مديريت و رهبري در کسب و کارهاي کارآفرينانهي فنآور محور

مريم سادات کاظمي تربقان - کارشناسي ارشد مديريت کارآفريني دانشگاه تهران
امروزه مديريت، به خصوص در کسب و کارهاي کارآفرينانهي فنآور محور به موازات پيچيدهتر شدن و محدود شدن منابع مالي و مادي، اهميت بيشتري يافته است. حتي در بسياري از کسب و کارهاي
کارآفرينانه فنآور محور به دليل خلاقيت ها و نوآوريهايي که لازمهي اين کسب و کارهاست، مديريت آموزشي نيز مورد نياز و لزوم براي بحث در چارچوب اين کسب و کارها قرار گرفته است تا از اين رهگذر مديريتي مناسب براي دانش سازماني کارکنان فراهم آيد. اين خود در حالي است که تغييرات شگرف و بي سابقه که در اقتصاد، سياست، علم وتکنولوژي به خصوص در چند دهه اخير به وقوع پيوسته، وظايف وکارکردهاي مديريت به مراتب گسترده تر، پيچيده تر و دشوارتر از گذشته شده است.
به طوري که تنها افرادي که از نظر حرفه اي براي اين مسئوليت آموزش ديده و تربيت شده اند، با اثربخشي وکارآيي قادر به انجام وظايف و کارکردهاي محوله خواهند بود و بنابراين کارآفرينان در حوزههاي فنآوري بالا نيز براي موفقيت در دنياي پر رقابت کسب و کار و ايجاد مزيت رقابتي در حيطهي موضوع کسب و کار خويش بايستي اين مهم را بيش از گذشته در نظر داشته باشند. زيرا صلاحيت و کيفيت کار مديران کارآفرين در اين نوع کسب و کارها از نظر مهارت هاي مديريتي، يکي از مهمترين عوامل استمرار موفقيت آنان است. در اين راستا مديران کارآفرين براي داشتن کارايي لازم، همچنين نيازمند کسب مهارتهاي اساسي بوده که اين مهارت ها و توانايي ها فعاليت هاي مديران را در شغل خود، و در خارج از محيط شغلي آنان، کارآمد و اثربخش مي سازد. همچنين وجود آنها براي نيل به بهره وري سازمان ضروري بوده و از دگر سو تسلط برآنها به مديران رضايت بيشتري مي دهد و آنها را مطمئن مي سازد که در مسير پيشرفت و ترقي در حال حرکت هستند.
مهارتهاي مورد نياز مديران را به صورت فني، انساني و ادراکي ميتوان طبقهبندي کرد. در اين ميان مهارت فني يعني دانايي و توانايي در انجام وظايف خاص که لازمه ي آن ورزيدگي در کاربرد فنون و ابزار ويژه و شايستگي عملي در رفتار و فعاليت است. مهارت فني از طريق تحصيل، کارورزي و تجربه حاصل ميشود. مديران، معمولاً اين مهارتها را طي دورههاي کارآموزي فرا ميگيرند؛ نظير دانش، روشهاي برنامهريزي، بودجهبندي، کنترل، حسابداري، امور مالي، کارگزيني و غيره. ويژگي بارز اين مهارت اين است که به بالاترين درجه شايستگي و خبرگي در آن ميتوان دست يافت. مهارت انساني منظور دارا بودن توانايي و قدرت کار کردن با مردم، در انجام کار به وسيلهي آنان است. در اين نوع از مهارت، مديران قادرند انگيزههاي کارکنان را دريابند و از محرکها و نيازهاي آنان در رهبري مؤثر بهره گيرند. مهارت ادراکي يعني توانايي درک پيچيدگيهاي کل سازمان و تصور همه عناصر و اجزاي تشکيلدهنده کار و فعاليت سازماني به صورت يک کل واحد در سيستم است. مديران واجد اين مهارت به دريافت اطلاعات و تحليل مسايل سازمان پرداخته و با توجه به اهداف سازمان به تهيه ي طرحها و ارائه راه حلها
بپردازند.
بنابراين، مديران و رهبران کسب و کارهاي کارآفرينانهي فنآور محور با توجه به ويژگيهاي خاص اين کسب و کارها بايستي داراي تواناييها و مهارتهاي خاصي باشند تا بتوانند به طور اثر بخش و کارآمد وظايف خود را انجام داده و در عين حال که هدف، مديران در کسب و کارهاي کارآفرينانهي فنآور محور نيز بايستي برنامهريزي، سازماندهي، هدايت، هماهنگي، نظارت و ارزشيابي فرايندها باشد از دگر سو بايستي با تکيه بر نوآوري مجموعه بتوانند به بهترين شکل ممکن پاسخگوي نياز بازار و مشتريان خويش بوده و به يک مزيت رقابتي دست پيدا کنند.
برنامهريزي، عبارت است از تعيين اهداف وتدارک فعاليت ها، امکانات و وسايل براي تحقق اهداف. لذا داشتن طرح و برنامه نياز اساسي کسب و کارهاي کارآفرينانه ميباشد.
سازماندهي، يعني جريان نظم و ترتيب دادن به کار و فعاليت، تقسيم و تکليف آن به افراد به منظور انجام دادن کار وتحقق هدفهاي معيني ميباشد. مدير در کسب و کارهاي کارآفرينانهي فنآور محور بايستي هماهنگيهاي لازم را بين افراد و واحدهاي مختلف به وجود آورد .
هدايت، رهبري در مديريت، فراگرد اثر گذاري ونفوذ در رفتاراعضاي سازمان براي ياري وهدايت آنها در ايفاي وظايف محوله است. لذا يک مدير در کسب و کارهاي کارآفرينانهي فنآور محور بايستي با برقراري ارتباط متقابل با کارکنان انگيزه کار و فعاليت را در آن ها به وجودمي آورد وهمواره مشکلات وکشمکش هاي آنها را حل مي نمايد.
هماهنگي، به هم پيوستن و وحدت بخشيدن همه امکانات و منابع مادي و انساني و همچنين فعاليتها، که براي رسيدن به هدف سازمان ضرورت دارد.
نظارت و کنترل، نظارت و کنترل، فراگرد ارزشيابي عملکرد فردي وسازماني است. براي آن که معلوم شود آيا هدف هاي سازمان تحقق پيدا کرده يا نه، يک مدير خوب در يک کسب و کارهاي کارآفرينانهي فنآور محور ابتدا ملاک ها و روش هاي سنجش عملکرد را تعيين مي کند و آن گاه بر عملکردها نظارت و آنها را اندازه گيري مي کند و در ادامه نتايج حاصله را مقايسه و در پايان، براي تصحيح عملکردها اقدام مي نمايد .
يکي ديگر از وظايف عمومي يک رهبر در کسب و کارهاي کارآفرينانهي فنآور محور، برقراري ارتباط مناسب با افراد سازمان است که ميبايست ضمن روشن نمودن هدف، پيام ها را بدون ابهام ارسال نموده وهمواره قابليت پذيرش وميزان اثرگذاري آن را از سوي مخاطبان مورد بررسي قرار دهد. مهمترين وظيفه يک رهبر در اينگونه کسب و کارها ، هدايت جريان کارآفريني به ويژه تسهيل جريان رشد و پرورش همکاران خويش است. که بخش مهمي از فرايند ياددهي - يادگيري، بستگي به ماهيت ارتباطات و ميزان يادگيري اعضاي سازمان وي دارد.
maryamsadat.kazemitorbaghan@chmail.ir