جهان اقتصاد گزارش می دهد؛
جادهها در اسارت مرگ و ترافیک
گروه زیربنایی رضا پورحسین
جهان اقتصاد: از اول تا هفدهم شهریور ۱۴۰۴، جادههای ایران شاهد فاجعهای انسانی بودند که قلب هر ایرانی را به درد آورد. به گفته رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی، در این بازه زمانی کوتاه، ۶۵۶ نفر در تصادفات جادهای جان خود را از دست دادند و صدها نفر دیگر با جراحات سنگین راهی بیمارستانها شدند.
این اعداد، فراتر از آمار، حکایت از غم خانوادههایی دارند که عزیزانشان را در یک لحظه از دست دادند؛ فرزندانی که دیگر پدر یا مادر ندارند، همسرانی که شریک زندگیشان را از دست دادهاند و والدینی که در سوگ فرزندانشان نشستهاند.
پیش از این رئیس پلیس راهور اذعان کرده بود که اگر جادههای کشور ایمنتر بودند و خودروها استانداردهای بهتری داشتند، این حجم از تلفات میتوانست به شکل چشمگیری کاهش یابد. تصور کنید که با بهبود زیرساختها و وسایل نقلیه، چند صد نفر از این ۶۵۶ نفر امروز کنار خانوادههایشان بودند و این همه اشک و آه در خانههای ایرانی جاری نمیشد. این فاجعه نه تنها یک تراژدی انسانی، بلکه نشانهای از یک بحران عمیق در سیستم حملونقل کشور است که سالهاست بدون راهحل باقی مانده است.
آن چه که امروز عیان است، جادههای ایران، که باید مسیرهایی امن برای سفر و زندگی باشند، در برابر حجم عظیم مسافران تابستانی کم آوردهاند. در تعطیلات اخیر، ترافیکهای سنگین و طاقتفرسا در محورهای کلیدی کشور، گواه ناتوانی این زیرساختها بود. این ناتوانی که ریشه در بی عملی مسئولان در سال های 1400 تا 1403 دارد امروز نتایج نامطلوب خود را نشان می دهد.
برای نمونه، در جاده قزوین به رشت، ترافیک ۳۰ کیلومتری، رانندگان را ساعتها در گرما و خستگی گرفتار کرد. این مسیر، که یکی از پرترددترین جادههای منتهی به شمال است، به دلیل ظرفیت پایین و پیچهای خطرناک، به جای تسهیل سفر، به کابوسی برای مسافران تبدیل شد. در محور تهران به شمال نیز، ترافیکهای چند کیلومتری در جادههای چالوس، هراز و فیروزکوه، رانندگان را کلافه کرد.
خودروها در صفهای طولانی گرفتار شدند، سوخت به هدر رفت و خستگی رانندگان، خطر تصادفات را افزایش داد. این ترافیکها نه تنها زمان و انرژی مردم را تلف کرد، بلکه نشان داد که جادههای کشور برای حجم سفرهای امروزی طراحی نشدهاند. وقتی جادهای نمیتواند پاسخگوی نیاز میلیونها مسافر باشد، نتیجهاش چیزی جز حادثه و مرگ نیست.
چرا جادههای ایران اینقدر شکنندهاند؟ پاسخ در سالها کمتوجهی به توسعه و ایمنسازی نهفته است. بسیاری از جادههای کشور، بهویژه در مسیرهای پرتردد شمالی، باریکاند، فاقد شانههای استاندارد، علائم کافی یا روشنایی مناسباند. در محور قزوین-رشت، فقدان لاینهای اضافی و نقاط کور، تصادفات را اجتنابناپذیر میکند.
در جادههای منتهی به شمال، پیچهای تند و آسفالت فرسوده، هر لحظه ممکن است به فاجعه منجر شود. اگر این مسیرها با اضافه کردن خطوط جدید، نصب گاردریلهای مقاوم و سیستمهای هشدار هوشمند تقویت شوند، میتوان از بسیاری از این حوادث جلوگیری کرد. اما این تنها بخشی از مشکل است. خودروهای داخلی، که بخش عمده ناوگان حملونقل کشور را تشکیل میدهند، فاقد استانداردهای ایمنی لازماند.
از ترمزهای ضعیف گرفته تا بدنههای شکننده، این خودروها در برابر کوچکترین برخورد آسیبپذیرند. اگر استانداردهای تولید خودرو بهبود یابد و سیستمهایی مثل ترمز ضدقفل یا کیسههای هوای باکیفیت به طور گسترده استفاده شوند، جانهای بیشتری نجات مییابد.
رئیس پلیس راهور بارها هشدار داده که خودروهای غیرایمن، عامل بخش بزرگی از تلفاتاند. این در حالی است که بسیاری از کشورهای دنیا با اجباری کردن استانداردهای ایمنی، تلفات جادهای خود را به حداقل رساندهاند.
۶۵۶، تنها یک عدد نیست؛ هر کدام داستانی از امیدها و آرزوهای ازدسترفتهاند.
برای تغییر این وضعیت، نیاز به یک عزم ملی است. دولت باید بودجههای کلان را به جای هزینههای غیرضروری، صرف توسعه جادهها کند. آزادراههای جدید، تعمیر مسیرهای موجود، نصب سیستمهای نظارتی و آموزش رانندگان، گامهایی ضروریاند. خودروسازان نیز باید پاسخگو باشند و محصولاتی ایمنتر تولید کنند.
این فاجعه قابل پیشگیری است، به شرطی که جان انسانها در اولویت قرار گیرد. اگر امروز اقدام نکنیم، شهریورهای آینده نیز با همین آمارهای تلخ تکرار میشوند. بیایید برای جادههایی ایمنتر و خودروهایی استانداردتر تلاش کنیم تا دیگر شاهد داغ خانوادهها و اشک کودکان نباشیم.