آینده صنعت فولاد در گرو مسئولیتپذیری زیستمحیطی
مهرناز خوشبخت روزنامهنگار

صنعت فولاد ایران، بهعنوان یکی از ستونهای اصلی توسعه صنعتی کشور در دهههای اخیر با رشد چشمگیری همراه بوده است این صنعت نهتنها در تأمین نیازهای داخلی در حوزههای ساختوساز، خودروسازی، حملونقل و زیرساختهای عمرانی نقش کلیدی ایفا کرده بلکه در صادرات غیرنفتی نیز سهم قابل توجهی دارد با این حال در سایه این توسعه، چالشهای زیستمحیطی جدی پدید آمدهاند که اگر بهدرستی مدیریت نشوند، میتوانند تبعات جبرانناپذیری برای اکوسیستمهای طبیعی، سلامت عمومی و آینده اقتصادی کشور به همراه داشته باشند.
صنعت فولاد ایران در نقطهای حساس ایستاده است؛ نقطهای که در آن باید میان توسعه اقتصادی و پایداری زیستمحیطی تعادل برقرار شود و این تعادل تنها از مسیر اصلاحات فناورانه، سیاستگذاری هوشمند و تغییر نگرش مدیریتی حاصل خواهد شد.
فرآیند تولید فولاد، بهویژه در روشهای سنتی مبتنی بر کوره بلند و استفاده از زغالسنگ یا گاز طبیعی، یکی از آلایندهترین فعالیتهای صنعتی محسوب میشود. در ایران، عمده تولید فولاد از طریق روش احیای مستقیم با گاز طبیعی انجام میشود که اگرچه نسبت به زغالسنگ آلایندگی کمتری دارد، اما همچنان منبع قابل توجهی از انتشار دیاکسید کربن است بر اساس برآوردهای غیررسمی، در تولید هر تن فولاد در ایران بیش از دو تن دیاکسید کربن تولید میشود، رقمی که از میانگین جهانی بالاتر است و نشاندهنده شدت مصرف انرژی و ناکارآمدی فرآیندهای موجود است این در حالی است که جهان بهسمت تولید فولاد سبز حرکت کرده است؛ فولادی که در فرآیند تولید آن، انتشار گازهای گلخانهای به حداقل رسیده یا به صفر نزدیک شده است در این مسیر، کشورهایی مانند سوئد با پروژههایی نظیر HYBRIT توانستهاند فولاد را با استفاده از هیدروژن سبز و انرژیهای تجدیدپذیر تولید کنند و این تحول نهتنها از منظر زیستمحیطی بلکه از نظر اقتصادی نیز مزیت رقابتی ایجاد کرده است.
در ایران، چالشهای متعددی بر سر راه تولید فولاد سبز وجود دارد. نخست، وابستگی شدید به انرژیهای فسیلی بهویژه گاز طبیعی که زیرساختهای جایگزینی آن با انرژیهای تجدیدپذیر هنوز توسعه نیافتهاند. دوم، کمبود زیرساختهای بازیافت فولاد و استفاده از قراضههای فلزی که میتوانند نقش مهمی در کاهش مصرف انرژی و انتشار آلایندهها ایفا کنند. بسیاری از کارخانههای فولاد کشور بهدلیل نبود سیستمهای تفکیک مؤثر، کیفیت پایین قراضهها و فقدان مشوقهای اقتصادی، ترجیح میدهند از منابع اولیه بهره ببرند. سوم، فقدان سیاستهای الزامآور زیستمحیطی و استانداردهای سختگیرانه در حوزه انتشار آلایندهها که باعث شده بسیاری از واحدهای تولیدی بدون پایش دقیق و مسئولیتپذیری زیستمحیطی به فعالیت خود ادامه دهند.
با این حال فرصتهای قابل توجهی نیز در اختیار صنعت فولاد ایران قرار دارد. کشور ما از نظر منابع انرژی تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی و بادی، ظرفیتهای بینظیری دارد که میتواند بهعنوان منبع تأمین برق کارخانههای فولاد مورد استفاده قرار گیرد همچنین، با توجه به فشارهای جهانی برای کاهش آلایندگی و وضع تعرفههای کربن توسط اتحادیه اروپا، تولید فولاد سبز در ایران میتواند بازار صادراتی جدیدی ایجاد کند و جایگاه
کشور را در زنجیره ارزش جهانی ارتقا دهد این امر بهویژه در شرایطی که رقابت در بازارهای بینالمللی بهسمت محصولات پایدار و کمکربن سوق یافته، اهمیت دوچندان دارد.