چگونه بورس اوراق شده را بهادار کنیم؟
ایده تشکیل بورس در ایران برای تامین مالی پروژههای عمرانی و صنایع، به پیش از دهه ۲۰ خورشیدی و حوالی ۱۳۱۶ باز میگردد. با این حال و اکنون که بیش از ۶ دهه از ایجاد این ساختمان تابلودار پرفراز و نشیب میگذرد، هنوز در اذهان اکثر دولتمردان (و همچنین گعده جمع و جور دولتزنان) بورس به محلی برای جمع کردن نقدینگی پخش و پلا شده در اقتصاد، برای تامین مالی چند شرکت سوگلی، مانندهتر است!
پس از تابستان داغ ۱۳۹۹ که خلایق در بورس نقرهداغ شدند و آش مالشان با جاش رفت، هر سیاستمداری که در آستانه کاندیداتوری برای انتخابات پیش رو بود، وعده ترمیم بورس در سه روز و یک هفته را میداد! صاحب این کیبورد که حتی روی بهبود یک هفتهای مرض زکام هم هرگز حساب نگشوده، در ارتکاباتی قلمی، راهکار پایدارسازی وضع بورس را سیاهه کردم و اکنون که به لطف نامه شورای مبارزه با رقابت اقتصادی، بورس به سرازیری دوباره مبتلاست (با رقم اعلامی ۱۰۰ هزار میلیارد تومان)، یادآوری این راهکارها، خالی از لطف نیست.
۱. نخست اینکه دولت کمی در قبال عرضه اولیه استارتآپها و اکوسیستمهای شتابدهنده، شل کند و اجازه دهد که شرکتهایی چون دیجیکالا و تپسی، فیلیمو، دیوار و...در کنار تیمهای فوتبالی و رسانههای مشهور، توی بورس جا باز کنند و آنجا خودشان را آفتابی کنند.
۲. هماکنون انحصار عرضه اوراق مشارکت، در اختیار دولت است و کسی جز بانکهای گردن شکسته، پولی بالایشان پرداخت نمیکند. جای دوری نمیرود اگر دولت در این فقره هم کمی شل کند اجازه دهد که ۵۰ شرکت برتر بورسی مثل فولادیها، خودروسازان و نفتی_پلیمریها، برای تامین مالی خودشان، corporate bond یا اوراق مشارکت شرکتی منتشر کنند و ترازنامههایشان را کمی راست و ریست کنند.
۳.آزادسازی قیمت محصولات پتروشیمیها و فلزیجات اعم از فولادیها، سبب افزایش حاشیه سود این شرکتها شده و سهامداران از محل سرریز این سود، نسبت پدرآمرزیده را روانه بانی این امر خیر کنند و دست دلالان این محصولات از بازار هم قطع خواهد شد.، خاصه این که دولت هم میتواند با آزادسازی نرخ فروش خوراک به این شرکتها، حالش را ببرد!
۴.همچنین اگر دولت اجازه دهد که صادرکنندگان بورسی، بیخیال تعهدسپاریهای ارزی شوند و دلار حاصله از صادرات را با قیمت آزاد در چهارراه استامبول بفروشند، سرخی بورس به سبزی میل میکند.
۵.محدودیتهای صادراتی برای شرکتهای بورسی، بازارکُشترین اقدام توسط سیاستگذاران است. لغو این محدودیتها به گسترش فضای سبز بورس کمک شایانی خواهد کرد.
۶.زرت لاتاری خودرویی مطلوب شورای رقابت باید هرچه سریعتر قمصور شود و توزیع خودرو به بورس سپرده شود. همزمان قیمت خودرو نیز آزاد شود و تعرفه واردات خودروهای نو و استوک، به ترتیب کاهش یافته و حذف شود. اینگونه هم قیمت ماشین مشتی ممدلی وطنی واقعیتر میشود و زهوار آبگیر کنار در پراید آپشن نخواهد بود، هم خودروساز و قطعهساز، با سود حاصله، دست وپایشان را در برابر رقبای خارجی جمع و جور میکنند و دیگر چرخ گوشت سیار سرهم نخواهند کرد وگرنه کلاه سهامشان، پس معرکه سرخ بورس خواهد بود.
۷. مسخرهبازی موسوم به "حجم مبنا"فروشی هرچه سریعتر جمع شود تا عیش دلالان زیر و زرنگ خود وارنبافتپندار، طیش شود.
۸. بساط دامنه نوسان هم، برای دستکم ۵۰ خرس اصلی بورس برچیده شود تا صفوف هیجانی نوعا کاذب خرید و فروش، کوتاه شوند و جریان نقدشوندگی بهبود پذیرد.
۹. جعبه ابزار قراردادهای آپشن اعم از فوروارد و فیوچر، برای ۱۰۰ خرس برتر بورس فراهم شود تا سهامداران خردهپا که میلی به قمار ندارند، با بیمه سهامشان، کمتر به خاک سیاه بنشینند و حتی از سقوط سهام هم_ به شرط پیشبینی_ سود گارانتی شده ببرند.
۱۰. نرخ کارمزد کارگزاریهای بورسی و امکاناتشان آزاد شود و فضا برای رقابت میان کارگزاران فراهم شود.
در صورت رعایت موارد یاد شده که نیازمند هیچ گونه بودجه و دستاندازی به پول مردم و چاپ پول نیست، بورس دوباره سبز خواهد شد، وگرنه همین بهمن خونین بورس، جاویدان خواهد ماند تا جایی که دیگر پولی برای خروج از بورس باقی نماند!