جهان اقتصاد گزارش می دهد؛
بار سوءمدیریت حمل و نقل ریلی روی دوش مسافران
گروه زیربنایی رضا پورحسین
: شنیدن خبر افزایش قیمت بلیت قطار در این مقطع از سال، مشخصا عجیب ترین داده ای است که در حوزه حمل و نقل می توان شنید. خبری که به ذهن این مطلب را منعکس می کند «حالا که همه چیز در حال گران شدن است، چرا من نه؟»
قضیه از این قرار است که شرکتهای حملونقل ریلی پیشنهاد افزایش قیمت بلیت قطارهای مسافری را به وزارت راه و شهرسازی ارائه کردهاند. به گفته منابع مطلع، انجمن شرکتهای ریلی با استناد به نرخ تورم، افزایش هزینههای نگهداری ناوگان، قیمت قطعات، دستمزدها و سایر هزینههای عملیاتی، آنالیز جدیدی از قیمت تمامشده بلیت تهیه و به وزارتخانه ارائه کرده است.
در حال حاضر، وزارت راه و شهرسازی در حال بررسی این پیشنهاد و ارجاع آن به ستاد تنظیم بازار است. در صورت تصویب ستاد، نرخ جدید بلیت قطار برای تابستان امسال اجرایی خواهد شد.
در چنین وضعیتی برخی نیز تحلیل کرده اند که در بخش حملونقل ریلی مسافری، به دلیل حاشیه سود پایین، جذابیت چندانی برای سرمایهگذاری بخش خصوصی وجود ندارد و بیشتر سرمایهگذاریها در حوزه حملونقل ریلی بار انجام میشود و تداوم این روند میتواند موجب افت کیفیت خدمات مسافری و کاهش انگیزه برای نوسازی ناوگان شود.
اما سوال اساسی این است که منظور از حاشیه سود پایین چیست؟
نکته قابل تامل این است که در پیشفروش بلیت قطارهای مسافری اسفند 1403، قیمتها ۲۵ درصد افزایش یافت که برای سومینبار با درخواست شرکتهای ریلی در سال 1403 بود. این درحالی است که صنعت ریلی کشور هیچ شباهتی به مدل های نیمه توسعه یافته ان نیز در جهان ندارد و صرفا گلایه از گرانی ها دارد.
فرسوده بودن خطوط حمل مسافر، تاخیرهای طولانی، توقف های بین راهی و دیر رسیدن به مقصد صرفا قسمتی از معضلات سفر با قطار در ایران است که تقریبا در هیچ کشور دیگری وضعیت مشابه ندارد. با چنین وضعیتی اگر بخواهید از تهران با قطار به کرمان سفر کنید باید هزینه ای نزدیک به 600 هزار تومان در حالت عادی و تا حدود 900 هزار تومان در برخی مواقع پرداخت کنید. هزینه ای که اگر بخواهد بار دیگر افزایش پیدا کند، سفر با قطار در داخل کشور نیز وارد باشگاه میلیونی ها می شود.
هرچند قیمت بلیت های تهران به اصفهان در نیمه خردادماه به یک میلیون و 300 هزار تومان نیز رسیده است و مسافر برای لحظاتی به این باور می رسد که احتمالا قطارهای این مسیر پرواز می کنند که قیمتشان به این شکل پرواز کرده است.
این در حالی است که هزینه بلیت قطار آنکارا به استانبول با واگن هایی به مراتب استانداردتر از آن چه در ایران تجربه می کنیم، ارزان تر از مسیر تهران به اصفهان است. در چنین شرایطی دو حالت را می توان متصور شد. یا این که شرکت های حمل و نقل ریلی ترکیه خیریه راه انداخته اند و مردم را رایگان به این سمت و آن سو می برند یا فرضیه حاشیه سود پایین در حمل و نقل ریلی ایران از اساس کذب است و برخی سومدیریت خود را از جیب مردم جبران می کنند.
در چنین وضعیتی چند ماه پیش بود که اعلام شد: بر اساس گزارش سازمان حسابرسی کشور، شرکت حمل ونقل ریلی رجا در سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند سال ۱۴۰۱ حدود ۱۲۴ میلیارد تومان زیان خالص داشته است. آمار و ارقامی که باید نگاهی ریزبینانه به آن داشت و از مسئولین مربوطه پرسید به چه علت با وجود استقبال گسترده مردم از حمل و نقل ریلی، باز هم زیانده هستید و هر سال به دنبال افزایش چندباره قیمت بلیت هستید.
طبق برنامه ششم توسعه کشور در ردیفهای ۲۴، ۲۵ و ۲۶ به طور مشخص به اولویت حوزه حمل و نقل ریلی اشاره شده و تاکید شده بود که مزیت رقابتی برای این نوع از حمل و نقل ایجاد شود. بر اساس این برنامه تاکید شده بود که در طول اجرای قانون برنامه، سهم حمل ونقل ریلی بار حداقل به ۳۰ درصد و سهم حمل ونقل ریلی مسافر حداقل به ۲۰ درصد برسد. اما با این حال به نظر میرسد فاصله اهداف برنامهها با واقعیتهای میدانی بسیار زیاد شده است.