فرهنگ کلید درمان آسیبهای اجتماعی
مهرناز خوشبخت روزنامهنگار

فرهنگ، ستون فقرات هر جامعهای است و ایران یکی از غنیترین تمدنهای فرهنگی جهان را در اختیار دارد. میراث فکری و هنری ایران از آثار ماندگار مولانا، حافظ، سعدی و فردوسی گرفته تا هنرهای تجسمی، موسیقی و معماری ایرانی نشان میدهد که چگونه فرهنگ میتواند نسلها را هدایت کند و از آسیبهای اجتماعی جلوگیری نماید تاریخ این سرزمین پر از لحظاتی است که فرهنگ نقش رهاییبخش و تحولآفرین خود را ایفا کرده است. اندیشههای عمیق عرفانی و اخلاقی مولوی، حکمتهای زندگیبخش سعدی و نگاه انتقادی و فلسفی حافظ هنوز هم میتوانند راهنمایی برای جامعه امروز باشند اگر مردم بتوانند به درک این گنجینههای فرهنگی برسند و این مفاهیم را در زندگی اجتماعی خود بکار گیرند، بسیاری از بحرانهای اخلاقی و اجتماعی که امروز گریبانگیر جامعه شدهاند قابل کنترل خواهند بود.
هنر ایرانی نیز یکی از قویترین ابزارهای فرهنگسازی است نقاشیهای مینیاتوری، خطاطیهای شکوهمند، موسیقی سنتی و معماری منحصربهفرد ایران از دیرباز تأثیرات فرهنگی ماندگاری داشتهاند هنر نهتنها بازتابدهندهی ارزشهای جامعه است، بلکه قدرت شکلدهی به نگرشهای مردم را نیز دارد. سینما، تئاتر، موسیقی و ادبیات معاصر ایران توانستهاند بخشهایی از جامعه را به آگاهی عمیقتری برسانند هنر میتواند ایدههای فرهنگی را از قالبهای خشک نظری خارج کند و آنها را به شکلی ملموس و جذاب برای عموم مردم نمایش دهد اگر به هنر ایرانی در سیاستگذاریهای فرهنگی توجه بیشتری شود، میتوان مسیر اصلاح اجتماعی را هموارتر کرد.
وقتی از آسیبهای اجتماعی صحبت میکنیم، مجموعهای از مسائل مانند اعتیاد، خشونت خانگی، فساد، بزهکاری، فقر فرهنگی، تبعیض جنسیتی، بیاخلاقی و فروپاشی روابط خانوادگی به ذهن میآید هرکدام از این مشکلات ریشههای عمیقی دارند و نمیتوان با یک نسخهی ساده آنها را درمان کرد اما نقش فرهنگ در اصلاح و پیشگیری از چنین آسیبهایی غیرقابل انکار است برای مثال، اگر جامعهای بتواند از طریق کار فرهنگی احترام به حقوق انسانی را تقویت کند، بسیاری از رفتارهای ناهنجار مانند خشونت، تبعیض و استثمار از میان خواهد رفت.
متأسفانه در بسیاری از جوامع، به جای سرمایهگذاری در حوزهی فرهنگ، تمرکز اصلی روی اقدامات سطحی و کنترلگرایانه است بهجای آنکه از طریق آموزش و پرورش، رسانهها، هنر و فلسفه، بنیانهای فکری و اعتقادی مردم را اصلاح کنیم، عمدتاً به سمت راهحلهای مقطعی و مکانیکی میرویم. برخی حکومتها با افزایش فشار و کنترلهای اجتماعی، تلاش دارند آسیبها را مهار کنند درحالیکه تجربه ثابت کرده است که بدون اصلاح فرهنگی، این اقدامات نتیجهی پایداری نخواهند داشت.
اما در کنار فرهنگسازی مقابله با کسانی که آگاهانه در برابر ارزشهای فرهنگی جامعه مقاومت میکنند نیز ضروری است در هر جامعهای گروهی کوچک اما تأثیرگذار ممکن است با ترویج ابتذال، فساد و ضدفرهنگ مسیر رشد فرهنگی را مختل کنند. حکومت بهعنوان نگهبان هویت ملی، وظیفه دارد تا با جدیت و اقتدار از فرهنگ جامعه محافظت کند. برخورد مقتدرانه با جریانهای مخرب فرهنگی نهتنها از آشفتگیهای اجتماعی جلوگیری میکند، بلکه به مردم اطمینان میدهد که ارزشهای فرهنگی و تاریخیشان مورد احترام و حفاظت قرار میگیرد. بدون این جدیت در برخورد با مخالفان فرهنگی، تضعیف باورها و انحراف جامعه اجتنابناپذیر خواهد بود ولی باید این را هم در نظر داشت تا زمانی که اولویتهای سیاستگذاری صرفاً معطوف به کنترل ظاهری آسیبهای اجتماعی باشد و نه تغییر بنیادین نگرشها، تمام تلاشهای فرهنگی به نوعی به مبارزهای در برابر یک دیوار نفوذناپذیر تبدیل خواهد شد.
ایران با میراث فرهنگی عظیم خود ظرفیت آن را دارد که از بحرانهای اجتماعی عبور کند مشروط بر اینکه مردم، هنرمندان و نخبگان اجتماعی همسو عمل کنند اگر از این سرمایهی فکری و هنری درست استفاده شود، اصلاح جامعه نه یک رؤیا، بلکه یک امکان واقعی خواهد بود.