهش سفارشات خارجی و خروج کشور از چرخه رقابت جهانی میشود.
وی خاطرنشان کرد: هرچند بحران انرژی و قطع برق پیامدهای مخربی برای صنایع دارد، اما میتوان با اتخاذ راهکارهای مناسب، این پیامدها را کاهش داد. یکی از این راهکارها سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر است. استفاده از انرژی خورشیدی و بادی میتواند به کاهش وابستگی صنایع به شبکه برقرسانی کمک کند.
محمدی گفت: راهکار دیگر، استفاده از فناوریهای صرفهجویی در مصرف انرژی است. صنایع میتوانند با بهرهگیری از سیستمهای هوشمند مدیریت انرژی، میزان مصرف برق خود را کاهش دهند و در زمانهای پیک مصرف، نیاز به انرژی را به حداقل برسانند.
وی اظهار کرد: علاوه بر این، دولتها باید زیرساختهای شبکه برقرسانی را بهبود دهند تا از قطع ناگهانی برق جلوگیری شود. ایجاد نیروگاههای برق با بازدهی بالا و بهینهسازی شبکههای انتقال، از جمله اقدامات اساسی در این زمینه است.
وی با بیان اینکه بحران انرژی و قطع برق، تهدیدی جدی برای صنایع محسوب میشود، گفت: این چالش، تأثیرات مخربی بر تولید، اشتغال، صادرات، و محیط زیست دارد. اما با برنامهریزی درست، سرمایهگذاری در زیرساختها، و استفاده از فناوریهای نوین میتوان این بحران را کنترل کرد. در غیر این صورت، صنایع همچنان در سایه خاموشیهای مداوم، با بحرانهای پیچیدهتری دستوپنجه نرم خواهند کرد.
وی تصریح کرد: قطع برق تنها یک خاموشی موقت نیست؛ بلکه زنجیرهای از پیامدهای ناگوار است که همه ابعاد اقتصادی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد. اکنون زمان آن رسیده که دولت و صنایع با همکاری یکدیگر، برای یافتن راهحلهای پایدار اقدام کنند