نیاز حیاتی به زیرساخت و تجهیزات
یادداشت نیما گلیاری پژوهشگر
ایران شاهد آتشسوزیهای گسترده و ویرانگر در جنگلها و مراتع بوده است؛ از زاگرس و البرز گرفته تا جنگلهای هیرکانی و مناطق حفاظتشده خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد.
این آتشسوزیها نه تنها میلیاردها تومان خسارت مالی وارد میکنند، بلکه تنوع زیستی کشور را به شدت تهدید کرده و سبب انتشار حجم عظیمی از گازهای گلخانهای میشوند. متأسفانه در بسیاری از این حوادث، تأخیر در امدادرسانی و کمبود تجهیزات، خسارات را چند برابر کرده است.
این وضعیت نشاندهندهی یک واقعیت تلخ است: دستگاههای مسئول اطفای حریق و امدادرسانی از نظر بودجه، نیروی انسانی متخصص و تجهیزات پیشرفته به شدت دچار کمبود هستند.
اولین و مهمترین نیاز، افزایش چشمگیر بودجه عملیاتی این دستگاههاست. در حال حاضر، بخش قابل توجهی از عملیات اطفای حریق به بالگردهای غیرتخصصی، خودروهای فرسوده و نیروهای داوطلب وابسته است. در کشورهای پیشرفته، ناوگان هوایی تخصصی اطفای حریق در کمتر از یک ساعت به محل حادثه میرسند، اما در ایران گاهی چندین روز طول میکشد تا بالگرد آبرسانی وارد عمل شود.
اختصاص بودجه کافی میتواند منجر به خرید یا اجاره دائمی بالگردهای مجهز به بامب ، ایجاد ایستگاههای ثابت اطفای حریق در مناطق پرخطر، و تجهیز یگانهای زمینی به لباسها و ابزارهای مقاوم در برابر حرارت بالا شود.
دومین مسئله، آموزش و استخدام نیروی متخصص است. بسیاری از آتشنشانان و محیط بانان ما با حقوق اندک و بدون بیمه مناسب جان خود را به خطر میاندازند. بودجه بیشتر میتواند برنامههای آموزشی مشترک با کشورهای پیشرو را ممکن سازد و تعداد نیروهای واکنش سریع را چندین برابر کند.
سومین اولویت، توسعه فناوریهای نوین است: پهپادهای شناسایی حریق، سیستمهای هشدار زودرس مبتنی بر ماهواره، و ایستگاههای خودکار پایش دما و رطوبت.
این فناوریها در کشورهای حوزه مدیترانه هزینه اطفای حریق را تا ۷۰ درصد کاهش دادهاند.
آتشسوزی جنگلها دیگر یک «حادثهی طبیعی» ساده نیست؛ تغییر اقلیم، خشکسالی و گاهی عوامل انسانی، این فجایع را تکرارشونده و شدیدتر کرده است. اگر امروز بودجه لازم اختصاص نیابد، فردا باید چندین برابر آن را برای بازسازی اکوسیستم، جبران خسارت کشاورزان و درمان بیماریهای تنفسی هزینه کنیم.
سیستم موظف است سازمانهای امداد و اطفای حریق را از حاشیه به متن سیاستهای خود بیاورد و با تخصیص بودجه مکفی و پایدار، جان مردم، حیات وحش و سرمایه طبیعی کشور را حفظ کند. تأخیر در این تصمیم، به معنای پذیرش خسارتهای جبرانناپذیر در آیندهای بسیار نزدیک است.