مد روز یا مرگ تدریجی صنعت پوشاک؟
مهرناز خوشبخت روزنامهنگار

مد سریع با وعده تنوع، قیمت پایین و مد روز، بازار پوشاک ایران را درنوردیده اما پشت این جذابیت ظاهری، زنجیرهای از بحرانهای زیستمحیطی، اقتصادی و فرهنگی پنهان شده است از تضعیف تولید داخلی تا انباشت زبالههای نساجی این سبک مصرفگرایانه آیندهای نگرانکننده را رقم میزند آیا زمان آن نرسیده که در برابر این موج جهانی، نگاهی بومی و پایدار به صنعت پوشاک داشته باشیم؟
مد سریع یا همان Fast Fashion، پدیدهای است که در دهههای اخیر با شتابی بیسابقه، بازار پوشاک جهانی را دگرگون کرده و اکنون با تمام قدرت و پیچیدگیهایش به بازار ایران نیز نفوذ کرده است این مدل تولید و عرضه پوشاک که بر پایه سرعت، تنوع بالا، قیمت پایین و مصرفگرایی بنا شده، نهتنها ساختار سنتی بازار پوشاک را متحول کرده بلکه پیامدهای عمیق و نگرانکنندهای برای محیطزیست، اقتصاد ملی، فرهنگ مصرف و حتی سلامت روانی جامعه به همراه داشته است.
مد سریع در اصل پاسخی است به عطش بیپایان مصرفکنندگان برای تنوع، مد روز و قیمت پایین. برندهای بینالمللی مانند Zara، H&M و Shein با الگوبرداری از ترندهای روز در فاصلهای کوتاه از طراحی تا عرضه، محصولات خود را روانه بازار میکنند. این مدل کسبوکار که بر پایه تولید انبوه و چرخههای کوتاهمدت بنا شده در ایران نیز با استقبال چشمگیر مواجه شده است هرچند که برندهای اصلی مد سریع بهصورت رسمی در کشور حضور ندارند اما از طریق فروشگاههای آنلاین، قاچاق، تولیدات داخلی مشابه و حتی شبکههای اجتماعی این سبک مصرف بهسرعت در حال گسترش است.
بازار پوشاک ایران که پیشتر بر پایه تولیدات داخلی، خیاطی سنتی و برندهای منطقهای استوار بود اکنون با موجی از کالاهای ارزانقیمت، بیکیفیت و عمدتاً وارداتی مواجه شده است. تولیدکنندگان داخلی بهویژه در شهرهایی مانند تهران، مشهد، تبریز و اصفهان با چالشهای جدی در رقابت با قیمت و سرعت مد سریع روبهرو هستند. بسیاری از کارگاههای خیاطی و تولیدیهای کوچک یا مجبور به تعطیلی شدهاند یا به تولید پوشاک با کیفیت پایین و قیمت نازل روی آوردهاند تا در این رقابت نابرابر باقی بمانند این روند نهتنها به تضعیف صنعت پوشاک داخلی منجر شده، بلکه اشتغال در این حوزه را نیز با بحران مواجه کرده است.
از منظر فرهنگی، مد سریع سبک زندگی مصرفگرایانه را ترویج میکند؛ فرهنگی که در آن ارزش لباس نه به کیفیت، دوام یا هویت فرهنگی آن بلکه به تازگی و تطابق با ترندهای جهانی وابسته است این نگرش بهویژه در میان نسل جوان، موجب شده تا پوشاک به کالایی مصرفی با عمر کوتاه تبدیل شود. لباسهایی که گاه تنها برای یک عکس اینستاگرامی خریداری میشوند و پس از چند بار استفاده به کنج کمد یا سطل زباله منتقل میشوند این سبک مصرف با فرهنگ ایرانی که همواره بر دوام، کیفیت و معناگرایی در پوشش تأکید داشته در تضاد است و به نوعی از خودبیگانگی فرهنگی دامن میزند.
اما شاید مهمترین و نگرانکنندهترین پیامد مد سریع، تأثیرات زیستمحیطی آن باشد. صنعت پوشاک پس از نفت، دومین صنعت آلاینده جهان است. تولید انبوه لباس، مصرف بیرویه آب، استفاده از مواد شیمیایی خطرناک، انتشار گازهای گلخانهای و تولید زبالههای نساجی، تنها بخشی از آسیبهایی است که این صنعت به محیطزیست وارد میکند در ایران با نبود زیرساختهای مناسب برای بازیافت پوشاک، لباسهای دورریختهشده به زبالههای شهری تبدیل میشوند و در نهایت به خاک و آب نفوذ میکنند از سوی دیگر، بسیاری از لباسهای مد سریع از الیاف مصنوعی مانند پلیاستر تولید میشوند که در فرآیند شستوشو، میکروپلاستیکها را وارد منابع آبی میکنند؛ پدیدهای که سلامت اکوسیستمهای آبی و حتی سلامت انسان را تهدید میکند.
در کنار این مسائل، باید به شرایط کاری کارگران صنعت پوشاک نیز اشاره کرد. مد سریع برای حفظ قیمت پایین به نیروی کار ارزان و اغلب بیحقوق در کشورهای در حال توسعه متکی است در ایران نیز، بسیاری از کارگران کارگاههای تولیدی بهویژه زنان با دستمزدهای پایین، ساعات کاری طولانی و بدون بیمه مشغول به کار هستند این شرایط، نهتنها نقض حقوق انسانی است بلکه نشاندهنده شکاف عمیق میان سودآوری برندها و رفاه نیروی کار است.
از منظر اقتصادی، مد سریع موجب خروج ارز از کشور، تضعیف تولید داخلی و وابستگی به واردات شده است هرچند که برخی تولیدکنندگان داخلی تلاش کردهاند با الگوبرداری از مدل مد سریع، محصولات خود را با قیمت پایین و طراحیهای روز عرضه کنند اما نبود زیرساختهای مناسب، عدم حمایت دولتی، ضعف در زنجیره تأمین و محدودیتهای قانونی، مانع از موفقیت این تلاشها شده است در نتیجه، بازار پوشاک ایران بهجای رشد پایدار در چرخهای از رقابت ناسالم، قاچاق، تولید بیکیفیت و مصرف بیرویه گرفتار شده است.
مد سریع نیازمند رویکردی چندوجهی و هوشمندانه است نخست باید فرهنگ مصرف در جامعه اصلاح شود. آموزش عمومی درباره پیامدهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی مد سریع، میتواند آگاهی مردم را افزایش دهد و آنان را به سمت مصرف مسئولانه سوق دهد. دوم، حمایت از تولیدکنندگان داخلی از طریق تسهیلات مالی، آموزش طراحی، بهبود کیفیت و ایجاد برندهای ملی میتواند جایگزینی پایدار برای مد سریع باشد. سوم، تدوین قوانین و مقررات برای کنترل واردات بیرویه، مبارزه با قاچاق پوشاک و الزام به رعایت استانداردهای زیستمحیطی در تولید از ضرورتهای این مسیر است.
در نهایت باید به نقش رسانهها، دانشگاهها و نهادهای مدنی در شکلدهی به گفتمان عمومی درباره مد سریع توجه کرد. رسانهها میتوانند با تولید محتواهای آگاهیبخش، مستندهای تحقیقی و گفتوگوهای تخصصی این موضوع را به دغدغهای عمومی تبدیل کنند. دانشگاهها نیز با پژوهشهای علمی میتوانند راهکارهای عملی برای مواجهه با این پدیده ارائه دهند. نهادهای مدنی با برگزاری کمپینهای آگاهیبخش و حمایت از برندهای پایدار میتوانند نقش مؤثری در تغییر رفتار مصرفکنندگان ایفا کنند.
مد سریع اگرچه جذاب و پرزرقوبرق به نظر میرسد اما در بطن خود حامل بحرانهایی است که اگر بهموقع و هوشمندانه با آنها مواجه نشویم، میتواند ساختارهای اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی کشور را بهشدت آسیبپذیر کند. ایران با پیشینه غنی در طراحی، دوخت و فرهنگ پوشش، ظرفیت آن را دارد که الگویی بومی و پایدار از صنعت مد ارائه دهد؛ الگویی که نهتنها با ارزشهای فرهنگی و زیستمحیطی همخوانی دارد بلکه میتواند در بازارهای منطقهای و جهانی نیز جایگاه خود را بیابد اما این مسیر، نیازمند ارادهای ملی، همکاری میان بخشهای مختلف و بازنگری در نگاه ما به پوشاک، مصرف و توسعه است.