تجارت خارجی ایران در بزنگاه تازه؛ فرصتهای بزرگ، چالشهای کهنه
مجیدرضا حریری؛ رئیس اتاق مشترک ایران و چین

سالهاست که اقتصاد ایران در میانه فشارهای بیرونی و مشکلات درونی دستوپا میزند. با این حال، امروز شرایطی پیش آمده که میتواند آغازگر فصل تازهای در تجارت خارجی کشور باشد. واقعیت این است که در حال حاضر هیچ تحریم مستقیمی از سوی شورای امنیت سازمان ملل بر صادرات و واردات ایران وجود ندارد؛ بنابراین نفت، پتروشیمی، محصولات کشاورزی و کالاهای غیرنفتی از منظر حقوقی با ممنوعیت رسمی روبهرو نیستند.
با وجود چنین فرصتی، صادرات غیرنفتی ایران در نیمه نخست سال جاری رشد قابل توجهی نداشته است. این تناقض نشان میدهد که مشکل اصلی بیش از آنکه به فشارهای خارجی مربوط باشد، به موانع داخلی بازمیگردد. بروکراسی پیچیده و زمانبر گمرکی، مشکلات بانکی و نقلوانتقال پول، کمبود زیرساختهای لجستیکی و نبود یک استراتژی پایدار برای یافتن بازارهای تازه، همچنان سد راه توسعه تجارت هستند.
از سوی دیگر، تحریمهای ثانویه آمریکا و فشارهای غیررسمی بر بانکها و شرکتهای بینالمللی فضایی از تردید و عدم قطعیت ایجاد کردهاند که هرچند ممنوعیت رسمی به حساب نمیآید، اما اثر عملی خود را بر روند تجارت ایران گذاشته است.
اگر قرار باشد اقتصاد کشور در مسیر رشد واقعی حرکت کند، باید نگاه به تجارت خارجی صرفاً به آمار صادرات و واردات محدود نماند. تجارت خارجی در حقیقت پیشران توسعه اقتصادی است؛ چراکه با ورود ارز به کشور، حمایت از تولید داخلی، ارتقای فناوری و حضور در زنجیره ارزش جهانی همراه میشود. هر میزان غفلت در این حوزه به معنای عقبماندن از رقبای منطقهای است؛ رقبایی که با سرعت در حال افزایش سهم خود از بازارهای جهانی هستند.
امروز بازارهایی در دسترس ایران قرار دارند که در صورت برنامهریزی میتوانند نقش تعیینکنندهای در آینده اقتصادی کشور ایفا کنند. کشورهای آسیای میانه تشنه انرژی، مواد غذایی و محصولات صنعتی هستند؛ آفریقا در حال تبدیل شدن به یکی از بزرگترین بازارهای قرن بیستویکم است؛ و آمریکای لاتین فرصتهایی تازه برای تبادل کالا و خدمات فراهم کرده است. با این حال، ایران همچنان به چند شریک محدود تکیه دارد و از تنوعبخشی به بازارها غافل مانده است.
از سوی دیگر، نبود هماهنگی بین نهادهای تصمیمگیر داخلی، تعدد بخشنامهها و قوانین متناقض، صادرکننده ایرانی را سردرگم کرده است. این وضعیت نه تنها انگیزه فعالان اقتصادی را کاهش میدهد، بلکه باعث میشود فرصتهای بزرگ پیشِ رو عملاً بلااستفاده بمانند. اگر اصلاحی جدی در سیاستگذاریها صورت نگیرد، فاصله ایران با کشورهای رقیب روزبهروز بیشتر خواهد شد.
امروز نقطهای پیش روی اقتصاد ایران قرار گرفته که میتوان آن را «بزنگاه تازه تجارت خارجی» نامید. ظرفیتهای بزرگ برای رشد وجود دارد، اما اگر اصلاحات داخلی جدی گرفته نشود و دیپلماسی اقتصادی فعال نگردد، بار دیگر فرصتها از دست خواهند رفت و جایگاه ایران در رقابت جهانی تضعیف خواهد شد. آینده تجارت خارجی ایران به تصمیماتی وابسته است که امروز گرفته میشوند؛ تصمیماتی که میتوانند کشور را به سمت شکوفایی سوق دهند یا بار دیگر آن را در چرخه تکراری فرصتسوزی گرفتار کنند.