درس های اقتصادی ۱۴۰۳
سیدمحمود صدری تحلیلگر و استاد دانشگاه

سال ۱۴۰۳ به ما نشان داد که یک اقتصاد قوی تا چه میزان می توان بر همه عرصه ها موثر باشد. مقوله ای که کشورهای عربی از آن بهره مند شده و استفاده می کنند.
باید توجه داشت که اقتصاد این کشورها از ایران قویتر و چالاکتر شده اند. پروژهها و طرحهایی که دول خلیج فارس دنبال میکنند در سطحی فراتر از ایران قرار دارد. تولید ثروت در عربستان و امارات و قطر به چندین تریلیون دلار بالغ شده و شرکت آرامکو تنها دو میلیارد تریلیون ارزش پیدا نموده است.
همچنین سه کشور خلیجفارس میلیاردها دلار ذخیره ارزی و اوراق در سطح جهان دارند. سطح روابط عربستان با چین فقط هشتاد میلیارد و مجموعه آنها از سیصد میلیارد فراتر رفته و رقم آینده پانصدمیلیارد پیشبینی شده است.
این حجم از مناسبات با خرید انرژی و صدور کالا و خدمات و تکنولوژی همراه است که هم تامین حداکثری منافع چین در نیاز به انرژی و هم احتیاج به بازار برای صدور کالاها را دربر دارد.
روسها هم در حد و قواره اقتصادشان به همکاری در نفت و گاز و تعیین قیمتهای جهانی بشدت به این کشورها وابسته و نیازمند است.
کشورهای خلیجفارس قدرت اجماع منطقهای و جهانی دارند در حالیکه جمهوری اسلامی نه تنها از این ظرفیت برخوردار نیست بلکه بعنوان یکسوژه و مشکل مطرح میباشد.
روشن است مواضع این کشورها در بحران اکراین و یا در مساله تایوان بسیار اثر بخشتر از ایران میباشد.
در اجماع جهانی و آرا در سازمان ملل و دیگر مجامع و اثرگذاری در سازمانهای بین المللی نیز این کشورها فاصله زیادی را با ایران ایجاد نمودهاند.
دول خلیج فارس قدرت انتخاب دارند چون اقتصاد قوی دارند.
غرب تمام توان خود را برای داشتن روابط با این کشورها بکار میبرد. چنانچه دو قدرت شرقی نگاه سردی به آنها بکنند مسیر این کشورها برای استفاده حداکثری با غرب و کل جهان باز است؛ سیاست این دولتهای کوچک ارتباط با همه بازیگران جهانیست و لذا دو قدرت شرقی ناچارند که حداکثر امتیاز را برای جلب نظر آنها داشته باشند تا در بازی رقابت از کشورهای غربی باز نمانند.
در دنیایی که همگام با جهانی شدن بسیاری از امور است، یک اقتصاد قوی به عنوان عاملی مهم در پیشرانه پیشرفت محسوب میشود و به کشورها کمک میکند تا چالشها را غلبه کنند، اجتماعات را پیشرانه کنند و به شهروندانشان کیفیت زندگی بهتری ارائه دهند.