گزارش جهان اقتصاد از ناکامی سیاست‌های کوتاه‌مدت دولت در مهار بحران اقتصادی»

تورم مزمن، سفره‌های کوچک‌تر؛ »

راضیه احمدوند

شناسه خبر: 179722

 

 

تورم در ایران به یک معضل اقتصادی ساختاری تبدیل شده است. در چند سال اخیر، افزایش قیمت‌ها به‌ویژه در بخش‌های کالاهای اساسی و خدمات، زندگی مردم را تحت فشار شدید قرار داده است. سفره‌های خانوارها کوچک‌تر شده و قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافته است. دولت برای مقابله با این بحران اقتصادی، سیاست‌های مختلفی را اعمال کرده است، اما آیا این سیاست‌ها توانسته‌اند فشار تورمی را کاهش دهند؟ در این گزارش، به بررسی وضعیت کنونی بازار، سیاست‌های دولت در کنترل تورم، و اثربخشی این سیاست‌ها بر زندگی روزمره مردم پرداخته می‌شود.

تورم مزمن؛ چالشی بزرگ‌تر از همیشه

حسن طاهری، اقتصاددان در گفتگو با جهان اقتصاد با اشاره به اینکه تورم در ایران در سال‌های اخیر به یکی از چالش‌های جدی و روزمره برای مردم تبدیل شده است، اظهار داشت: طبق آمارهای رسمی، نرخ تورم در کشور به‌طور مداوم در حال افزایش بوده و این روند به‌ویژه در دو سال گذشته شدت بیشتری گرفته است. به‌طور خاص، بخش‌های خوراکی و کالاهای مصرفی روزمره به شدت تحت تأثیر این روند قرار گرفته‌اند. قیمت‌های مواد غذایی اساسی مانند گوشت، برنج، روغن و آرد به حدی افزایش یافته که بسیاری از خانوارها دیگر توان تأمین این نیازهای اولیه را ندارند.

وی افزود: این افزایش مستمر قیمت‌ها موجب کاهش قدرت خرید مردم شده و حتی طبقه متوسط که به‌طور تاریخی در برابر نوسانات اقتصادی تاب‌آوری بیشتری داشت، اکنون تحت فشار زیادی قرار گرفته است. در حالی که درآمدهای خانوارها در بسیاری از موارد ثابت یا به‌طور جزئی افزایش یافته است، هزینه‌های زندگی به‌طور چشمگیری بالا رفته است. در این شرایط، فشار بر خانواده‌های کم‌درآمد به مراتب بیشتر احساس می‌شود، جایی که حتی تامین مایحتاج اولیه زندگی، چالش‌برانگیز و دشوار شده است.

سیاست‌های دولت برای مقابله با تورم

طاهری در ادامه با تاکید بر اینکه، دولت برای مقابله با این وضعیت، تدابیر مختلفی را در دستور کار قرار داده، یکی از این تدابیر، تثبیت نرخ ارز و کنترل بازار ارز بوده است، خاطرنشان ساخت: چرا که نوسانات ارز، به‌ویژه در بازار آزاد، تأثیر مستقیم بر قیمت کالاهای وارداتی و مواد اولیه دارد. در سال‌های گذشته، دولت با تخصیص ارز ترجیحی برای کالاهای اساسی سعی کرده است که قیمت‌ها را در سطوح معقولی نگه دارد. همچنین، در برخی موارد اقدام به تقویت بازار ارز با فروش ذخایر ارزی کرده است.

این فعال بازار ادامه داد: اما به‌رغم این تلاش‌ها، همچنان نرخ ارز در بازار آزاد دستخوش نوسانات شدیدی است و همین نوسانات در نهایت باعث افزایش قیمت کالاها و خدمات می‌شود. به‌ویژه در دوران‌هایی که فشارهای سیاسی یا اقتصادی افزایش می‌یابد، این نوسانات از کنترل خارج می‌شود و تأثیرات منفی آن بر بازار بیشتر می‌شود.

همچنین دولت تلاش کرده است تا از طریق قیمت‌گذاری دستوری بر برخی کالاهای اساسی مانند روغن، آرد، و گندم، فشار تورمی را کاهش دهد. این سیاست اگرچه در کوتاه‌مدت ممکن است در کنترل قیمت‌ها مؤثر باشد، اما در عمل موجب بروز مشکلاتی نظیر کمبود کالا، احتکار، و توزیع ناعادلانه کالاها شده است. در نهایت این سیاست‌ها نتواسته‌اند تورم را به‌طور پایدار کاهش دهند و بیشتر اثرات کوتاه‌مدت داشته‌اند.

 

مشکلات سیاست‌های کنترلی و چالش‌های اجرایی

طاهری بیان کرد: یکی از مشکلات اصلی سیاست‌های کنترلی دولت، کمبود منابع و ناکارآمدی در اجرای تصمیمات است. مثلاً در هنگام تثبیت قیمت کالاهای اساسی، دولت قادر به تأمین حجم بالای واردات و منابع مالی لازم برای یارانه‌دهی به این کالاها نیست. در نتیجه، این سیاست‌ها نه‌تنها تورم را مهار نمی‌کنند، بلکه موجب ایجاد کمبود در بازار و دامن زدن به بحران‌های جدید می‌شوند. سیاست‌های دستوری در برخی مواقع باعث می‌شود که بازار کالاهایی مانند روغن، آرد و حتی مواد غذایی در دسترس مردم نباشد و مشکلات جدیدی ایجاد کند.

این فعال اقتصادی تصریح کرد: علاوه بر این، بسیاری از سیاست‌های تورمی که به‌صورت مقطعی برای کنترل قیمت‌ها طراحی می‌شوند، تأثیرات ماندگاری ندارند. به‌ویژه وقتی که نوسانات ارزی و قیمت نفت دچار تغییرات شدید می‌شود، سیاست‌های اقتصادی در سطح کلان نمی‌توانند روند تورم را مهار کنند و به‌طور کلی قدرت خرید مردم کاهش می‌یابد. این امر باعث می‌شود که اعتماد عمومی به سیاست‌های اقتصادی دولت کاهش یابد.

اثربخشی سیاست‌های دولت بر زندگی مردم

اگرچه دولت به‌طور مستمر در تلاش بوده است که از طریق سیاست‌های اقتصادی مختلف، تورم را کنترل کند، اما واقعیت این است که در عمل این سیاست‌ها نتواسته‌اند به طور کامل از فشارهای تورمی بر زندگی مردم بکاهند. طبق آمارهای موجود، بسیاری از خانوارها همچنان در تأمین نیازهای اساسی خود با مشکل روبه‌رو هستند و نیازمند حمایت‌های بیشتر از سوی دولت هستند.

در این شرایط، برخی کارشناسان معتقدند که دولت باید به جای تمرکز بر سیاست‌های کنترلی کوتاه‌مدت، به دنبال تغییرات ساختاری در اقتصاد باشد. تقویت تولید داخلی، کاهش وابستگی به واردات و حمایت از بخش خصوصی برای ایجاد اشتغال و تقویت بازار داخلی از جمله راهکارهایی هستند که می‌توانند در بلندمدت به کاهش فشار تورمی کمک کنند.

مسیر سخت برای مهار تورم

طاهری در پایان اذعان کرد: باید گفت که سیاست‌های کنترلی دولت در زمینه کاهش تورم در کوتاه‌مدت تأثیراتی داشته‌اند، اما این سیاست‌ها در بلندمدت نتواسته‌اند مانع از رشد تورم شوند. کنترل نرخ ارز، قیمت‌گذاری دستوری و سایر تدابیر اقتصادی که دولت در پیش گرفته، بیشتر به‌عنوان راهکارهای مقطعی عمل کرده و در نهایت به دلیل ضعف‌های اجرایی و مشکلات ساختاری در اقتصاد، توانایی مهار تورم را نداشته‌اند.

در حال حاضر، برای کاهش فشار تورمی و بهبود وضعیت اقتصادی مردم، نیاز به سیاست‌های اقتصادی جامع‌تری است که نه‌تنها بر کنترل قیمت‌ها، بلکه بر اصلاحات ساختاری در تولید، اشتغال، و تجارت خارجی تمرکز داشته باشد. این تغییرات ساختاری می‌تواند در بلندمدت به کاهش تورم و بهبود شرایط زندگی مردم منجر شود.

 

الته تورم مزمن در ایران، به یک چالش اساسی تبدیل شده است که زندگی روزمره مردم را تحت فشار قرار داده است. سیاست‌های کنترلی دولت در کوتاه‌مدت توانسته‌اند تأثیراتی بگذارند، اما در بلندمدت نمی‌توانند به‌طور مؤثر تورم را مهار کنند. به‌طور کلی، نیاز به تغییرات ساختاری در سیاست‌های اقتصادی و برنامه‌های بلندمدت برای کاهش تورم و بهبود شرایط اقتصادی کشور داریم.

 

ارسال نظر
پربیننده‌ترین اخبار