درسی از ماجرای جیبوتی
به دنبال انتشار خبر هجوم به سفارت عربستان در تهران، و بهرهبرداری تبلیغاتی گسترده حاکمان آن کشور از این واقعه، کشور افریقایی جیبوتی با ایران قطع رابطه کرد. این واقعه یک بار دیگر توجه ناظران را ناکارآمدی سیاست خارجی دولت دهم و نگرشی که در آن ایام بر عرصه سیاست داخلی و خارجی کشورمان حاکم بود، جلب کرد.
در اوایل دوران دولت یازدهم، رئیس جمهور در تشریح نگرش خود در عرصه سیاست جهانی و بهویژه بحث دنبال کرده مسائل مناقشه هستهای، به این نکته اشاره کرد که ترجیح میدهد به جای گفت و شنود با برخی کشورها، به طور مستقیم با کدخدا وارد مذاکره شود. این رویکرد جدید از یک سو تمایل دولت جدید ایران را به تشدید رقابت بین قدرتهای بزرگ صنعتی و سیاسی و بهرهگیری از آثار این رقابت نشان داد، و از سوی دیگر، جدیت و قاطعیت ایران را برای حل معضلات پرونده هستهای و سرسختی کشورمان را در مسیر حفظ دستاوردهای علمی و صنعتی خود به نمایش گذاشت؛ هرچند این رویکرد در داخل کشور و در میدان کوچک رقابت جناحی، با تمسخر و تحقیر مواجه شد.
با نگاهی به سرفصل فعالیتهای دستگاه دیپلماسی کشورمان طی چند ده سال گذشته، میتوان به مقایسهای منطقی بین دو رویکرد رقیب پرداخت. در رویکرد اول، دولت برای کاهش از ابعاد مشکلاتی که در عرصه سیاست جهانی دارد، و نیز مدیریت اختلافات خود با دولتهای بزرگ، به تلاش برای جلب همکاری سایر کشورها، حتی کوچکترین و کمتأثیرترین کشورها در عرصه سیاست جهانی، و در نهایت بالا بردن آمار "کشورهایی که با ما رابطه دوستانه دارند"، و نیز تشدید بحران از طریق سخنرانیهای آتشین روی میآورد. در این رابطه، حتی دولت از هزینه کردن برای جلب دوستی و همراهی این کشورهای کوچک و بهاصطلاح تألیف قلوب، خودداری نمیکند.
در رویکرد دوم، دولت به مذاکرات سازنده برای حل بحران، و وادار کردن طرف مقابل به پذیرش شرایط یا برهم زدن میز مذاکره میپردازد. بهاینترتیب، طرف مقابل یا باید با ایستادن رودرروی افکار عمومی جهان، میز مذاکره را برهم بزند و بر خواسته غیرمنطقی و زورگویانه خود پافشاری کند، یا باید کوتاه بیاید و موضع منطقی و حقطلبانه ما را بپذیرد.
دولت گذشته با انتخاب رویکرد اول، از یک سو با برخی اقدامات تشنجآفرین، مقدمات شکلگیری اجماع جهانی برعلیه ایران را فراهم ساخت و به بیانی، بهترین پاس گل را به دشمنان ایران داد، و از سوی دیگر با تلاش برای برقراری "روابط دیپلماتیک با "کوچککشور"ها و صرف هزینههای هنگفت برای جلب همراهی آنان، خرج زیادی روی دست ملت ایران گذاشت؛ و البته بیفایده بودن اینگونه هزینهکردها برای چندمینبار برایمان ثابت شد.
در آن ایامی که رئیس دولت نهم با سخنرانیهای آتشین خود مدام مسأله میآفرید و تشنج و تنش را دامن میزد، سخنوران متمایل به جناح حامی او به بهترین نحو از ایشان حمایت میکردند، و فعالیت ایشان را تا سطح ابلاغ پیام ماورایی بالا میبردند و میستودند. در همان ایام سخنوری روحانی و محترم از شجاعت ایشان که "بیمهابا به میان آتش میزند" و دلیرانه پیش میرود، سخن گفت، شجاعتی که دیگران فاقد آن هستند.
نتیجه آنهمه تلاش و صرف هزینه، خروج دستهجمعی بسیاری از سران کشورها از سالن اجلاس سران سازمان ملل با شروع سخنرانی آقای احمدینژاد بود، که به سخنرانی برای صندلیهای خالی مشهور شد.
هرقدر که سالنهای اجلاسهای مختلف خالیتر میشد، دولت بیشتر برای صرف هزینه و تشویق کوچککشورها برای همراهی اقدام میکرد. یک روز برای کوچککشور جیبوتی ساختمان پارلمان میساخت. روز بعد برای رئیس دولت کوچککشور کیپورد پیام صلح و دوستی ارسال میکرد،(۱) روز سوم هم راهی کوچک کشور دیگری به نام کومور میشد. در داخل کشور هم برخی نشریات از حماسه ابراز احساسات مردم جیبوتی و کومور به ایشان مینوشتند و این که قلم از نوشتن و دوربین از به تصویر کشیدن این همه ارادت و اشتیاق عاجز است.(۲)
این رویکرد با همه هزینههای هنگفتی که از جیب ملت ایران برایش صرف شد، پاسخ مثبتی دریافت نکرد؛ که البته جای تعجب نداشت. اگر بنا باشد با صرف پول به دنبال جلب همراهی کوچک کشورها باشیم، مستقل از این که همراهی آنها چه میزان برای "دور زدن تحریمها" کمکمان خواهدکرد، باید همیشه منتظر پیدا شدن سروکله یک رقیب پولدارتر باشیم که با اهدای چکی اغواکنندهتر، همراهان ما را با خود میبرد!(۳)
اما رویکرد دوم به معنی حرکت در مسیری کاملاً متفاوت بود: مذاکره با قدرتهای بزرگ، ایستادگی برای حفظ منافع ملی و هل دادن طرف مقابل برسر یک دوراهی تاریخی، که یا باید حقوق مسلم ایران را بپذیرند، یا به ملت ها و افکار عمومی جهان بگویند که با ادعاهای دروغین دنبال مهار کردن کشورهای مستقل هستند، و با زورگویی منافع خودتان را دنبال میکنند. این رویکرد ایران را به نتیجه مطلوب رساند، و قدرتهای بزرگ که حاضر به پذیرش مسؤولیت برهم زدن میز مذاکره نبودند، مجبور به کوتاه آمدن شدند.
خلاصه کنم. رویکرد اول پرهزینه و بیتأثیر بود و رویکرد دوم موفقیتآمیز.
کار دولت جیبوتی و کشورهایی مثل آن، چندان جای تعجب ندارد، و از منظر منافع ملی آنان قابل درک است: دولت عربستان چندبرابر بیشتر پول میدهد! همین. درواقع، کار برخی سیاستمداران، سخنوران و رسانهسالاران ما جای تعجب دارد که هنوز هم حاضر به پذیرش اشتباه خود نیستند.
ملت ایران با رأی قاطع خود به دولت تدبیر و امید در خرداد ۹۲، نشان داد که از دنبال کردن رویکرد "تألیف قلوب کوچککشورها" ناراضی است، و از سالنهای خالی، حسابهای بانکی خالی، خزانه خالی، از تشدید تحریمها و بیکاری گسترده و گرانی فوقتصور که ظاهراً ملت به تنهایی و در غیاب مسؤولان و دوستان نزدیکشان، باید تحملش میکرد! به تنگ آمدهاست.
بااینحال، گروههایی که برای رأی و خواست مردم احترامی قائل نیستند، و تنها راه رسیدن خود به قدرت را حذف رقیب سیاسی و اخراج مردم از صحنه سیاست میدانند، اینک زبان به طعن و شماتت گشودهاند که: چرا خدا را فراموش کرده، و با کدخدا مذاکره میکنید؟ چرا کدخدا برای کند کردن حربه منتقدان خود فلان حرف را زد؟ چرا کدخدا اجازه داد جیبوتی با ما قطع رابطه کند؟ و ... . اینان تلاش میکنند با "شلوغکاری" ذهن مردم را از سؤالاتی اساسی منحرف کنند و با ناامید کردنشان از اصلاح امور، آنان را از مشارکت گسترده در انتخابات پیشِ رو منصرف کنند، تا در غیاب مردم و صاحبان حق، خود بتوانند بر مسند قدرت سوار شوند.
اما در پایان، هر ملتی هرقدر کمتعداد، و هرسرزمینی هرقدر هم کوچک و فقیر باشد، این حق را دارد که از عزت و احترام برخوردار باشد. حتی بالاتر از این، مسؤولان یک کشور چه کوچک و چه بزرگ، اگر با رعایت قوانین بینالمللی منافع ملی کشور و ملت خود (و نه منافع خود و خانوادهشان) را دنبال کنند، حتی اگر مرام لوطیگری را زیر پا بگذارند، لایق احترام هستند، و البته اگر بتوانند منافع ملیشان را همراه با رعایت این معیار اخیر دنبال کنند، این شایستگی را دارند که درحد سرمشق برای دیگر دولتمردان دنیا مطرح شوند. ازاینرو، من دولتمردان سرزمین جیبوتی را تحقیر و سرزنش نمیکنم. آنها حق دارند با رعایت منافع ملی خود به نفع هر حکومتی شعار بدهند که پول بیشتری میدهد و نفع بیشتری هرچند در کوتاهمدت، به مردم جیبوتی میرساند. ازاینرو، پیشنهاد میکنم به جای دستاویز قرار دادن کوچکی فلان کشور، و بیاهمیت تلقی کردن آن، به بازنگری در شیوه نگرش خودمان به دنیا در عرصه دیپلماسی بپردازیم. و بیش از این ثروت ملت ایران را خرج بیتدبیریها و ندانمکاریها نکنیم.
------------------------------------------------
۱ - ایسنا ۱۴ تیر ۱۳۸۸
۲ - روزنامه کیهان طی گزارش مفصلی درباب سفر آقای احمدینژاد در اسفندماه ۸۷ به کومور و جیبوتی، دستاوردهای مهم این سفر را مطرح کرده، و از ابراز احساست غیرقابل تصور مردم این دو کشور سخن گفتهاست.
۳ - یک جمله پرمعنی منسوب به ژاپنیها با قدری دستکاری چنین پیامی دارد که افراد خردمند مشکلاتشان را با پول حل نمیکنند.