جهن اقتصاد ار یارانههای نقدی و بازی سرنوشتسازگزارش می دهد
دو راهی فقرزدایی یا تورمآفرینی؟
راضیه احمدوند
یارانههای نقدی به عنوان ابزاری کلیدی در سیاستهای حمایتی دولتها، میتواند مسیر توسعه و عدالت اجتماعی را هموار سازد؛ اما طراحی و اجرای نادرست آن، ریسکهای تورمی، تغییر رفتار اقتصادی و بیعدالتی را به همراه خواهد داشت. در این میان، شناخت دقیق گروههای هدف، مدیریت منابع و برنامهریزی بلندمدت، از ارکان حیاتی موفقیت این سیاست است.
در دهههای اخیر، دولتها در سراسر جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه، از ابزارهای مختلفی برای مقابله با فقر و نابرابری استفاده کردهاند که پرداخت یارانههای نقدی یکی از پرکاربردترین و مورد توجهترین آنها بوده است. این سیاست که مبتنی بر انتقال مستقیم منابع مالی به دست خانوارهای کمدرآمد است، هدفی دوگانه دارد: بهبود فوری معیشت خانوادهها و ایجاد عدالت اجتماعی در بلندمدت.
دکتر نیما صفاری، اقتصاددان و پژوهشگر حوزه توسعه اقتصادی، در گفتگو با جهان اقتصاد به بررسی ابعاد مختلف این سیاست پرداخته و ضمن ارائه تحلیلی جامع، چالشها و فرصتهای پیش روی آن را تشریح میکند.
وی افزود: یارانههای نقدی میتوانند به صورت چشمگیری فاصله درآمدی بین دهکهای پایین و بالا را کاهش دهند. یکی از مزیتهای اصلی پرداخت نقدی این است که خانوارها خود میتوانند انتخاب کنند که چگونه از این منابع استفاده کنند، در حالی که یارانههای کالایی اغلب مصرف را محدود و بعضاً به نفع برخی کالاها منحرف میکنند. این امکان انتخاب، به افزایش کارایی و رضایت خانوارها منجر شده و اثرات مثبت توزیع درآمد را بیشتر میکند.
همچنین، از سوی دیگر، هدفمندی دقیق این یارانهها اهمیت زیادی دارد. اگر پرداختها بدون شناسایی دقیق نیازمندان و به صورت گسترده انجام شود، منابع محدود دولت هدر میرود و حتی ممکن است باعث افزایش نابرابری شود؛ زیرا دهکهای بالاتر نیز ممکن است این یارانهها را دریافت کنند بدون آنکه به حمایت نیاز داشته باشند. این نکته در اقتصادهای در حال توسعه که منابع مالی محدود و نیازهای گسترده است، اهمیت بسیار زیادی دارد.
به اعتقاد او، یکی از بحثهای کلیدی درباره پرداخت یارانههای نقدی، تاثیر آن بر تورم است. افزایش قدرت خرید خانوارهای کمدرآمد باعث افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات میشود. اگر عرضه نتواند به سرعت پاسخگوی این افزایش تقاضا باشد، قیمتها افزایش یافته و تورم تشدید میشود. این اثر در شرایطی که اقتصاد در رکود یا نیمهرکود باشد و ظرفیتهای تولید بلااستفاده باقی مانده باشد، ممکن است کمتر دیده شود، اما در شرایطی که اقتصاد به حد ظرفیت خود نزدیک شده، خطر تورم جدیتر است.
صفاری در ادامه با تاکید بر اینکه، با این وجود، پرداخت یارانه نقدی نسبت به یارانههای کالایی اثر تورمی کمتری دارد، زیرا مصرفکننده میتواند انتخاب کند و تقاضا به صورت گسترده و متنوعتر در اقتصاد پخش میشود، اظهار داشت: این امر موجب میشود فشار کمتری به قیمتهای یک کالای خاص وارد شود. با این حال، سیاستگذاران باید به دقت اثرات تورمی یارانهها را تحت نظر داشته باشند و در صورت نیاز، اقدامات مقابلهای را پیشبینی کنند.
یکی دیگر از مباحث مهم در زمینه یارانههای نقدی، اثرات رفتاری آن بر خانوارها است. پرداخت نقدی ممکن است انگیزه افراد برای کارکردن را کاهش دهد، به ویژه اگر مبلغ یارانه به حدی باشد که بخشی از نیازهای اساسی را بدون فعالیت اقتصادی تامین کند. این نگرانی واقعی است اما در عمل، بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که این اثر کاهش انگیزه کار، به خصوص در کشورهای در حال توسعه، چندان قوی نیست و میتوان با طراحی درست سیاستهای حمایتی، از آن جلوگیری کرد.
وی ادامه داد: اهمیت همراهی یارانههای نقدی با برنامههای آموزشی، مهارتی و توسعه فرصتهای شغلی از نکات کلیدی است. وقتی خانوارها علاوه بر دریافت یارانه نقدی، بتوانند مهارتهای لازم برای کسب درآمد بهتر را بیاموزند و فرصتهای شغلی مناسبی در دسترس داشته باشند، احتمال کاهش انگیزه کار کاهش مییابد و حتی ممکن است انگیزه برای فعالیت اقتصادی بیشتر شود.
این فعال اقتصادی تصریح کرد: یکی از مزیتهای بلندمدت پرداخت یارانههای نقدی، توانمندسازی خانوارها از طریق افزایش سرمایه انسانی است. وقتی خانوادههای کمدرآمد درآمد بیشتری داشته باشند، این امکان برایشان فراهم میشود که فرزندان خود را به مدرسه بفرستند، مراقبتهای بهداشتی بهتری دریافت کنند و در نهایت کیفیت زندگی خود را بهبود دهند. این امر نه تنها به کاهش فقر در نسل فعلی کمک میکند، بلکه به شکستن چرخه نابرابریها در آینده نیز منجر میشود.
به گفته او، پرداختهای نقدی زمانی بیشترین تاثیر را خواهند داشت که در کنار برنامههای مکمل مانند آموزش و بهداشت اجرا شوند. در این حالت، خانوارها میتوانند از منابع اضافه برای سرمایهگذاری در توانمندیهای خود بهره ببرند و فرصتهای اقتصادی بهتری ایجاد کنند.
صفاری گفت: یارانههای نقدی باید بخشی از یک برنامه جامع و بلندمدت برای توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی باشند. آنها نباید به تنهایی مورد استفاده قرار گیرند بلکه باید همراه با سایر سیاستها، از جمله توسعه زیرساختهای اقتصادی، حمایت از کسب و کارهای خرد و متوسط و بهبود آموزش و بهداشت، اجرا شوند.
البته با توجه به شرایط ویژه کشور ما و فشارهای اقتصادی خارجی و تحریمها که محدودیتهای زیادی بر اقتصاد وارد کردهاند، مدیریت بهینه منابع و هدفمندی دقیق یارانهها اهمیت مضاعفی پیدا میکند. اجرای نادرست این سیاستها میتواند باعث اتلاف منابع ارزشمند و تشدید مشکلات اقتصادی شود.
وی ادامه داد: در نهایت، پرداخت یارانههای نقدی اگر با طراحی دقیق و هدفمندی مناسب اجرا شود، میتواند نقش مهمی در کاهش فقر و افزایش عدالت اجتماعی ایفا کند. این سیاست همچنین به بهبود سرمایه انسانی و ارتقای کیفیت زندگی خانوارهای کمدرآمد کمک میکند. اما این موفقیت مستلزم مدیریت هوشمندانه، همراهی با سایر سیاستهای توسعهای و نظارت دقیق بر اثرات تورمی و رفتاری است.
یارانههای نقدی باید به عنوان بخشی از یک چارچوب سیاستی گستردهتر دیده شوند که به توسعه پایدار و عدالت اجتماعی در کشور منجر گردد. این امر نیازمند همکاری نزدیک دولت، بخش خصوصی، نهادهای مدنی و جامعه است تا بتوان از این ابزار به بهترین شکل استفاده کرد و به اهداف عدالت و توسعه دست یافت.