«جهان اقتصاد» از کم آبی ایران و همسایگان گزارش می دهد
آب قیمتیتر از طلا!
در سالهای اخیر، ایران با یک بحران آبی بیسابقه مواجه شده طی پنج سال گذشته بارشها به میزان چشمگیری کاهش یافته و ذخایر آبی کشور در وضعیت هشدار قرار دارند. اکنون سطح دسترسی به منابع آب تجدیدپذیر به کمتر از ۱۱۰۰ متر مکعب به ازای هر نفر در سال رسیده که در مقایسه با متوسط جهانیکه پیشتر حدود ۴۵۰۰ متر مکعب بود—یک سقوط جدی محسوب میشود. با مصرف بیش از ۷۰ درصد ظرفیت آبهای تجدیدپذیر و بهرهبرداری از منابع فراتر از حد مجاز پایداری ، ایران عمیقاً در وضعیت استرس آبی قرار دارد.

در تهران، حدود ۷۰درصد جمعیت بیش از استاندارد مصرف—یعنی بیش از ۱۳۰ لیتر در روز استفاده میکنند. این میزان در بسیاری از کشورهای توسعهیافته پایینتر از این عدد است.
بهرهبرداری از سفرههای زیرزمینی: ایران سالانه حدود ۵ میلیارد متر مکعب آب از سفرههای زیرزمینی را مصرف میکند که بیش از حد برداشت ایمن است، و این وضعیت منجر به فرونشست زمینمانند تهران با نرخ ۲۵ سانتیمتر در سال شده است.
نقش کشاورزی: نزدیک به ۹۰–۹۲ درصد منابع آب برداشتشده به کشاورزی اختصاص دارد، در حالی که تنها حدود ۶درصددر بخش خانگی و ۲درصد در صنعت صرف میشود.
اطلاعات دقیقی از همسایهها بهصورت ریز در دست نیست، اما برخی کشورها در منطقهای با شرایط اقلیمی مشابه همچنان مصرف قابلمقایسهای دارند:
ترکمنستان یکی از بالاترین سرانههای برداشت آب در جهان را داردحدود ۴۳۵۰ متر مکعب در سال به ازای هر نفر، که بخش عمدهای برای کشاورزی مصرف میشود.
سرانه برداشت حدود ۱۴۱۰ و ۱۷۶۰ متر مکعب به ازای هر نفر دارند، با سهم غالبی از مصارف کشاورزی.
طبق تجارب جهانی، مصرف پایدار شهری معمولاً بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ لیتر در روز است. مصرفی بیش از این، بهویژه در شرایط آبوهوای خشک و منابع محدود، بحرانزا خواهد بود. در ایران، برخی مناطق شهری مانند تهران متوسط مصرف حدود ۱۳۰ لیتر یا بیشتر در روز است—یعنی در مرز هشدار. برای کشاورزی، افزایش بهرهوری آبی (مانند آبیاری تحتفشار، کشت سیستمهای کمآببر، استفاده از بازچرخانی آب) ضروری است تا سهم کشاورزی از کل برداشت کاهش یابد.
بر اساس مطالعات داخلی و بینالمللی، راهکارهای زیر برای مدیریت بحران آبی در ایران حیاتی هستند:
مدیریت منطقهای و بومیسازی سیاستها: رئیسجمهور بر لزوم «راهحلهای منطقهایسازگار با شرایط جغرافیایی» تأکید کرده است؛ بهویژه ایجاد «گروههای علمی-اجرایی مشترک» برای هر استان.
آموزش عمومی و فرهنگسازی: گنجاندن مفاهیم صرفهجویی آب در برنامه درسی و استفاده از رسانهها برای ارتقای آگاهی عمومی، یکی از ستونهای مقابله با بحران است.
قوانین بازدارنده و تشویقی: تصویب قوانین سختگیرانه برای جلوگیری از مصرف غیرضروری و پاداش دادن به کاربران کارآمد میتواند نقش محوری داشته باشد.
استفاده از فناوریهای نوین: محققین به استفاده از سیستمهایی نظیر «WASD» که آب سالم را بازیافت میکند (مانند آب خروجی از سینک برای سیفون) تمایل نشان دادهاند. همچنین جمعآوری مه ، بهرهوری از آبهای باران و فناوریهای مشابه میتواند به تأمین منابع غیرمتداول کمک کند.
مدیریت همزمان آب سطحی و زیرزمینی: سیاستهایی که برداشت همزمان از منابع را بهگونهای تنظیم کنند که فشار بر سفرههای آب زیرزمینی کاهش یابد، مانند مطالعه موردی “Soy Southern Iran” نشان دادهاند.
محافظت از اکوسیستمهای حساس: حفظ تالابها مانند انزلی و مناطق حفاظتشده که نقش مهمی در احیای منابع آب دارند، ضروری است.
بازچرخانی و تصفیه فاضلاب: ورود گسترده این راهکارها در شهرها برای مصارف غیر آشامیدنی مثل فضای سبز و صنعت نتیجهبخش خواهد بود.
ایران اکنون در لبه تیغ بحران آب قرار دارد، مصرف شهری بالا، برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی، و سهم سنگین کشاورزی. راهحل واقعی نه در تعطیلی موقت یا توصیههای گذرا، بلکه در بازسازی ساختاری نظام مدیریت آب است با ترکیبی از سیاستگذاریهای هوشمندانه، ظرفیتسازی محلی، مشارکت عمومی، و فناوریهای نوین. ضروریست سهم کشاورزی کاهش یابد، مصرف شهری به محدوده پایدار نزدیک و فرهنگ صرفهجویی در دل جامعه نهادینه شود. اگر چنین نشود، دیگر زمان هشدار گذشته است اکنون وقت اقدام فوری و تحول است.