ارزشگذاری آب
با اقتباس از گزارش ارزش گذاری آب سازمان ملل و درس آموخته هایی بیش از دو دهه فعالیت و کنشگری در صنعت آب ایران
نویسندگان:
امیررضا صوفی نژاد: فعال اقتصادی حوزه آب در صنعت احداث
اسماعیل احمدپور: فعال اقتصادی حوزه آب در صنعت احداث
آب در دنیای بحرانزده امروز و ضرورت بازندیشی درباره ارزش آن
آب، گوهر زیستیِ هستی بشر و طبیعت است؛ جوهرهای که با جان و روان جوامع انسانی درآمیخته و تاریخ، فرهنگ، اقتصاد، کشاورزی، سلامت، معنویت و قدرت سیاسی را همزمان تحتتأثیر قرار داده است. با وجود این عظمت و چند وجهی بودن، آنچه امروزه در جهان و به ویژه در کشورهای در حال توسعه در رابطه با آب مشاهده میشود، تصویر یک بحران عمیق است، بحرانی چند وجهی که نه فقط از کمبود آب، بلکه از بیتوجهی مزمن به ارزشهای گوناگون آن ناشی میشود.
در سرتاسر دنیا، امروز رودخانههایی که روزی کانون و گهواره تمدن بودند، خشکیدهاند؛ آبخوانهایی که قرنها پایدار بودند، اکنون به مرز فروپاشی رسیدهاند. منابع سطحی و زیرزمینی آلوده شدهاند و در بسیاری از مناطق شهری و روستایی، مردم به آب سالم و پایدار دسترسی ندارند. اما در پس همه این چالشها، یک علت بنیادی و مشترک به چشم میخورد و آن این است که ارزش واقعی آب در سیاستگذاری، نظامهای اقتصادی، فرهنگ عمومی و ساختارهای حکمرانی، آنطور که باید مورد توجه قرار گیرد، دیده نشده است.
در قرن بیستویکم، بشر به نقطهای رسیده است که دیگر نمیتواند آب را صرفاً یک منبع طبیعی بداند که هر وقت خواست از آن بهره ببرد. تغییرات اقلیمی، افزایش جمعیت، توسعه بیرویه شهری، صنعتیشدن کشاورزی و شیوههای مصرف ناپایدار، باعث شدهاند منابع آبی تجدیدپذیر نیز در معرض نابودی قرار گیرند.
طبق گزارش توسعه آب سال ۲۰۲۱ سازمان ملل متحد، تا سال ۲۰۵۰، تقاضا برای آب در جهان حداقل ۳۰٪ افزایش خواهد یافت و بیش از ۴ میلیارد نفر در مناطقی زندگی خواهند کرد که در بخشی از سال با تنش آبی شدید مواجه بوده و حدود ۲ میلیارد نفر به آب شرب امن دسترسی نخواهند داشت.
بحران آب سالیانه میلیاردها دلار خسارت اقتصادی وارد خواهد نمود؛ اما این خسارت تنها مالی نیست، بلکه پیامدهای آن شامل بیثباتی اجتماعی، مهاجرت اجباری، گسترش فقر، بیماریهای واگیر، و تهدید سلامت عمومی خواهد بود.
این واقعیتها نشان میدهند که ما با یک بحران چند وجهی و پیچیدهی آب روبهرو هستیم؛ بحرانی که نمیتوان آن را صرفا با راهکارهای فنی یا تنها با سرمایهگذاریهای سنگین مدیریت کرد، بلکه نیازمند تغییر نگرش و توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی مسئله هستیم. همانگونه که دکتر محمد فاضلی به این نکته دقت نظر داشته و بیان نمودند که : «در گذشته برای بحران آب ما همیشه یک راهحل داشتیم و آن انتقال آب بوده » در حالی که تجربه نشان میدهد صرفاً تکیه بر راه حل های تک بعدی چون لولهکشی و انتقال آب برای رفع مشکلات پیچیده ای چون چالش آب کافی نبوده و باید همه وجوه بحران آب را همزمان در نظر گرفت تا بتوان راهحلهای پایدار و مؤثر دست یافت.
خلاصه و معرفی گزارش: (درس آموخته)
گزارش جهانی توسعه آب سازمان ملل متحد که توسط نهادهای سازمان ملل از جمله یونسکو، UN-Water، FAO، UNEP و مشارکت صدها کارشناس تدوین شده، یکی از مهمترین منابع بین المللی در حوزه حکمرانی آب است.
این گزارش نخستین بار در سال 2003 منتشر شد و از آن زمان تاکنون به صورت سالیانه منتشر میگردد، گزارش سال 2021 که با عنوان "ارزش گذاری آب" تدوین شده، نقطه عطفی در تحول رویکرد های جهانی به منابع آب بوده که تلاش می کند با عبور از چارچوب های فنی و اقتصادی صرف، نگاه چند بعدی به ارزش های اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و سیاسی آب و در پاسخ به بحران فزاینده جهانی، ناکارآمدی مدل های سنتی قیمت گذاری و نیاز به حکمرانی مشارکتی و ارزش محور آب ارائه نماید. تدوین این گزارش حاصل همکاری صدها متخصص از آژانس های سازمان ملل، دانشگاه ها، سازمان های مردم نهاد و دولت هاست که با هدف پر کردن شکاف موجود میان ارزش واقعی آب و رفتارهای تصمیمسازان، چارچوبی جامع برای شناسایی، ارزیابی، تحلیل و ادغام ارزشهای مختلف آب در سیاستگذاریها ارائه میدهد. این گزارش، بستر ایجاد گفتمان ملی و بین المللی برای احیای رابطه متوازن انسان، طبیعت و توسعه از منظر آب را فراهم آورده است.
در ساختار این گزارش، پس از ارائه مبانی نظری و مفهوم شناسی ارزش، پنج بُعد کلیدی ارزش آب (اقتصادی، خدمات عمومی، زیرساختی، زیست محیطی و فرهنگی) را با مثال های جهانی بررسی نموده و سپس چارچوب عملی چهار مرحله ای برای ارزش گذاری آب در سیاست گذاری و حکمرانی پیشنهاد داده است.
مفهوم «ارزش» و اهمیت آن در حکمرانی منابع
درک ما از آب، به نحوه رفتارمان با آن را شکل میدهد. اگر آب را صرفاً یک منبع مصرفی بدانیم، با آن همانند سوخت یا کالا برخورد خواهیم می کنیم. اما اگر آن را حامل زندگی، عدالت، امنیت و فرهنگ بدانیم، رفتاری اخلاقمدارانهتر، مسئولانهتر و آیندهنگرانهتر در قبال آن خواهیم داشت.
اینجاست که مفهوم «ارزش» مطرح میشود. در ادبیات حکمرانی عمومی و اقتصاد منابع طبیعی، «ارزش» مترادف با قیمت نیست. ارزش، دامنهای گسترده از مفاهیم اقتصادی، اجتماعی، محیطزیستی، معنوی و فرهنگی را در بر میگیرد. اما متأسفانه، در بسیاری از سیاستگذاریها، تنها بخشی از این ارزش، یعنی ارزش بازاری، در نظر گرفته میشود، آن هم به شکل ناقص و در قالب قیمتگذاری مصرف آب.
سازمان ملل در گزارش توسعه آب ۲۰۲۱ تأکید میکند که یکی از علل اصلی ناکارآمدی در مدیریت منابع آب، همین نادیده گرفتن ارزشهای غیرمالی آن است. به بیان دیگر، چنانچه تنها به هزینه ساخت سد یا درآمد حاصل از کشاورزی توجه شود، اما سلامت اکوسیستم، حق دسترسی جامعه محلی یا آیینهای فرهنگی نادیده گرفته شوند، با تصمیمی ناقص، ناسالم و ناپایدار روبهرو خواهیم شد.
ارزشگذاری آب، نهتنها یک موضوع فنی، اقتصادی یا زیستمحیطی، بلکه یک موضوع اخلاقی، اجتماعی و تمدنی است. برای گذار از بحران، ایران نیاز دارد که «آب» را دوباره کشف کند، آن هم نهتنها بهعنوان منبعی برای مصرف، بلکه بهعنوان مفهومی برای زندگی، عدالت، معنویت و آینده.
در زبان روزمره، واژه «ارزش» به مفهومی مثبت، اخلاقی یا مالی اشاره دارد؛ اما در علوم مختلف، بهویژه در اقتصاد، محیطزیست، جامعهشناسی و سیاستگذاری عمومی، ارزش به چیزی فراتر از قیمت و سود اقتصادی می پردازد.
وقتی سخن از ارزشگذاری آب به میان میآید، منظور ما تعیین اهمیت، کارکرد، تأثیر و جایگاه آب در زندگی انسانها و طبیعت، از منظرهای گوناگون است. ارزش آب را نمیتوان به یک عدد یا واحد پول تقلیل داد. آب دارای ابعاد مادی، معنوی، فرهنگی، زیستی، اقتصادی، اخلاقی و حتی سیاسی است. در واقع، این تنوع و چندوجهی بودن، همان چیزی است که ارزشگذاری آب را از ارزشگذاری سایر منابع طبیعی متمایز میسازد. یکی از رایجترین سوءبرداشتها در سیاستگذاری آب، یکسانپنداشتن ارزش و قیمت است. بسیاری از سیاستگذاران وقتی درباره ارزش آب صحبت میکنند، تصور میکنند موضوع صرفاً به نرخگذاری یا تعرفهها مربوط است. اما این اشتباهی جدیست.
برای اینکه به این تفکیک برسیم، لازم است ابتدا مفاهیم قیمت، هزینه، ارزش و ارزش گذاری را در مورد آب باز تعریف کنیم:
قیمت (Price): بهایی که برای خرید/مصرف کالا یا خدمات پرداخت میشود مانند تعرفه ماهانه آب مصرفی در منازل
هزینه (Cost): مبلغی که برای تأمین، تصفیه، انتقال و توزیع آب صرف میشود مانند هزینه ساخت سد یا تصفیهخانه
ارزش (Value): اهمیت یا نفعی که یک چیز برای فرد یا جامعه دارد که الزاماً پولی نیست مانند لذت نوشیدن آب در بیابان یا حفظ رودخانه ای تاریخی چون جاری بودن زاینده رود
ارزشگذاری (Valuation): فرآیند سنجش و ارزیابی ارزش، چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی
بدین ترتیب، میتوان گفت:
• هر چیزی که قیمت دارد، ارزش دارد، اما هر ارزشی الزاماً قابل قیمتگذاری نیست.
• هدف ارزشگذاری، نه الزاماً فروش آب، بلکه درک نقشهای گوناگون آن در زندگی انسان و طبیعت است.
در ادبیات بینالمللی، ارزش آب، بهصورت های زیر دستهبندی شده است:
ارزش اقتصادی
آب بهعنوان نهادهای در تولید و اقتصاد (کشاورزی، صنعت، انرژی، خدمات شهری) دارای ارزش اقتصادی مستقیم است. این ارزش قابل سنجش از طرق مختلف چون قیمتگذاری بازار، بهرهوری، درآمد و هزینه جایگزین است
ارزش آب در تولید برنج در استان گیلان یا ارزش آب مصرفی در یک کارخانه فولاد در اصفهان از نوع ارزش اقتصادی است.
ارزش زیستمحیطی (اکولوژیکی)
آب بهعنوان بخشی از چرخه طبیعت، نقشی حیاتی در حفظ حیات وحش، کنترل سیلاب، تغذیه آبخوانها، خنکسازی اقلیم، و تصفیه طبیعی دارد این ارزش اغلب نامرئی است اما در طول زمان، حیاتیتر از ارزش اقتصادی است.
ارزش اجتماعی
آب بنیان سلامت عمومی، امنیت غذایی، بهداشت، و توسعه اجتماعی است. دسترسی به آب آشامیدنی سالم، حق ابتدایی بشر و نقشی کلیدی در توانمندسازی زنان، آموزش دختران و کاهش فقر دارد.
ارزش فرهنگی و معنوی
در بسیاری از تمدنها، آب نه تنها منبع حیات، که نمادی از تقدس، زایش و برکت بوده است. از زایندهرود در اصفهان تا فرات در تمدن کهن بینالنهرین، و از رود گنگ در هند تا رود نیل در مصر، آب همواره در آیینها، اسطورهها و حافظه جمعی انسان جایگاهی والا داشته است. رود گنگ برای مردم هند سرچشمهای از پاکی و رهایی از گناه به شمار میرود و در هند بر این باورند که آب آن چون زاینده رود ( زنده رود ) نیروی زایش و حیات معنوی در خود دارد. در ایران باستان نیز الهه آب از منزلتی والا برخوردار بود و معبد آناهیتای کنگاور بهعنوان نمادی ماندگار از این باور، بیانگر جایگاه فرهنگی و معنوی آب در ایران باستان است. بیتردید نادیده گرفتن چنین ارزشهایی، شکافهای اجتماعی و مقاومتهای فرهنگی را در پی خواهد داشت.
ارزش سیاسی و حکمرانی
امروز آب تنها منبعی طبیعی نیست، بلکه گاهی به ابزاری برای قدرت و عاملی برای خصومت و درگیری تبدیل می شود. در سطح ملی، منازعات بر سر تخصیص آب بین استانها و مناطق مختلف کشور نمونهای روشن از این واقعیت است. تجربههای داخلی مانند کشمکشهای طولانی و مناقشات اجتماعی بر سر خط انتقال آب زایندهرود به یزد، و چالشهای مرتبط با طرح انتقال آب بن - بروجن نشان میدهد که تصمیمات آبی به سرعت میتوانند فراتر از یک مسئله فنی مهندسی، به موضوعی سیاسی، امنیتی و حتی اجتماعی بدل شوند در سطح فراملی نیز، اهمیت ژئوپلیتیکی آب در روابط کشورها بسیار پررنگ است. نمونهای از این چالش، مسئله رود هیرمند است. افغانستان بهعنوان یک کشور در بالادست سرزمین ما در شرق، با احداث سد و کنترل جریان آب، بر دسترسی ایران به منابع آبی اثرگذار بوده و همین امر امروز موجب بروز اختلافات سیاسی و تنشهای دیپلماتیک شده است؛ و اما این وضعیت، همانگونه که در شرق برای ایران مشکل ساز شد، اما روایت در غرب به گونه ای دیگر است به نحوی که ایران در کنترل بخشی از جریان آب ورودی به عراق نقشی تعیینکننده دارد، این موارد بهروشنی جایگاه ژئوپلیتیکی آب و اهمیت مدیریت منصفانه و مبتنی بر همکاری میان کشورها را نشان میدهد
ارزشگذاری آب پیچیدهتر از سایر منابع است چراکه آب ویژگیهایی دارد که آن را از سایر منابع مانند برق، گاز یا سوخت متمایز و پیچیده تر نموده. چون:
سیال بودن که مفهوم جابجایی و جریانپذیری آن باعث دشواری در اندازهگیری مصرف و تعیین مالکیت میشود.
چندمنظوره بودن بدین معنا که یک واحد آب ممکن است همزمان چندین ارزش متفاوت (آبیاری، شرب، زیستمحیطی) داشته باشد.
همپیوندی با فرهنگ که در بسیاری از جوامع، آب بخشی از باورهای مذهبی و نمیتوان آن را صرفاً کالایی دانست؛
و سر آخر
رقابت و تعارض منافع با این توصیف که کاربران مختلف (کشاورزی، صنعت، محیطزیست) برداشت ارزشهای متفاوتی از آب دارند که قابل جمع بندی نیستند.
در نتیجه، هر گونه تلاش برای ارزشگذاری آب باید چندبعدی و مشارکتی باشد ودر عمل، در محافل علمی و سیاسی، ارزشگذاری آب با دو دسته ابزار اقتصادی و غیر اقتصادی انجام میشود (که شرح جزئیات آن در این مقاله نمی گنجد).
ابزارهای اقتصادی (کمی):
• تحلیل هزینه فایده (CBA): مقایسه ارزش مالی منافع و هزینههای یک طرح آبی.
• قیمتگذاری مشروط (CV): برآورد تمایل افراد به پرداخت برای حفظ یا بهبود وضعیت آب.
• روش هزینه جایگزین: تخمین هزینه تأمین آب از منبع جایگزین در صورت از دست رفتن منبع اصلی.
• مدلهای ردپای آبی و آب مجازی: تحلیل غیرمستقیم مصرف آب در تولید کالاهای متفاوت.
ابزارهای کیفی و ترکیبی:
• تحلیل چندمعیاره (MCDA): ارزیابی تصمیمها بر اساس مجموعهای از معیارهای کمی و کیفی.
• داستانگویی مشارکتی و مصاحبه عمیق: استخراج ارزشهای فرهنگی و محلی آب.
• ارزیابی مشارکتی اجتماعی (SIA): سنجش تأثیر سیاستها بر گروههای اجتماعی مختلف.
ارزشگذاری مناسب آب با اهدافی چون شفافسازی در تخصیص منابع، کمک به تصمیمگیری مبتنی بر شواهد، احترام به ارزشهای مختلف کاربران و تقویت حکمرانی عادلانه انجام می شود و در یک ساختار حکمرانی کارآمد، وظایف و نقش دستگاه ها برای ارزشگذاری آب باید بهدرستی تعریف و تفکیک و در یک چارچوب مناسب صورت پذیرد که مدل پیشنهاد ارزش گذاری در ایران به شرح ذیل ارائه می گردد:
دولت مرکزی (وزارت نیرو، محیطزیست): طراحی چارچوب ملی، تصویب تعرفه، مدیریت کلان تخصیص آب
شهرداریها و شرکتهای آبفا: اجرای تعرفهها، مدیریت خدمات عمومی، پاسخگویی به شهروندان
سازمانهای مردمنهاد: شناسایی ارزشهای اجتماعی و فرهنگی، مطالبهگری
دانشگاهها و مراکز پژوهشی: تدوین ابزارهای سنجش، ارائه تحلیلهای علمی
جوامع محلی و شوراها: بیان نیازها، حفظ دانش بومی، مشارکت در ارزیابیها
حال از منظری دیگر به جنبه های کلیدی ارزش آب پرداخته و آن را در قالب ابعاد پنج گانه کلیدی ارزش آب مورد بررسی قرار می دهیم. البته این تفکیک بهمعنای آن نیست که هر بعد آن، مستقل از دیگری است؛ بلکه برعکس، همه این موارد به یکدیگر پیوسته، مرتبط و یکپارچه است و هدف آنها ایجاد درک نظاممندی از ارتباطات چندلایهای میان ابعاد مختلف زندگی انسان، طبیعت و آب در قالب پنج ارزش کلیدی ذیل است:
1. ارزشهای زیستمحیطی (Ecological value)
2. ارزشهای زیرساختی (Infrastructure value)
3. ارزش خدمات عمومی WASH (Public service value)
4. ارزش اقتصادی (Economic and productive value)
5. ارزشهای فرهنگی و اجتماعی (Socio-cultural value)
ارزشهای زیستمحیطی آب (آب، ریشه اکوسیستم و حافظ حیات زمین)
آب شریان اصلی اکوسیستمهای طبیعی است. رودخانهها، تالابها، دریاچهها، سفرههای زیرزمینی، یخچال ها و سواحل دریا، نهتنها ذخایر فیزیکی آب، بلکه زیستبومهایی پویا و زنده هستند که برای میلیونها گونه جانوری و گیاهی، زیستگاه اصلی به شمار می آیند.
برای این اکوسیستم کارکرد هایی چون تنظیم چرخه آب و اقلیم و تصفیه طبیعی آب، تغذیه و پایداری آبهای زیرزمینی، کنترل سیلاب، خشکسالی و پشتیبانی از تنوع زیستی و منابع غذایی مهم و حیاتی است. بی توجهی به این ارزش ها باعث ایجاد تهدیدهایی چون، تخریب تالابها، خشکی رودخانه ها، کاهش حجم آب سفره های زیرزمینی، فرونشست زمین و در نهایت باعث نابودی ظرفیت زیست پذیری سرزمین خواهد شد.
ارزشهای زیرساختی آب (زیرساخت آب، ستون فقرات تابآوری ملی)
زیرساختهای آبی از کانالهای سنتی گرفته تا سیستمهای هوشمند امروزی، ابزارهای کلیدی مدیریت آب هستند. این زیرساختها نهتنها در انتقال و ذخیرهسازی، بلکه در تابآوری در برابر بلایای طبیعی، امنیت غذایی و رشد اقتصادی نقش اساسی دارند در عین حال با چالشهای متعدد و پیچیده ای چون فرسودگی زیرساخت ها، هدر رفت بالا و اجرای بدون ارزیابی زیستمحیطی و عدم مشارکت ذینفعان در زمان طراحی و هزینههای نگهداری و بهرهبرداری بالا روبهرو هستند. برای ارزشگذاری زیرساختها فقط هزینه ساخت مهم نیست؛ بلکه به کارایی، بهرهوری، عمر مفید، تاثیرات اجتماعی و مطالعات زیست محیطی نیز باید توجه ویژه شوند.
ارزش خدمات عمومی WASH (آب و بهداشت محیط، زیربنای سلامت و توسعه جوامع انسانی)
دسترسی به آب سالم و خدمات بهداشتی نهتنها یک نیاز اساسی، بلکه حقی بنیادین برای توسعه در جوامع انسانی به شمار میآید. برنامههای جهانی WASH (Water, Sanitation and Hygiene) بر این اصل استوار هستند که در هر مکانی کیفیت زندگی، سلامت عمومی و حتی فرصتهای آموزشی و اقتصادی جوامع بهشدت وابسته به دسترسی پایدار منابع آب ایمن و زیرساختهای بهداشتی مناسب است. تجربههای بینالمللی نشان می دهد که سرمایهگذاری در این حوزه، کاهش قابل توجهی در بیماریهای واگیردار، بهبود شاخصهای سلامت کودکان و ارتقای بهرهوری اقتصادی جوامع را به همراه خواهد داشت.
در ایران، با توجه به دستاوردهای مهمی که در سالهای اخیر در گسترش شبکههای آب آشامیدنی شهری و روستایی به وجود آمده است، همچنان چالشهایی در زمینه تأمین آب سالم در بعضی از مناطق کم برخوردار و نیز مدیریت پایدار شبکههای بهداشتی وجود دارد. این وضعیت بیانگر آن است که توجه به ارزش خدمات عمومی آب و بهداشت، نهتنها بخشی جداییناپذیر از حکمرانی پایدار منابع آب و توسعه اجتماعی است، بلکه ضرورتی حیاتی برای کاهش نابرابریها و ارتقای کیفیت زندگی در کشور به شمار میرود.
ارزش اقتصادی و بهرهوری آب (آب، محرک تولید، اشتغال و امنیت غذایی)
آب، به عنوان اصلیترین و مهمترین نهاده تولید در کشاورزی و یکی از عوامل حیاتی در صنعت، انرژی، خدمات شهری و گردشگری است. با این حال، در اغلب کشورها، آب بهشدت پایینتر از ارزش واقعیاش قیمتگذاری میشود، که این مهم باعث هدر رفت، رقابت ناسالم و نابرابری در مصرف شده است. آب دارای ارزش اقتصادی مستقیم در بخشهایی چون تولید محصولات کشاورزی پرمصرف (مانند برنج، هندوانه و صیفی جات)، بهرهبرداری صنعتی (کارخانهها، نیروگاهها، معادن)، تجارت آب مجازی، ردپای آب کالاها و قیمتگذاری انرژی های وابسته به آب (برقآبی، خنکسازی نیروگاهها) می باشد.
در ایران، با وجود کمآبی شدید، قیمت آب کشاورزی تقریباً صفر است که نتیجه آن مصرف بیرویه، بیتوجهی به بهرهوری، بحران آبخوانها، خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها را به همراه داشته است. در این راستا رویکردهای پیشنهادی مطرح شده چون طراحی تعرفه پلکانی، مشوقهای بهرهوری، بازنگری نظام توزیع یارانهای، ایجاد بازارهای آب در سطح حوضههای آبریز، آموزش بهرهبرداری پایدار در واحدهای تولیدی و مشابه آن می باشد.
ارزش اجتماعی، فرهنگی و معنوی آب (آب، معنا و هویت انسان در طول تاریخ)
در ادبیات، افسانه ها، آیینها، معماری و هنر ایرانی، آب نهفقط مایه حیات، بلکه نشانهای از پاکی، برکت، عدالت و الهام است. در بیشتر جوامع، آب مقدس بوده که بیتوجهی به ارزش معنوی آن پیامدهای اجتماعی و بی اعتباری برای دولتها را درپی خواهد داشت. آب دارای جلوههای فرهنگی مثل آیین نذر آب در مناطق خشک، معماری آبانبارها، قناتها، حوضخانهها، شعر، موسیقی و ضربالمثلهای آب، نقش آب در نوروز، سقاخانهها، و آئینهای عاشورا، نامگذاری مکانها، مثل چشمهعلی و زایندهرود می باشد.
در زندگی بشر هیچ منبع طبیعی بهاندازه آب قابل اهمیت نیست، با این حال، بیش از هر منبع دیگری نادیده گرفته شده، بیرویه مصرف شده و بد مدیریت شده است. این تناقض نشان دهنده این است که مسئله اصلی در حکمرانی آب، نه در کمبود آن، بلکه در شناخت و پذیرش واقعیِ ارزشهای آن نهفته است.
اما چرا ارزشگذاری آب در عمل، آنقدر دشوار است؟ چه موانع ساختاری، فرهنگی، فنی و سیاسی بر سر راه آن قرار دارد؟
چالشهای مفهومی
مشکل از کجا شروع میشود؟
اولین مانع، روشن نبودن مفهوم ارزشگذاری آب است. برای بسیاری از تصمیمگیران و مسئولین، قیمتگذاری، تعرفهگذاری و ارزشگذاری تفاوتی با هم ندارند.
این امر باعث میشود تا فرآیند ارزشگذاری به موضوعی صرفاً مالی اختصاص داده شود و پیامد هایی چون نادیدهگرفتن ارزشهای فرهنگی و اجتماعی، مقاومت افکار عمومی بهدلیل تصور از خصوصیسازی آب، کاهش اعتبار سیاستهای تعرفهای، غافل شدن از خدمات زیستمحیطی و اکولوژیکی به همراه داشته باشد.
چالشهای فنی و دادهای: بدون وجود داده های صحیح هرگز نمیتوان سنجید
ارزشگذاری منابع و خدمات آب، نیازمند دسترسی به دادههای دقیق، جامع و بهروز درباره مصرف، منابع، رفتار مصرفکنندگان، وضعیت زیستمحیطی و شرایط اجتماعی می باشد. در غیر این صورت، تصمیمگیریها فاقد پشتوانه علمی و اجرایی معتبر خواهند بود. به قول انگلیسی ها “Garbage In, Garbage Out”؛ یعنی اگر دادههای ناقص و بیکیفیت وارد نظام تصمیمگیری شود، خروجیها نیز نادرست و غیرقابل اعتماد خواهند بود.
با این حال، بسیاری از کشورها ، بهویژه کشورهای در حال توسعه با ضعفهای جدی در این حوزه روبهرو هستند که نمونههای آن کمبود دادههای کمی و کیفی درباره منابع آب سطحی و زیرزمینی، نبود سامانههای پایش منسجم در مناطق روستایی، ناهماهنگی میان بانکهای اطلاعاتی سازمانهای مختلف و کمبود دادههای دقیق درباره ارزشهای فرهنگی و اجتماعی آب می باشد. در چنین شرایطی، نه تنها مدیریت پایدار منابع آب با دشواری مواجه میشود، بلکه برنامهریزی در حوزه خدمات WASH از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار نخواهد بود.
چالشهای سیاسی: وقتی آب، ابزار قدرت میشود
از گذشته آب همواره عنصری سیاسی بوده، چه در سطح داخلی و چه در سطح بینالمللی. تصمیمگیری در حوزه آب تحت تأثیر منافع سیاسی، گروههای ذینفوذ، روابط قدرت و ملاحظات انتخاباتی قرار دارد که نمودهای این چالش، تخصیص آب به مناطق پرنفوذ یا خاص بر اساس فشار سیاسی، تأخیر در اصلاح تعرفهها بهدلیل ملاحظات انتخاباتی، مقاومت برخی نهادها در برابر شفافیت تخصیص منابع، نارضایتی اجتماعی در برابر پروژههای انتقال آب بدون مشارکت مردمی می باشد.
برای نمونه پروژههای انتقال آب بینحوضهای در ایران که بدون همراهی جمعی و با مقاومتهای مدنی مواجه شدهاند. چون طرح انتقال آب بن بروجن و خط انتقال آب از اصفهان به یزد که بارها توسط کشاورزان محلی مورد آسیب قرار گرفته است. این بحرانها بهخوبی نشان میدهند که بیتوجهی به ارزشهای فرهنگی، محلی و اجتماعی آب چگونه به تضاد و بحران و چالشی فراگیر در جامعه تبدیل میشوند.
چالشهای نهادی و حکمرانی: پراکندگی مسئولیتها
در بسیاری از کشورها، حکمرانی آب بهگونهای طراحی شده است که بخشهای مختلف (کشاورزی، محیطزیست، بهداشت، انرژی، برنامهریزی شهری و …) هر یک بهصورت جداگانه و جزیرهای عمل میکنند. این ساختار پراکنده و غیرمنسجم موجب میشود ارزشهای متفاوت آب در یک چارچوب مشترک دیده نشوند و تصمیمگیریها بهصورت پراکنده انجام گیرد. پیامد این وضعیت، بروز سیاستهای متناقض (مانند افزایش تولیدات کشاورزی در مناطقی با کمبود آب)، ضعف هماهنگی میان دستگاههای مسئول و ناتوانی در ایجاد سازوکاری یکپارچه برای ارزشگذاری و حکمرانی آب خواهد بود.
در ایران نیز، هرچند نهادی چون «شورای عالی آب» برای سیاستگذاری کلان وجود دارد، اما به دلیل تمرکز بیش از حد بر بعد فنی و کمرنگ بودن ابعاد اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی، این شورا نتوانسته به نهادی جامع و فراگیر برای حکمرانی آب تبدیل شود.
تجربههای بینالمللی نشان میدهند که ایجاد مراکز تعالی آب میتواند راهکاری مؤثر برای عبور از این پراکندگی نهادی باشد. نمونههایی چون «مرکز جهانی پایداری آب» در قطر، «مرکز پژوهش آب KAUSTدر عربستان و «مرکز تعالی آب اسکندریه» در مصر، الگوی مناسبی از پیوند میان دانشگاه، صنعت و سیاستگذاری بوده، که نتایج آن در ارتقای حکمرانی و کارایی سیاستهای آبی قابل مشاهده است.
در کنار این الگو، بهکارگیری آزمایشگاههای زنده آبمحور (WOLLs) نیز میتواند بهعنوان سازوکاری نوین در سطح محلی عمل کند. این آزمایشگاهها محیطهایی واقعی برای آزمون راهکارها و جلب مشارکت ذینفعان مختلف هستند و میتوانند شکاف میان سیاستهای ملی و نیازهای محلی را برطرف نمایند.
بر این اساس، پیشنهاد تشکیل یک مرکز تعالی آب در ایران، همراه با توسعه شبکهای از WOLLs در مقیاسهای محلی، میتواند زمینهساز حکمرانی یکپارچه و پایدار منابع آب کشور باشد.
چالشهای اجتماعی و فرهنگی: وقتی جامعه شنیده نمیشود
در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، مردم بهویژه جوامع بومی، زنان، کشاورزان و روستائیان نقشی در تصمیمگیریهای آبی ندارند. در نتیجه، ارزشهایی که برای آنها بسیار حیاتی است، از چشم سیاستگذاران پنهان میماند و این رویکرد آثاری چون: مخالفت با اصلاح تعرفهها بهدلیل عدم اعتماد عمومی، مقاومت در برابر بازتخصیص منابع به محیطزیست، فراموشی آیینهای سنتی حفاظت از آب، پروژههایی که موجب تهدید معیشت روستائیان میشوند، به همراه داشته باشد، که یکی از نمونههای تلخ، خشک شدن تالاب گاوخونی است که برخلاف اهمیت اجتماعی و محیط زیستی، سالها در حاشیه سیاستگذاری باقی مانده است و اقدام موثری برای آن صورت نپذیرفته است.
چالشهای مالی و اقتصادی: منابع ناکافی برای ارزشگذاری
ارزشگذاری جامع و علمی، نیازمند سرمایهگذاری در پژوهش، پایش، آموزش و ارتقاء ظرفیتهاست. در بسیاری از کشورها، بودجهای برای این کار در نظر گرفته نمیشود، یا ارزشگذاری صرفاً برای اهداف سرمایهگذاری خارجی انجام میگیرد و کمبود های چون: نبود بودجه برای ارزیابی خدمات اکوسیستمی، ضعف ابزارهای اقتصادی در شناسایی ارزشهای فرهنگی، بیتوجهی به ارزیابی زیستمحیطی در پروژههای زیرساختی و عدم بهرهگیری از فناوری برای رصد و پایش ارزشها در طول زمان این چالش ها را پررنگ تر نموده است. در ایران نیز، بودجه پژوهشهای میانرشتهای در حوزه آب بسیار ناچیز است و نهادهای اجرایی اغلب فقط طرحهایی را حمایت میکنند که در چارچوب فنی یا اقتصادی کلاسیک بگنجند.
چالشهای بینالمللی و حقوقی: تعارض قوانین و فقدان چارچوب جهانی
در سطح جهانی نیز ارزشگذاری آب با چالشهای حقوقی مواجه است. هنوز بسیاری از پیمان های بینالمللی، مفاهیم ارزش غیرمالی آب را به رسمیت نشناختهاند برای مثال در حقوق بینالملل آب، هنوز اصل حق دسترسی اولویت دارد اما حقآب با ارزشهای فرهنگی یا زیستمحیطی کمرنگ شده است، در تجارت بینالمللی، ردپای آبی کالاها معمولاً لحاظ نمیشود. در صندوقهای مالی بینالمللی، پروژههای آبی بدون بررسی همه ابعاد ارزشی تأمین اعتبار میشوند.
پاسخ به این چالشها، نیازمند اصلاح اساسی در نگرش، ساختار، شیوه تصمیمسازی و مشارکت در حوزه آب است.
به طور مثال در کشور مراکش، ارزش فرهنگی و توریستی یک چشمه مقدس با روش ترکیبی مردمنگاری و تحلیل اقتصادی شناسایی شده است و بهعنوان عامل بازدارنده در برابر تخریب صنعتی منطقه لحاظ گردیده است.