
مهدی نظیفی-تحلیلگر اقتصادی
به دلیل وجود ابهامات و عدمقطعیتها درمورد جمهوری اسلامی، تاکنون آمریکا و اروپا نظر کاملا صریحی درباره شکست مذاکرات وین و تاکید بر پلن بی نداشتند و همچنان بهطور غیرشفاف بر دیپلماسی تاکید دارند. میتوان گفت که آنها هنوز نتوانستهاند به شناخت و ارزیابی کاملی در مورد شرایط ابهام آمیز اخیر تحولات سیاسی مربوط به رفتار جمهوری اسلامی در خاورمیانه همچنین حمایت نظامی از جنگ روسیه در اوکراین بهویژه آثار ناشی از تنشهای ۳ماهه بیسابقه داخلی ایران و تاثیر آنها در رابطه با برجام، به تحلیل نهائی برسند.
البته تغییرات اخیر شورای آتلانتیک با تهی شدن آن از طرفداران برجام نشاندهنده آغاز تغییرات مهمی در نگرش آنهاست که ظاهرا قرارست استراتژی جدید آنها اعلام شود. وزیر خارجه فرانسه گفت: «تحریمهای جدیدی علیه ایران قرار است در نشست آتی وزرای امور خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در ۲۱آذر به تصویب برسند.» جالب این است که وزارت خارجه جمهوری اسلامی هنوز مانند ۶ماه ابتدای امسال امیدوارانه بر ادامه مذاکرات تاکید دارد. در شرایطی که صدور قطعنامه اخیر شورای حقوق بشر به وجهه کشور لطمه بسیاری زده و نمیتوان از ارجاع ایران به شورای امنیت با طعنه و سهل انگاری عبور کرد ولی جمهوری اسلامی در این شرایط سخت برای احیای برجام و برخورداری از منافع آن مشکلات بیشتری خواهد داشت. شاید اگر روابط با اروپا و آمریکا عادیسازی شود و با برقراری موازنه مثبت در سیاست خارجی، با تغییر کیفی در روابط روسیه و چین با ایران، شرایط برای بازیگری روسیه و چین با کارت ایران در روابط بینالمللی از بین برود، فضای مثبت بینالمللی هم برای مدیریت مثبت تنشهای داخلی فراهم گردد.
در جلسهای که دو روز پیش از موعد قانونی تقدیم لایحه بودجه در مجلس برگزار شد رئیسی تلاش داشت تاخیر غیرموجه تیم اقتصادی دولت را در ارائه لوایح برنامه هفتم توسعه و بودجه ۱۴۰۲را توجیه و برای رفع سردرگمی در تنظیم این دو سند راهبردی، مهلت بیشتری را از مجلس دریافت کند. در همان حال متاثر از ابهامات و ناپایداری اقتصادی، قیمت سکه در بازارها به ارقام بالای کانال ۱۷میلیون تومان رسیده و تمایل آشکاری را برای رسیدن به کانالهای بالاتر نشان میدهد. تحت تاثیر عرضه پرقدرت بازارساز بانک مرکزی در بازار، افزایش سهمیه ارزی کارتهای بازرگانی و تسهیلگریها در خرید ارز به نرخ رسمی، اجرای سیاستهای بازدارنده در بازار، فضای کنونی معاملات ارزهای خارجی با کاهش حجم معاملات روبرو شده ولی انتظارات افزایشی بازار همچنان قیمت دلار را به سمت کانالهای بالاتر هدایت میکند که حتی با فشارهای بانک مرکزی برای نقد کردن دارائیهای منجمد بانکها با هدف کمک به رفع مشکلات بانک مرکزی و کسری بودجه هنگفت دولت، قابل رفع نیست و ظاهرا قرارست با تغییر رئیس بانک مرکزی چارهجوئی شود.
در هفته دوازدهم اعتراضات، اکنون بالاگرفتن اعتصابات ادامهدار بازاریان، رانندگان، کارگران، دانشگاهیان، هنرمندان و... شرایط را برای نزدیک شدن به اعتصابات سراسری آماده میکند و از سوی دیگر جمعیت معترضان در خیابان روزبهروز افزایش مییابد ولی حاکمیت جمهوری اسلامی هنوز نتوانسته است تحلیل نهائی خود را از شرایط جامعه مشخص کند یعنی هنوز سردرگم است پس نمیتواند چشمانداز امیدبخش مشخصی را به مردم و جریانهای فعال جامعه همچنین به نیروهای خود ارایه کند و هنوز بر همان روشهای قدیمی یعنی برخوردهای خشونت آمیز با اعتراضات اصرار دارد لذا فضا را برای آغاز گفتگوی خود با اقشار متنوع معترضان هر روز دشوارتر از قبل مینماید. این شرایط نیروهای سرکوب حاکمیت را هم ازنظر ذهنی سردرگم کرده است. در این بزنگاه اصلاحطلبان شاخص، با ناامیدی از مشارکت در قدرت سیاسی، تحت فشارهای بدنه این جریان سیاسی، با تاخیر ۳ماهه، از موضع تقابل به موضع نرمتری در قبال اعتراضات شیفت کردند که ظاهرا کارساز نبوده چون اقبال عمومی مردم نیازمند مواضع روشنتر آنها در قبال معترضان و دوری جستن از عملکرد سیاسی سابق آنهاست.
درنبود چشم انداز امیدبخش از سوی حاکمیت برای مردم، چشم انداز امیدبخشی که معترضان از آینده نشان میدهند برای عموم مقبولتر است لذا میبینیم که ورود جمعیتهای جدید به جمع معترضان تشدید میشود. حاکمیت به دلیل ضعفهای شناختی از جامعه و عدم صداقت در بیانات قبلی خود، اعتماد و ارتباط کلامی با معترضان را از دست داده و اصرار دارد مطالبات حداکثری مردم را صرفا معیشتی در نظر بگیرد درحالی که این نظر برغم داشتن گزاره های درست، در نتیجه گیری دچار اشتباه است.
ناتوانی حاکمیت از ارایه چشمانداز امیدبخش متقاعدکننده به مردم، به دلیل میل به اقتداگرائی حاکمیت همچنین عدم وجود تجربه قبلی گفتگو است. حاکمیت همیشه گفتگو با معترضان را تشدید سیاسی-امنیتی جامعه و غلط میدانسته پس خود را از تجربه گفتگو با معترضان محروم کرده همینطور به دلیل یکدست شدن حاکمیت، شریک سابق در قدرت سیاسی یعنی اصلاح طلبان را هم در کنار خود ندارد و باید به تنهائی در مقابل معترضان سرسخت، مقاومت کند. البته عدم قاطعیت و ضعف نشان دادن نخبگان برای تاثیرگذاری مثبت در روند جریانهای سیاسی-اجتماعی حتی اقتصادی که درحقیقت یکی از تبعات تضعیف و نابودی طبقه متوسط ایران بوده است هم میتوان به عنوان یکی از دلایل فرعی عدم وجود تجربه گفتگو در ایران دانست.
افراطیون حاکم در تلاش برای تشدید خشونت، همچنان با کوبیدن بر طبل تنفرپراکنی، به ناامیدکردن جوانان ادامه میدهند. البته گسترش ناامیدیها به جنبش ترقیخواهانه آسیبهائی وارد آورده و نوعی گرایش انحرافی نیهیلیسم) هیچانگاری سیاسی (مشابه ترامپیسم در بخش کوچکی از معترضان شکل گرفته که هیچیک از نُرمهای جامعه، ارزشهای اصلاحطلب، اصولگرا و سایر گرایشهای سیاسی را قبول ندارد، احساس میکند خوب، بد، ملیت و... برایش بیمعناست. این را میتوان در جریان جام جهانی و اقدامات علیه تیم ملی فوتبال مشاهده کرد. تکرار اینگونه اتفاقات، جامعه را به سمت بحرانی سوق میدهد که امکان سوءاستفاده بیگانگان از اوجگیری تنشها را هموار خواهد نمود. عقلای قوم باید علیه اینگونه جریانات موضع روشنی داشته باشند.
در حالی که معترضان بر اعتراضات خشونت پرهیز پافشاری میکنند آزادی ۱۱۵۶نفر از زندانهای ۲۰استان در یک روز همچنین برکناری و بازداشت مقصران خشونتهای زاهدان و بندرانزلی را میتوان به عنوان نرمش حاکمیت پذیرفت ولی ادامه قویتر انعطاف حاکمیت در ابعاد گسترده همهجانبه برای تلطیف فضای جامعه ضروریست همچنین تشکیل کمیته حقیقت یاب در وزارت کشور نیازمند عضویت افراد مستقل در آن است وگرنه خروجی مفیدی نخواهد داشت.
از حافظ یادی کنیم:
سخن، درست بگویم، نمیتوانم دید / که مِی، خورند حریفان و، من نِظاره کنم
ز باده خوردنِ پنهان، مَلول شد حافظ / به بانگِ بَربَط و نِی، رازَش آشکاره کنم
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه