حبابی که قد میکشد
گلناز پرتوی مهر

بازار طلا و سکه در روزهای اخیر داستانی عجیب و پرتناقض را روایت میکند؛ جهانی که در آن قیمت اونس طلا روند نزولی دارد، اما در ایران شاهد صعود سرسامآور قیمتها و بزرگتر شدن حباب سکه هستیم. گویی بازار داخلی راه خودش را میرود، بیاعتنا به آنچه در جهان رخ میدهد. همین تضاد، تصویر بازار را پیچیدهتر کرده و فضایی آمیخته از نگرانی، بیاعتمادی و انتظار را شکل داده است.
آنچه امروز پیش چشم ما قرار دارد، بازاری است که در ظاهر پرهیجان و پرجنبوجوش به نظر میرسد، اما در باطن در سکوتی سنگین و رکودی عمیق فرو رفته است. معاملهگران با چشمهایی خیره به تابلوهای قیمت، تنها نظارهگرند و کمتر کسی جرات میکند دست به خرید یا فروش بزند. این همان تناقض بزرگ است؛ قیمتها میتازند اما تقاضا درجا میزند.
در بازارهای جهانی، هفته گذشته طلا در مسیر کاهش قرار گرفت. هر اونس بیش از ۱۰ دلار ارزانتر شد و در محدوده ۳۳۲۶ دلار ایستاد. این کاهش در نگاه اول چندان چشمگیر نیست، اما پیام آن روشن است: فضای بازار جهانی هنوز ملتهب است و سرمایهگذاران ترجیح میدهند با احتیاط قدم بردارند. اقتصادهای بزرگ جهان با نشانههای متناقضی از تورم و رکود دستوپنجه نرم میکنند و همین، طلا را در موقعیتی شکننده قرار داده است.
اما در ایران، ماجرا طور دیگری رقم خورد. بازار داخلی نه تنها به کاهش قیمت جهانی واکنش نشان نداد، بلکه در جهتی خلاف آن حرکت کرد. هر مثقال طلای ۱۷ عیار در طول یک هفته حدود یکمیلیون و ۸۴۰ هزار تومان رشد کرد و تا مرز ۳۳ میلیون و ۹۵۰ هزار تومان بالا رفت. هر گرم طلای ۱۸ عیار نیز با افزایشی ۴۱۷ هزار تومانی به بیش از هفت میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسید.
این جهشها محدود به طلای خام نماند. سکه تمام طرح جدید در یک هفته بیش از چهار میلیون تومان گران شد و به ۸۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسید. طرح قدیم نیز با جهشی مشابه، در محدوده ۷۸ میلیون تومان معامله شد. نیمسکه و ربعسکه هم رکوردهای تازهای ثبت کردند؛ نیمسکه به مرز ۴۵ میلیون تومان و ربعسکه به حدود ۲۶ میلیون و ۶۵۰ هزار تومان رسید. حتی سکه یک گرمی بانک مرکزی که معمولا تغییرات کمتری دارد، این بار ۲۰۰ هزار تومان رشد کرد و در کانال ۱۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان ایستاد.
اما شاید مهمترین نکته نه افزایش قیمتها، بلکه رشد حباب سکه باشد. حبابی که این روزها به بیش از ۱۰ میلیون تومان رسیده است. به زبان ساده، خریدار سکه در حال حاضر بیش از ۱۰ میلیون تومان بیشتر از ارزش ذاتی طلا پول میپردازد. این فاصله عجیب و غیرمنطقی، بیانگر شکافی عمیق میان واقعیت بازار و انتظارات معاملهگران است.
تصویر این حباب را میتوان به بادکنکی تشبیه کرد که هر روز بیشتر باد میشود. همه میدانند ممکن است در لحظهای نامعلوم بترکد، اما کسی نمیداند چه زمانی. همین ترس و تردید، بازار را در وضعیتی تعلیقی قرار داده است؛ همه نگراناند اما کسی هم حاضر نیست پیشبینی قطعی کند.
با وجود همه این افزایشها، بازار از نظر حجم معاملات همچنان بیرمق و راکد است. گویی قیمتها سر به آسمان ساییدهاند اما خریداران جرات نزدیک شدن ندارند. فروشندگان نیز به امید قیمتهای بالاتر دست نگه داشتهاند. نتیجه این تقابل، بازاری است پر از اعداد بزرگ و سکوتی سنگین.
این رکود نه تنها به زیان فعالان بازار است، بلکه به اعتماد عمومی هم آسیب میزند. وقتی قیمتها بالا میرود اما تقاضایی شکل نمیگیرد، مردم احساس میکنند بازیای در جریان است که قواعدش روشن نیست. بیاعتمادی، سرمایهها را به حاشیه میراند و پولها ترجیح میدهند در حسابهای بانکی یا بازارهای دیگر بمانند تا شاید فرصت مطمئنتری پیدا شود.
این پرسشی است که این روزها ذهن بسیاری را مشغول کرده. چرا وقتی قیمت جهانی طلا کاهش مییابد، بازار داخلی خلاف جهت حرکت میکند؟ پاسخ را باید در مجموعهای از عوامل جستوجو کرد.
نوسانات نرخ ارز که همچنان تعیینکننده اصلی قیمت طلا و سکه در ایران است.
انتظارات تورمی که باعث میشود حتی در نبود تقاضای واقعی، قیمتها صرفاً بر اساس گمانهزنیها بالا بروند.
کاهش عرضه یا محدودیتهای موجود در بازار سکه که به رشد حباب دامن میزند.
این ترکیب پیچیده، بازاری ساخته که چندان به واقعیتهای جهانی پایبند نیست و بیشتر بر اساس هیجان داخلی عمل میکند.
با گذر از روزهای پایانی ماه صفر، برخی امیدوارند بازار در ماه ربیعالاول به ثبات نسبی برسد. سنتاً این ایام در تقویم اقتصادی ایران با رونق نسبی همراه بوده است. اما آیا این بار هم چنین خواهد شد؟ یا رکود عمیقتر خواهد شد و حباب سکه بیش از پیش قد خواهد کشید؟
هیچکس نمیتواند با قطعیت پاسخ دهد. تنها میتوان گفت که بازار در نقطه حساسی ایستاده است. هرگونه تغییر در نرخ ارز یا تصمیمات اقتصادی میتواند روندها را به سرعت تغییر دهد. سرمایهگذاران نیز در حالت انتظار به سر میبرند؛ نه میخرند و نه میفروشند، بلکه تنها تماشا میکنند.
اگر بخواهیم کمی فانتزیتر به ماجرا نگاه کنیم، بازار امروز بیشتر شبیه صحنهای از یک نمایش است. در گوشهای سکهها روی سکوی پرش ایستادهاند و هر روز بالاتر میپرند. در سوی دیگر خریدارانی قرار دارند که به تماشای این پرشها نشستهاند، اما جیبهایشان را محکم گرفتهاند. بین این دو گروه، حباب بزرگی ایستاده است؛ حبابی که هر روز بزرگتر میشود و همه با دلهره نگاهش میکنند.
این نمایش ادامه دارد؛ هر روز قیمتها تیتر اول رسانهها میشوند، هر روز رکوردهای تازهای ثبت میشود، و هر روز تقاضا کمتر و کمتر میشود. طنز تلخ ماجرا همینجاست: بازاری که به ظاهر داغ است اما درونش سرد و خاموش.
بازار طلا و سکه در هفتهای که گذشت، شاهد رشد قابل توجه قیمتها بود؛ رشدی که برخلاف روند جهانی رقم خورد و به بزرگتر شدن حباب سکه انجامید. با این حال، تقاضا در بازار تکان نخورد و رکود همچنان ادامه دارد.
این وضعیت بیش از هر چیز نشان میدهد که بازار در فضایی پر از تردید و بیاعتمادی قرار دارد. حباب سکه هر روز قد میکشد و خریداران همچنان مردد و محتاط به تماشا نشستهاند. حال باید دید در هفتههای آینده، آیا ثبات نسبی به این بازار بازخواهد گشت یا اینکه شاهد ادامه همین روند متناقض خواهیم بود.