خبرنگار، سنگربان بیسپر حقیقت در میدانهای ممنوعه
مهرناز خوشبخت روزنامهنگار

هفدهم مرداد، روزی نیست که تنها در تقویم ثبت شده باشد این روز با خون محمود صارمی با بغض فروخورده هزاران خبرنگار و با صدای بلند حقیقتطلبی در دل تاریکیها معنا یافته است. روز خبرنگار، روز تجلیل از آنان است که بیسپر و بیزره در میدانهای پرخطر حقیقت، قلم را چون شمشیر برمیکشند و با هر واژه، دیو جهل و تحریف را به چالش میکشند. خبرنگار نه صرفاً ناقل خبر بلکه نگهبان آگاهی، حافظ حافظه جمعی و صدای بیصدایان است و این رسالت در سرزمینی که گاه حقیقت، بهای سنگینی دارد جلوهای از ایثار و شرافت است.
در این سرزمین، خبرنگاری نه یک شغل که یک زیستجهان است؛ جهانی پر از بیم و امید، پر از خطوط قرمز و خاکستریهای مبهم. خبرنگار پیش از آنکه قلم بردارد باید نقشه میدان مین را در ذهن مرور کند باید بداند کجا بنویسد، چگونه بنویسد و چه چیزی را نادیده بگیرد تا بماند اما همین خبرنگار با چشمانی باز و دلی پرشور، راهی را میجوید که حقیقت را هرچند با هزار رمز و استعاره به گوش مردم برساند این هنر، هنر زیستن در مرز میان واقعیت و مجاز است؛ هنری که تنها از دل تعهد و عشق برمیآید.
اما آیا این قهرمانان بینام آنگونه که باید، قدر دیدهاند؟ آیا جامعه، رسانه را چونان رکن چهارم دموکراسی باور کرده است؟ پاسخ تلخ است. خبرنگار در بسیاری موارد با قراردادهای موقت، حقوقهای ناچیز و بیپناهی صنفی مواجه است. او در حالی که بار آگاهیبخشی را بر دوش دارد، خود درگیر دغدغههای معیشتی و فشارهای مدیریتی است. امنیت شغلی، رؤیایی دوردست است و استقلال حرفهای، گاه در سایه نگاههای سنگین و سیاستهای محدودکننده رنگ میبازد با این حال، خبرنگار همچنان ایستاده است همچنان مینویسد، میپرسد و میجنگد.
در بزنگاههای تاریخی این خبرنگاران بودند که روایت کردند، افشا کردند و صدای مردم شدند از زلزله و سیل تا فساد و تبعیض، از دردهای خاموش تا فریادهای بیپاسخ، این قلمها بودند که نجاتبخش حافظه جمعی شدند. آنان با جسارت و آگاهی مرزهای ممنوعه را شکستند و روایتهایی را به جامعه رساندند که در غیابشان در تاریکی میماند این جسارت نه از بیپروایی، بلکه از درک عمیق مسئولیت اجتماعی برمیخیزد؛ مسئولیتی که خبرنگار را به سنگربان حقیقت بدل میسازد.
اکنون، زمان آن رسیده که نگاه به خبرنگاری دگرگون شود. باید خبرنگار را نه کارمند رسانه بلکه کنشگر اجتماعی دانست؛ کسی که با قلمش، مسیر توسعه انسانی را هموار میسازد این تحول نیازمند ارادهای ملی است؛ ارادهای برای ایجاد امنیت شغلی، حمایت صنفی، آموزش حرفهای و آزادی بیان مسئولانه. باید فرهنگ رسانهای را در جامعه نهادینه کرد؛ فرهنگی که خبرنگار را نه مزاحم، بلکه همراه توسعه بداند این نگاه، نه در شعار بلکه در ساختارها و سیاستگذاریها باید متجلی شود.
روز خبرنگار، روز تجلیل از آنان است که بیادعا، بیسپر و بیپناه در خط مقدم آگاهی ایستادهاند. آنان، قهرمانان خاموش این سرزمیناند آنان که با هر خبر با هر گزارش و با هر پرسش، چراغی در تاریکی روشن میکنند. خبرنگاری، حرفهای است که با خون با اشک و با امید نوشته میشود این روز، یادآور آن است که حقیقت اگرچه گاه در بند، اما همیشه راهی برای ظهور مییابد و خبرنگار، همان راهگشای ظهور حقیقت است.
درود بر خبرنگار که در سکوت، فریاد میزند. درود بر قلمهایی که نمیلرزند. درود بر آنان که روایتگر راستیاند این روز، نه فقط روز خبرنگار که روز تعهد، روز شجاعت و روز انسانیت است.