سایه‌ای که از درون می‌بلعد

اشرف سادات جلال زاده _ روزنامه نگار .

شناسه خبر: 183399
سایه‌ای که از درون می‌بلعد

معمولا فساد در کشورها ، از نقطه‌ای آغاز می گردد که که تاریکی و ترس بر شفاف سازی غلبه کند. تحریم‌ها اما، بهترین خاک برای رویش تاریکی ها خواهند بود زمانی که اقتصاد در سایه حرکت می‌کند و مسیرها پنهان می‌ گردند قدرت و ثروت در دست کسانی جمع خواهد شد که زبانِ پنهان‌کاری را به سبب تحریم ها آموخته اند در این میان، رسانه‌هایی که باید چراغ روشنگری در بسیاری جوامع باشند، گاه به دیواری تبدیل می‌ گردند میان جامعه و حقیقت.

 با نگاهی به ونزوئلا ، لبنان، نیجریه، روسیه‌ی، دوران تحریم ،همه خود گواه این مطلب خواهد بود که هر جا تحریم وقوع یافته رانت نیز در پی آن پدیدار گشته است و در سایه‌ی رانت ،طبقه‌ای از جامعه در سایه ،شکل گرفته که نه در آفتاب پاسخ‌گویی قدم می‌زنند و نه در هوای عدالت نفس می‌کشند. در همان شرایطی که بسیاری از مردم برای نیازهای اولیه خود در حال تلاش هستند این طبقه نو ظهور از هر محدودیتی، فرصت می‌سازند.

در اکثر جوامع تحریم زده دیواری حایل دولت ها وملت ها ایجاد خواهد شد هرچه این دیوار ضخیم‌تر شود، صدای داخل و خارج کمتر به یکدیگر خواهند رسید . در این شرایط رسانه‌ها که می بایست آیینه باشند، برخی اوقات به شیشه‌های دودی مبدل می‌شوند که مردم نه تنها تصویر خود را در آن نخواهند دید بلکه بازتابی تحریف‌شده از واقعیت را خواهند دید.

اما خطر بزرگ‌تر از مشکلات اقتصادی، عادت‌کردن به شرایط خواهد بود جامعه‌ای که هر روز خبر ناخوشایند می‌شنود دیگر متعجب نمی گردد و واکنشی نشان نمی دهد و در آستانه فراموشی جمعی خواهد بود . آن‌گاه که شنیدن برخی تخلفات در جامعه عادی می گردد یعنی روح جامعه به بی‌حسی ، سر شدگی و خستگی دچار شده است . در چنین فضایی امید جای خود را به نا امیدی می‌دهد، و اعتماد، به دلیل بی فایدگی تبدیل به سکوت می گردد .

رسانه‌های مستقل، می بایستی پادزهر این بی‌حسی ها باشند. اما واقعیت این است که در بیشتر کشورهای تحریم‌زده، رسانه مستقل مثل ماهی در آب گل‌آلود است هر حرکتش ردی از خطر را به دنبال خواهد داشت . از تهدیدهای مستقیم تا حذف بودجه و آگهی، از تخریب شخصی تا برچسب های سیاسی. در نتیجه رسانه ها یا سکوت می کنند و رهرو منافع خود خواهند بود و یا مجبورند به زبان استعاره سخن بگویند. آن‌قدر استعاره پشت استعاره، تا حقیقت در لایه‌ای از ابهام گم شود.

اروپا، پس از جنگ جهانی دوم به این نتیجه رسید که بازسازی فقط با بتن و فولاد ممکن نیست؛ باید اعتماد جامعه را بازسازی کرد. از همان زمان، مفهومی به نام نظام ملی درستکاری ،شکل گرفت. در این نظام دولت، قوه قضاییه، مجلس، رسانه‌ها و جامعه مدنی مثل چرخ‌دنده‌هایی درهم‌تنیده عمل می‌کنند تا مانع از تمرکز قدرت در دست عده‌ای خاص شوند. رمز موفقیت‌شان هم یک چیز بود شفافیت مطلق).

دسترسی آزاد به اطلاعات، حساب‌کشی عمومی از مسئولان، و رسانه‌هایی که چشم بینا و گوش شنوای جامعه باشند. متقابلا کشورهایی که رسانه را ابزار تبلیغ دیدند، در نهایت، قربانی همان تبلیغ شدند. چون وقتی مردم دیگر به رسانه رسمی اعتماد ندارند، حتی اگر خبر درست هم منتشر کنند کسی باور نخواهد کرد و در جامعه‌ای که اعتماد فرو ریخته، هر خبر خوب هم طعم دروغ می‌گیرد.

فساد، تنها دست درازی به بیت المال نیست گرفتن امید و باور مردم، سنگین‌تر از هرمعضلی خواهد بود .

وقتی خبرنگاری برای پرسیدنِ سؤال درست، باید پاسخگو‌باشد به جای پرسشگری آن‌وقت دیگر اقتصاد نیست که دچار سقوط شده بلکه اخلاق نیز اسیب خواهد دید . نتیجتا هر جامعه‌ای که بخواهد پیشرفت کند ، باید پیش از هر چیز، آینه رسانه‌ها را صیقل دهد.

 در کشوری که رسانه بتواند آزادانه و بدور از حواشی صدای جامعه باشد ان جامعه دچار موفقیت خواهد شد.

فراهم نمودن فضای سالم برای رشد جوانان و نوجوانان و تزریق نشاط به جامعه نیز می‌تواند از عوامل موثمر ثمر باشد که در رشدو شکوفایی جامعه را در پی خواهد داشت .

 

 

 

 

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار