روایت یک کارشناس از پشت‌پرده دلارزدایی و نظم نوین پولی جهان

دلار در مسیر افول؟

راضیه احمدوند

شناسه خبر: 181653

در حالی که موج جدیدی از توافقات دوجانبه و منطقه‌ای برای کنار گذاشتن دلار در مبادلات بین‌المللی به راه افتاده، بسیاری از اقتصاددانان این روند را نشانه تغییر تدریجی هژمونی پولی آمریکا می‌دانند. 

 

 آرش رضوی، استاد اقتصاد بین‌الملل، در گفتگو با خبرنگار جهان اقتصاد، از دلایل، چالش‌ها و پیامدهای این تحول پرده برمی‌دارد.

 

 

 رضوی روند دلارزدایی را پدیده‌ای می‌داند که ریشه‌های آن به بحران مالی ۲۰۰۸ بازمی‌گردد. او معتقد است همان بحران بود که اعتماد بسیاری از کشورها به ثبات سیستم مالی آمریکا را متزلزل کرد و باعث شد قدرت‌های نوظهور به فکر ایجاد جایگزین‌هایی برای دلار بیفتند. به گفته او، این روند در سال‌های اخیر با شدت بیشتری ادامه یافته است.

 

وی به توافقات اخیر میان روسیه و چین برای استفاده از ارزهای ملی در تجارت انرژی و ابتکار بریکس برای راه‌اندازی ارز مشترک اشاره می‌کند و معتقد است: تحریم‌های مالی گسترده آمریکا علیه برخی کشورها، یکی از مهم‌ترین محرک‌های دلارزدایی بوده است. از نگاه او، وقتی یک کشور می‌بیند که دسترسی‌اش به دلار می‌تواند به سرعت با تصمیم سیاسی واشنگتن مسدود شود، طبیعی است که به دنبال تنوع‌بخشی به ذخایر ارزی و روش‌های پرداخت خود برود.

 

رضوی با وجود این، تأکید کرد: کنار زدن کامل دلار کار ساده‌ای نیست. او یادآور می‌شود که دلار همچنان در بیش از ۸۰ درصد تراکنش‌های بازار ارز حضور دارد و بخش عمده تجارت کالاهای اساسی مانند نفت و گاز با این ارز تسویه می‌شود. حتی کشورهایی که شعار دلارزدایی را مطرح می‌کنند، هنوز برای بخش مهمی از تجارت‌شان به دلار وابسته‌اند.

 

این استاد اقتصاد بین‌الملل اثرات احتمالی این روند بر بازارهای مالی جهانی را نیز قابل توجه می‌داند. به باور او، کاهش تدریجی نقش دلار می‌تواند باعث افزایش نوسان در بازار ارزها و حتی طلا شود. سرمایه‌گذاران در چنین شرایطی ممکن است به سمت دارایی‌های جایگزین مانند طلا یا ارزهای دیجیتال با پشتوانه بروند و این تغییر جهت می‌تواند فشارهایی بر بازار اوراق قرضه آمریکا ایجاد کند که بر پایه تقاضای جهانی برای دلار شکل گرفته است.

 

رضوی همچنین به پیامدهای تورمی دلارزدایی اشاره دارد. او بر این باور است که در کوتاه‌مدت، جایگزینی ارزهای دیگر به جای دلار می‌تواند هزینه واردات را برای برخی کشورها افزایش دهد، به‌ویژه اگر این ارزها نوسان بیشتری داشته باشند. با این حال، در بلندمدت و با شکل‌گیری یک نظام چندارزی باثبات، این فشار تورمی ممکن است کاهش یابد.

 

او نقش بانک‌های مرکزی را در این تغییر ساختار حیاتی می‌داند. از نظر او، توسعه شبکه‌های پرداخت جایگزین، ایجاد ذخایر ارزی متنوع و گسترش توافقات سوآپ ارزی از مهم‌ترین اقداماتی است که می‌تواند به موفقیت این روند کمک کند. بدون چنین زیرساخت‌هایی، دلارزدایی صرفاً یک شعار سیاسی باقی خواهد ماند و اثر عملی چندانی نخواهد داشت.

 

رضوی در تحلیل نهایی خود، جهان آینده را به سمت یک نظم پولی چندقطبی می‌بیند. به اعتقاد او، حذف کامل دلار از نظام مالی جهان واقع‌بینانه نیست، اما جایگاه بی‌رقیب آن به تدریج تضعیف می‌شود. این تغییر به زعم او یادآور انتقال قدرت از پوند به دلار در قرن بیستم است، با این تفاوت که این بار بازیگران بیشتری از جمله چین، هند و اتحادیه اروپا در رقابت حضور دارند.

 

او هشدار می‌دهد: کشورهایی که از هم‌اکنون برای این گذار آماده نشوند، در سال‌های آینده بهای سنگینی خواهند پرداخت. تجربه بحران‌های ارزی گذشته نشان می‌دهد که کسانی که دیر وارد عمل شدند، بیشترین آسیب را دیدند. در نهایت، رضوی تأکید می‌کند که آینده پولی جهان بر پایه تنوع ارزی شکل می‌گیرد و این قاعده جدید بازی است که همه باید آن را جدی بگیرند.

 

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار