سقوط ۱۳ساله سرمایه‌گذاری در صنعت برق

شناسه خبر: 139253

گروه امورزیربنایی-انرژي الكتريكي پیش‌نیازی مهم در حوزه‌های اقتصادي و اجتماعي و رفاهي در تمامی جوامع و كشورها اعم از توسعه‌یافته يا درحال‌توسعه است، به‌ویژه در كشورهاي درحال‌توسعه يا كمتر توسعه‌یافته در دسترس بودن برق باکیفیت استاندارد و قابليت اطمينان بالا همراه باقیمت‌های معقول نقش بسزايي در رشد و توسعه اقتصادي و اجتماعي دارد.

به گزارش جهان اقتصاد؛ به نقل از معاونت پژوهش و برنامه‌ریزی سندیکای صنعت برق ایران از یک‌طرف پيشي گرفتن نرخ رشد تقاضاي برق از نرخ رشد عرضه آن(كه عموما به دليل افزايش مشتركان و توسعه كشاورزي، صنعت و خدمات و عدم توجه كافي به مديريت مصرف برق است) و از طرف ديگر نياز به زمان زياد و لزوم سرمایه‌گذاری فراوان براي توسعه ظرفیت‌های توليد و انتقال و توزيع، مسائلی هستند كه موجبات كمبود برق و بروز خاموشي را فراهم می‌سازند. تمامی بخش‌های اقتصادي، رفاهي و اجتماعي براثر وقوع خاموشي متحمل خسارت می‌شوند كه مقدار آن متأثر از وابستگي فعالیت‌های هر بخش به انرژي الكتريكي است، به همین ضروری است علل بروز خاموشی شناسایی و راهکارهای مقابله و پیشگیری از آن شناسایی شود.

در ادامه این گزارش با استفاده از اطلاعات منتشرشده و تحلیل روندهای کشور، پس از تبیین علل خاموشی برق در سال 1400، راهکارهایی برای پیشگیری و مقابله با آن پیشنهادشده است.

** تحلیل علل خاموشی برق

ازآنجاکه برق به دلیل ویژگی‌های فیزیکی آن، به‌طور اقتصادی انباشت پذیر نمی‌باشد، بنابراین امکان ذخیره‌سازی ندارد، لذا مانند سایر کالاهای اقتصادی نیست که در صورت کمبود بتوان از خارج شبکه تولید و مصرف تهیه و توزیع نمود، درنتیجه مواقعی که میزان مصرف لحظه‌ای سمت تقاضا از مجموع میزان تولید و قابل توزیع پیشی می‌گیرد، خاموشی‌ رخ می‌دهد، به عبارت دیگر با توجه به اینکه افزایش ظرفیت عرضه برق تنها با اضافه شدن تاسیسات تولیدی مقدور است و افزایش این ظرفیت زمان‌بر است (به صورت فوری و مقطعی قابل افزایش نیست)،می‌توان گفت پدیده خاموشی زمانی رخ می‌دهد که عرضه برق در مقابل تقاضا دچار کمبود باشد. بنابراین برای تحلیل خاموشی‌ها لازم است که وضعیت تولید و مصرف برق را مورد بررسی قرار دهیم که در ادامه ارائه شده است.

** روند تولید و عرضه برق

خاموشی‌های گسترده زمانی بروز می‌یابد که ظرفیت تاسیسات عرضه برق متناسب با نرخ رشد تقاضا رشد نکرده باشد. روند ظرفیت نیروگاه های کشور نشان می‏دهد که ظرفیت تولید برق کشور با یک شیب ملایم در این 10سال افزایش یافته اما ترکیب سبد عرضه برق تغییر چندانی نداشته است.

در سال 1399 مجموع ظرفیت کشور 85313 مگاوات بوده که نسبت به سال 1398 رشدی معادل 2.2 درصد داشته است. از این میزان ظرفیت، 71331 مگاوات مربوط به نیروگاه‌های حرارتی و 13982 مگاوات نیروگاه‌های تجدیدپذیر (نیروگاه‌های برقابی و اتمی و تجدیدپذیر) بوده است.

نرخ رشد ظرفیت نیروگاهی کشور از 1389 تا 1399 به طور کلی نزولی بوده است و از 8.8 درصد در سال 1389 به 2.2 درصد در سال 1399 کاهش یافته و متوسط رشد سالانه در 10سال گذشته 3 درصد بوده است.

ازآنجایی که حدود 14 درصد ظرفیت تولید برق کشور متعلق به نیروگاه‌های برقآبی و تولید برق این نیروگاه‌ها نیز متاثر از میزان بارش باران است ، لازم است توجه بیشتری به این بخش شود. بین تولید برقآبی‌ها و میزان بارش یک ارتباط مستقیم وجود دارد و متناسب با رشد یا کاهش بارش، میزان تولید برق نیز نوسان یافته است. این مسئله از آن جهت اهمیت دارد که با توجه به شرایط اقلیمی کشور و کم آبی، بروز خشکسالی نه فقط بخش‌های کشاورزی را متاثر می‌سازد، بلکه به دلیل حجم قابل توجه نیروگاه‌های برقآبی در تامین برق کشور، عملا عرضه برق نیز متاثر از خشکسالی نوسان می‌یابد و به‌ویژه در ایام پیک و در فصل‌های گرم سال این مسئله خود را بیشتر نشان می‌دهد.

با توجه به اینکه توسعه ظرفیت تولید و عرضه برق نیازمند سرمایه‌گذاری‌های زیادی است ، رشد تولید و عرضه برق متاثر از میزان سرمایه‌گذاری است.

بخش عمده سرمایه‌گذاری ریالی کشور در بخش توزیع و انتقال بوده است به نحوی‌که در 5 سال اخیر سهم بخش تولید از مجموع سرمایه‌گذاری انجام شده حدود 15درصد می‌باشد. نکته مهم دیگر آن است که میزان سرمایه‌گذاری متناسب با نرخ تورم نبوده است به نحوی که اگر اثر تورم را از حجم سرمایه‌گذاری‌ها خنثی کنیم این روند نزولی است، به عبارتی اگر معادل ارزی سرمایه‌گذاری انجام شده را محاسبه نماییم، مشاهده می‌شود که روند سرمایه‌گذاری در صنعت برق از سال 1387 نزولی شده و از6.5 میلیارد دلار در سال 1387 به0.63 میلیارد دلار در سال 1399 رسیده است. این روند نزولی سرمایه‌گذاری با روند نزولی نرخ رشد افزایش ظرفیت نیروگاهی کشور هم همخوانی دارد. به‌عبارت‌دیگر به‌وضوح دیده می‌شود که در دهه گذشته رشد سرمایه‌گذاری در بخش تولید برق منفی بوده و در نتیجه رشد ظرفیت تولید هم منفی است.

** روند مصرف و تقاضای برق

همانطور که بیان شد، پدیده خاموشی از شکاف بین عرضه و تقاضای برق ایجاد می‌شود. برای تحلیل روند تقاضا یا مصرف برق لازم است روند برخی از شاخص‌های آماری حوزه مصرف را مورد بررسی قرار دهیم. مقایسه نرخ رشد تقاضا و رشد تولید برق(عرضه) نشان می‌دهد که روند رشد تقاضا در دهه گذشته صعودی بوده و به‌طور متوسط 5 درصد رشد داشته است، این در حالی است که روند رشد ظرفیت تولید برق کشور در 10 سال گذشته به‌طور متوسط نزولی بوده و متوسط رشد آن سه درصد بوده است که این تفاوت نرخ رشد منجر به شکاف عرضه و تقاضا می‌شود ودر نتیجه آن حجم عرضه برق از حجم تقاضای برق جا می‌ماند و منجر به خاموشی می‌ شود.

تراز تولید و مصرف برق طی سال‌های 1389 تا 1399 نشان می‌دهد که روند رشد توان تولیدی نیروگاه‌های کشور طی 10 سال گذشته افزایشی بوده و از 39 هزار مگاوات در سال 1389 به 58 هزار مگاوات در سال 1399 رسیده است، هر چند که بین سال 1398 و 1399 تفاوت محسوسی دیده نمی‌شود اما می‌توان موضوع رکود و کاهش فعالیت‌های ناشی از محدودیت‌های کرونا در سال 1399 را عامل این عدم افزایش دانست.

**روند ده‌ساله صنعت برق ایران

در بررسی وضعیت مصرف برق در سال 1400 و بروز خاموشی‌های اخیر، بررسی پیک‌بار در دو ماه اول سال 1399 و 1400 و مقایسه آن با پیک سال 1399 جالب توجه است. میزان پیک‌بار در ابتدای سال 1400 کمتر از پیک تابستانی سال‌های 1399 بوده اما حجم خاموشی‌ها به‌مراتب بیشتر از سال‌های قبل بوده است. علت این امر را می‌توان در روش مدیریت خاموشی‌های وزارت نیرو دانست. به نظر می‌رسد در سال‌های گذشته، با مانورهای مدیریت مصرف که در تابستان‌ها اجرا می شد، به جای خاموشی‌های اجباری، خاموشی‌های داوطلبانه به صنایع کشور داده می‌شد (از طریق تفاهم‌نامه‌های عدم مصرف برق در زمان پیک) اما در اوایل سال جاری این سازوکارها هنوز عملیاتی نشده بودند و به نوعی با بروز زودهنگامی ظهور پیک برق، روش‌های متعارف مدیریت مصرف جاماندند.

در خاتمه این گزارش، اشاره‌ای به موضوع مصرف برق تولید‌کنندگان غیرقانونی رمز ارزها که به عنوان عامل بروز خاموشی‌های ابتدای سال 1399 مطرح شده است، ضروری است. اگرچه تحلیل‌های ارائه شده از سوی ذینفعان موضوع یعنی صاحبان صنایع تولید رمز ارز از یک سو و مدیران وزارت نیرو از سوی دیگر، متناقض هم است و به دلیل آن که اطلاعات دقیقی وجود ندارد نمی‌توان مبتنی بر داده استدلال نمود، اما می‌توان مدعی شد که موضوع رمز ارزها نمی‌تواند عامل مهمی باشد چرا که شکاف بین عرضه و تقاضای برق روندی داشته‌است که از سال‌های قبل وجود داشته‌است و بدون ظهور رمزارزها (چه قانونی چه غیرقانونی)، پدیده خاموشی بازهم مشاهده می‌شد.

**راهکارهای مقابله با خاموشی

برای رفع مشکل خاموشی و جلوگیری از تکرار آن، لازم است که میزان عرضه و تقاضای برق در شبکه تراز شوند به عبارت دیگر مجموع تقاضا و مجموع عرضه در یک تعادل قرار گیرند. برای این منظور لازم است راهکارهای به کارگرفته شود که از یک طرف میزان تولید برق را افزایش دهد و از طرف دیگر حجم تقاضا را بهینه و اختلاف پروفایل بار مصرفی را در ساعت غیرپیک و پیک به هم نزدیک کند. این راهکارها را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:

**افزایش ظرفیت تولید و شبکه برق

ظرفیت تولید برق کشور در سال‌های گذشته رشد کمی داشته است. با توجه به اینکه در سال‌های گذشته با رکود اقتصادی مواجه بوده‌ایم، شکاف بین عرضه و تقاضا کمتر مشاهده شده است؛ هرچند که انتظار می‌رود با کاهش تحریم‌ها و ظهور رشد اقتصادی، کمبود عرضه برق به شکل بحرانی بروز یابد، برای همین ضروری است حجم ظرفیت تولید کل برق کشور افزایش یابد.

در ارتباط با چشم‌انداز افزایش ظرفیت تولید برق کشور دو سناریو وجود دارد. در سناریو ادامه وضع موجود انتظار می‌رود سالانه به طور متوسط سالانه حدود 2500 مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شود و در سال 1404 به ظرفیت نامی حدود 98 هزار مگاوات برسد اما اگر دولت بخواهد در چهارچوب رشد اهداف برنامه ششم و متناسب با ظرفیت رشد اقتصادی مورد انتظار در اسناد بالادستی کشور، تولید برق کشور را افزایش دهد، انتظار می‌رود سالانه حدود 4700 مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور افزوده شود و در سال 1404 به ظرفیت نامی حدود 109 هزار مگاوات دست پیدا کند.

افزایش راندمان نیروگاه‌های فعلی با اجرای طرح‌های فناورانه بهینه‌سازی و تبدیل نیروگاه‌های گازی به نیروگاه‌های سیکل ترکیبی، روش‌هایی هستند که با سرمایه کمتر بازدهی بیشتری برای افزایش ظرفیت برق ایجاد می‌کنند. همچنین متناسب با افزایش تولید برق، نیاز است که ظرفیت شبکه انتقال و فوق توزیع نیز توسعه یابد. شواهد حاکی از آن است که در برخی از نواحی کشور به دلیل مشکلات بخش انتقال، پدیده برق حبس شده، وجود دارد. در این زمینه لازم است طرح‌های توسعه‌ای شبکه برق کشور اولویت بندی شوند و طرح‌های نیمه‌تمام و حیاتی شبکه، در اولویت قرارگیرند.

با توجه به سناریوهای پیش روی صنعت، برآورد می‌شود، در افق 1404 بطور متوسط بین 8 تا 15 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری مورد نیاز است که در شرایط موجود بدون اصلاح نظام مالی صنعت برق قابلت چنین سرمایه‌گذاری وجود ندارد. برای همین ضروری است که سازوکارهای حاکم بر سرمایه‌گذاری صنعت برق به نحوی اصلاح شود که طرح‌های سرمایه‌گذاری توجیه اقتصادی پیدا کند تا بخش خصوصی نسبت به سرمایه‌گذاری در این بخش علاقمند شود.

**متنوع سازی سبد عرضه و تغییر مدل کسب‌وکار تولید ومصرف برق

باتوجه به اینکه در سال‌های گذشته عمده تولید برق وابسته به منابع گازی بوده است و از آنجا که در فصول سرما مصرف گاز برای گرمایش به پیک می‌رسد و به دلیل کمبود گاز خاموشی رخ می‌دهد، لازم است که سبد انرژی‌های اولیه کشور، تغییر کند و اتکا تولید برق به سوخت گاز کمتر شود. بنابراین در الگوی توسعه برق آینده کشور، ضروری است که تجدیدپذیرها به‌ویژه خورشیدی و تولید همزمان برق و گرما (CHP و CCHP) مورد توجه قرار گیرد. این الگوهای تولید برق نیازمند تغییر الگوی مصرف‌کننده صرف به مصرف‌کننده-تولیدکننده برق تغییر کند. برای این منظور لازم است سازوکارها و مدل‌های کسب‌وکاری جدیدی طراحی و ارتباط بین بخش عرضه و تقاضای برق اصلاح شود.

**کاهش تلفات و بهینه‌سازی مصرف برق (کاهش شدت مصرف)

ازآنجاکه یارانه زیادی به‌صورت پنهان به برق داده می‌شود ، شدت مصرف انرژی برق در کشور بسیار بالا است و در بخش‌های مختلف اعم از خانگی، صنعتی و کشاورزی، از تجهیزات و فناوری‌هایی استفاده می‌شود که بازدهی پایینی دارند. همچنین بخش‌های زیادی از شبکه توزیع برق کشور به دلیل فرسودگی تجهیزات، تلفات بالایی دارند که نیاز به نوسازی و بازسازی در آنها ضروری است. برای این منظور لازم است که از طریق جایگزینی تجهیزات پربازده به‌جای کم بازده و نوسازی شبکه‌های فرسوده توزیع برق، از اتلاف برق مصرف جلوگیری شود و برای این کار لازم است سرمایه‌گذاری و از فناوری‌های مختلفی استفاده شود. اجرای این طرح‌های بهینه‌سازی نیازمند اصلاح تعرفه‌های برق و شکل‌گیری عملی سازوکارهایی مانند بازار صرفه‌جویی است تا به تدریج شدت مصرف انرژی کشور اصلاح و تلفات برق کاهش یابد. سیاست‌های قبلی مانند ماده 12 قانون رفع موانع تولید، به دلیل غیراقتصادی بودن این نوع طرح‌ها از یک طرف و آماده نبودن ساختارهای دولتی برای ارائه تسهیلات و پوشش ریسک‌های سرمایه‌گذاری از سوی دیگر، عملا موفق نبوده است. برای همین ضروری است سیاست‌گذاری جامع انرژی کشور برای بهینه‌سازی مصرف برق کشور، ساختارهای نهادی و سازوکارهای مالی مناسبی را فراهم آورد تا با سرمایه‌گذاری و اجرای طرح‌های بهینه‌سازی ، وضعیت مصرف بطور اساسی و پایدار اصلاح شود.

**اصلاح منحنی بار شبکه برق (پیک سایی)

یکی دیگر از چالش‌های شبکه برق، اختلاف مصرف برق در ساعات مختلف شبانه‌روز است به نحوی‌که موجب کمبود برق در زمان‌های پیک و در نتیجه بروز خاموشی شده و در برخی ساعات اضافه تولید برق و کاهش بازدهی تولید می‌شود. در نتیجه تقاضای یکنواختی برای برق وجود نداشته و منحنی بار دارای اختلاف زیادی در زمان‌های مختلف است، به همین منظور لازم است منحنی بار اصلاح شود تا میزان مصرف و تولید برق یکنواخت تر شده و از نظر اقتصادی بهینه شود. اصلاح منحنی بار نیازمند اولا ثبت مصرف در زمان‌های مختلف است و از سوی دیگر تعرفه‌های برق به نحوی منعطف گردد که مشترکان برای بهینه‌سازی هزینه‌های خود، الگوی مصرف خود را تغییر دهند. اجرای این سیاست نیازمند سرمایه‌گذاری برای اضافه شدن تجهیزاتی در شبکه برق برای ثبت اطلاعات پروفایل بار (یا استفاده از کنتورهای دیجیتالی) وابداع روش‌های نوین تجارت برق (تجمیع سازی صرفه‌جویی‌های مصرف‌کنندگان خرد و استفاده از مزایای آن) است . این موارد نیز بدون اصلاح نظام مالی صنعت برق و ایجاد ساختارهای مناسب حقوقی برای هدایت سرمایه‌گذاران بخش خصوصی و شرکت‌های فناور ممکن نمی‌باشد. به همین ضروری است سازوکارهای اقتصادی و حقوقی برای پیک سایی به روش اقتصادی و مستقل از فشار حاکمیتی فراهم شود تا بصورت خودسامان‌یابنده و از طریق مکانیزم‌های بازار، بهینه شود.

ارسال نظر