"معجزه از آسمان رسید!"
دکتر هاشم اورعی استاد دانشگاه صنعتی شریف

ماجرا از آبان سال گذشته آغاز شد. طبق گزارش وزیر نیرو به رئیس جمهور به دلیل عدم تحویل گاز کافی به نیروگاه ها، یا باید در پائیز خاموشی داده شود و یا با استفاده از گازوئیل و مازوت آلایندگی ایجاد شود. رئیس دولت اعلام کرد که با خاموشی روزانه یک تا دو ساعت در تهران بجای ایجاد آلایندگی موافقت کرده است. این اولین چاله ای بود که به دست وزیر نیرو کنده شده و رئیس جمهور در آن افتاد چون همانطور که کارشناسان پیش بینی می کردند بحران برق کشور از این عمیقتر بوده و در نهایت هم خاموشی داشتیم و هم آلایندگی!
در بهمن ماه مسئولین برق اعلام کردند که طبق برنامه ریزی بعمل آمده با اجرای 14 مگا پروژه ظرفیت تولید برق افزایش یافته و وزیر نیرو مکرراً نوید داد که تابستان آینده یعنی این روزها خاموشی نخواهیم داشت. متاسفانه هیچ یک از این به اصطلاح مگا پروژه ها انجام نشد و یکبار دیگر مشخص شد که برنامه اصلی وزارت نیرو گفتار درمانیست و نه تدوین و اجرای برنامه ای جامع برای رفع ناترازی برق. در ادامه وعده و وعیدهای دست نیافتنی وزیر نیرو بارها بر توسعه سریع انرژی خورشیدی تاکید کرده و از تامین 20 درصد برق مورد نیاز ادارات دولتی با نصب پانل خورشیدی بر پشت بام تا تابستان امسال خبر داد. کاش آماری از میزان برق تولیدی از پشت بام ادارات دولتی ارائه دهند تا عمق فاجعه مشخص شود. قرار بود تا آغاز اوج بار تابستان امسال 3500 مگاوات ظرفیت جدید انرژی خورشیدی به بهره برداری برسد لیکن در حالیکه رفته رفته به پایان دوره اوج بار نزدیک می شویم حتی نیمی از این ظرفیت هم ایجاد نشده است. در ادامه برنامه های بدون پشتوانه و عوام پسندانه، وزیر نیرو برنامه وزارت را اجرای سالیانه 10 هزار مگاوات ظرفیت جدید انرژی تجدیدپذیر و 30 هزار مگاوات تا پایان دولت چهاردهم اعلام کرد و این بار رئیس دولت را به چاله ای عمیقتر انداخت! از آنجا که هیچ اقدامی در راستای اجرای مزارع بادی به عمل نیامده باید فرض کرد که بخش عمده ظرفیت جدید لاجرم توسط نیروگاه های خورشیدی تامین خواهد شد.
از نقطه نظر انرژی الکتریکی و نه ظرفیت تولید، چنانچه به منحنی تولید و مصرف در 24 ساعت بنگریم مشاهده می شود که تقریباً به نقطه ای رسیده ایم که در تمام شبانه روز کسری برق داشته و در دو دوره یعنی ظهر و غروب ناترازی به اوج می رسد. شکی نیست که با توجه به روند توسعه انرژی تجدیدپذیر وعده های داده شده بیشتر حواله به آینده بوده و به واقعیت نخواهد پیوست. لیکن چنانچه فرض کنیم معجزه وار برنامه های اعلام شده تحقق پیدا کند در این حالت ایدهآل هم شبکه برق کشور تنها توان تامین برق مورد نیاز در یک اوج تقاضا یعنی ظهر را خواهد داشت و بدلیل کاهش قابل توجه تولید نیروگاه های خورشیدی امکان تامین برق مورد نیاز در دوره دوم اوج تقاضا یعنی حدود غروب را نخواهیم داشت.
چنانچه از رویاپردازی دست کشیده و به شرایط واقعی برگردیم می بینیم که علیرغم 94 هزارمگاوات ظرفیت نصب شده نیروگاهی در تابستان جاری بدلایلی از جمله گرمای بیش از انتظار، فرسودگی نیروگاه ها، شبکه انتقال و توزیع، عدم امکان مدیریت مصرف بدلیل نبود تجهیزات لازم از جمله کنتورهای هوشمند، کاهش شدید آب پشت سدها، عدم توسعه انرژی تجدیدپذیر و برخی موارد دیگر، ظرفیت تولید از 60 هزار مگاوات فراتر نرفته است. لذا واقعیتی که جناب وزیر به رئیس جمهور و دولت نمی گوید این است که با وجود روند فزاینده تقاضا، تولید برق حتی به میزان تابستان سال قبل هم میسر نبوده و روند نزولی دارد.
در چنین شرایط بحرانی که گذشته از مشکلات ایجاد شده برای مردم، صنایع کشور غرق در قطعی برق قرار گرفته و نتیجه آن منفی شدن رشد اقتصادی کشور است، وزارت نیرو به فرماندهی وزیر بجای اینکه ضمن در میان گذاشتن واقعیات با مردم با استفاده از نظرات کارشناسان این حوزه اقدام به تدوین و اجرای برنامه توسعه صنعت برق با مشارکت واقعی بخش خصوصی نماید، عملاً و به طور آشکار وزارت نیرو را در رقابت منفی با بخش خصوصی قرارداده و کار به جایی رسیده که نه دولت توان مالی توسعه صنعت برق را دارد و نه بخش غیر دولتی بدلیل بی اعتمادی به وزارت نیرو حاضر به سرمایه گذاری در این بخش است. در این شرایط تنها حالت قابل پیش بینی افزایش ناترازی یعنی بیشتر شدن ساعات خاموشی و توقف بیشتر بخش مولد اقتصاد کشور یعنی صنایع است. در این وضعیت بحرانی وزارت نیرو بدنبال آن است که تا تابستان بعدی فرجی باشد، هوا سرد شود، باران ببارد و البته در اقدامی خلاقانه دست یاری به سوی علما دراز کرده است.
اما در روزهای اخیر شاهد آن بودیم که با تلاش شبانه روزی وزیر نیرو موفق شده است این بار نه گودال بلکه چاهی عمیق حفر کرده و رئیس جمهور را با سر در آن بیاندازد. در خبرها آمده که دکتر پزشکیان اعلام کرده است بدون آنکه اطلاع رسانی کنیم در حال ساخت 30 هزارمگاوات ظرفیت برق هستیم! از آنجا که کشور گاز و آب کافی برای توسعه نیروگاههای حرارتی و برقآبی نداشته و اقدامی در راستای احداث نیروگاه بادی نشده است، فرض بر آن است که منظور رئیس جمهور نیروگاه خورشیدی است. در قسمت اول فرمایشات رئیس محترم دولت مبنی بر بدون اطلاع رسانی باید گفت که نه تنها اعضاء دولت بلکه استانداران، فرمانداران، مدیران کل و جزء همه و همه در رابطه با انرژی خورشیدی اظهار فضل کرده و در گامی فراتر با حضور در مراسم افتتاح نیروگاه خورشیدی سخت با هم در رقابتند. دوم اینکه طی 30 سال فعالیت دولتی مجموع ظرفیت نصب شده انرژی خورشیدی تاکنون 1300 مگاوات است حال چگونه می توان باور کرد که در شرایطی که وضعیت اقتصادی و مدیریتی داخل هر روز دشوارتر شده و در صحنه بین المللی کشور با بحرانهای بسیار بزرگی مواجه است بی سر و صدا 30 هزار مگاوات ظرفیت جدید احداث شود. حتی چنانچه این امر محال تحقق یابد باز هم بدلایل عدیده مشکل کسری برق حل نخواهد شد.
مخلص کلام اینکه وزیر نیرو ناامید از حل بحران آب و برق به دادن وعده های مهمل و پوچ پناه برده و افسوس که رئیس دولت هم از سر ناچاری و بدون پشتوانه اجرایی این وعده ها را تکرار می کند.
همه می دانیم که رئیس جمهور متخصص قلب است و تخصصی در آب و برق ندارد. لذا اعتماد به حضرت ایشان در انتخابات سال گذشته به دلیل تخصص در کشورداری نبود بلکه ملت فریفته صداقت ایشان شد. حیف است که این ویژگی ارزشمند رئیس دولت این چنین بی محابا به بازی گرفته شده و چوب حراج به اندک اعتماد باقی مانده به دولت زده شود. یادمان باشد که در چشم بر هم زدنی دوباره دوران انتخابات فرا خواهد رسید و باید حرفی برای گفتن داشته باشیم.