جهان اقتصاد گزارش می دهد؛
غفلت حمل و نقل شهری از مهر پرترافیک
گروه زیربنایی رضا پورحسین

جهان اقتصاد: این روزها با رسیدن به برخی چهارراه های پرتردد تهران شاهد اتفاقی تازه هستیم. قطعی برق منجر به قطع شدن چراغ های راهنمایی و رانندگی شده است و عملا هیچ متصدی برای هدایت ترافیک وجود ندارد و عملا بسیاری از شهروندان برای دقایق طولانی پشت ترافیک چهارراه ها معطل می شوند. گویا این قسمت خوب ماجراست زیرا همین خلل باعث شده تا در چهارراه ها میزان تصادفات افزایش یابد.
روندی که با وجود گرما و کمبود برق به نظر می رسد در مهرماه نیز تداوم یابد. از همین امروز می توان قفل شدن ترافیک تهران در مهرماه را دید همانطور که در سال های قبل نیز این اتفاق افتاده است.
در مقابل شهرداری با خرید تعداد محدودی واگن برای مترو و اضافه کردن اتوبوس های کندرو به خطوط پرترافیکی مثل جمهوری به بهارستان، عملا عبور و مرور را سخت تر کرده است.
در چنین وضعیتی بر کسی پوشیده نیست که ترافیک تهران در مهرماه به دلیل بازگشایی مدارس و دانشگاهها و همچنین وجود پروژههای نیمهکاره شهری به شدت افزایش مییابد و شهر را در وضعیت قفلشدگی قرار میدهد. با آغاز سال تحصیلی، حجم تردد در خیابانهای پایتخت بهطور چشمگیری بالا میرود. دانشآموزان و دانشجویان به همراه والدین و سرویسهای حملونقل، صبحها و بعدازظهرها خیابانها را پر میکنند.
این افزایش تقاضا برای تردد، بهویژه در ساعات اوج صبحگاهی یعنی ۷ تا ۹ صبح و بعد از ظهرها، شبکه معابر تهران را که پیشتر نیز با ظرفیت محدود روبهرو بود، تحت فشار مضاعف قرار میدهد. محورهای اصلی مانند همت، حکیم، چمران و ولیعصر به دلیل هجوم خودروها عملاً غیرقابلعبور میشوند و زمان سفرهای شهری گاه به چند ساعت میرسد.
علاوه بر این، پروژههای نیمهکاره شهری، مانند عملیات عمرانی مترو، پلهای روگذر و زیرگذر، و بازسازی معابر، وضعیت را بدتر کردهاند. این پروژهها، که اغلب در مناطق پرتردد مانند مرکز شهر یا خیابانهای کلیدی انجام میشوند، با بستن خطوط عبوری یا کاهش عرض خیابانها، ظرفیت معابر را کاهش داده و گرههای ترافیکی ایجاد میکنند. برای مثال، پروژههای عمرانی در میدان فتح و میدان توحید که بخشهایی از خیابانها را اشغال کردهاند، جریان ترافیک را مختل کرده و مسیرهای جایگزین نیز به دلیل حجم بالای تردد، پاسخگو نیستند. نبود برنامهریزی دقیق برای زمانبندی این پروژهها و عدم اطلاعرسانی مناسب به شهروندان، سردرگمی و تأخیر را تشدید کرده است.
شهرداری تهران، با وجود آگاهی از این مشکلات، اقدامات جدی و مؤثری برای کاهش ترافیک انجام نداده است. طرحهایی مانند طرح ترافیک و زوجوفرد، که سالهاست اجرا میشوند، دیگر کارایی لازم را ندارند و نمیتوانند حجم بالای خودروها را مدیریت کنند. توسعه ناوگان حملونقل عمومی، از جمله اتوبوس و مترو، به کندی پیش میرود و ناوگان موجود پاسخگوی نیاز جمعیت نیست.
کمبود اتوبوسهای تندرو، فرسودگی واگنهای مترو و تأخیر در تکمیل خطوط جدید، شهروندان را به استفاده از خودروهای شخصی سوق داده است. همچنین، فقدان برنامههای تشویقی برای کاهش استفاده از خودروهای تکسرنشین، مانند تخفیفهای قابلتوجه در حملونقل عمومی یا ایجاد مسیرهای اختصاصی دوچرخهسواری، باعث شده که وابستگی به خودروهای شخصی همچنان بالا بماند.
علاوه بر این، نبود هماهنگی بین نهادهای مسئول، مانند شهرداری و پلیس راهور، در مدیریت ترافیک مشهود است. برای مثال، زمانبندی نادرست چراغهای راهنمایی و عدم استفاده از فناوریهای هوشمند برای کنترل جریان ترافیک، به تشدید گرههای ترافیکی منجر شده است. در حالی که شهرهای پیشرفته از سیستمهای هوشمند ترافیک و تحلیل داده برای مدیریت جریان خودروها استفاده میکنند، تهران همچنان به روشهای سنتی وابسته است. این ناکارآمدی، همراه با افزایش جمعیت و خودروها، مهرماه را به کابوسی برای شهروندان تبدیل کرده است.
در نهایت، نبود برنامهریزی جامع و بلندمدت از سوی شهرداری، مانند سرمایهگذاری در زیرساختهای حملونقل عمومی یا تکمیل سریع پروژههای عمرانی، باعث شده که ترافیک تهران در پاییز و زمستان به بحرانی لاینحل بدل شود.