فرصتها در گذرند و مردم ایران همچنان چشم انتظار اقدامهایی هستند که روزگار آنها را بهتر کند. اما کدام قهرمان خواهد توانست مردم ایران را به شرایط مطلوب مورد نظرشان برساند؟
اجازه دهید با یک شاهد مثال به استقبال پاسخ این پرسش برویم.
مرحوم میر مصطفی عالی نسب که در سالهای دوران جنگ تحمیلی مسئولیت مشاوره اقتصادی و راهنمایی دولت را بر عهده داشت و بسیاری از وزیران و مسئولان فعلی دولت از راهنماییها و تجربههای سالهای دورتر او برخوردار بودهاند همواره بر این که مردم نجیب ایران شایسته شرایط بهتری هستند تأکید میکرد و با شناختی که از منابع مالی، اقتصادی و سرمایه معنوی ایران داشت مردم ایران را مستحق وضعیت بهتری میدانست. همواره تأکید میکرد که: "فقر زیبنده مردم ایران نیست".
مدیران آن روز اقتصادی کشور خوب یه یاد دارند که در شرایط آن روز مردم کالاهای اساسی کوپنی خود را باهم به مشارکت میگذاشتند و اگر در روستاها مرغ و تخم مرغ کمتری توزیع میشد و یا در عوض آن کوپن شکر بیشتری به روستائیان اختصاص مییافت، ابراز نارضایتی نمیکردند و در مقابل نسبت به همدیگر و تلاش دولت برای مقابله با تهاجم استکبار جهانی از پشت چهره صدام به تمامیت ارضی کشوربا اعتماد متقابلی که میان مردم و دولت وجود داشت موانع را از سر راه برمیداشتند.
کمبود منابع مالی، تحریمهای بینالمللی، فشار جنگ تحمیلی و بسیاری از مشکلات دیگر در آن روزها هم وجود داشت اما همبستگی مردم و دولت نیروی فزایندهای به مردم و دولت میداد تا بر همه مشکلات غلبه کنند و با سربلندی کشور را به نسل بعدی مدیران تحویل دهند.
در آن مقطع تصور عمومی این بود که همه با هم برای پیشبرد هدفهای انقلاب اسلامی تلاش میکنند.
اما آنچه که امروز شاهد آن هستیم این است که عدهای بعد از دست کم هشت سال مداوم تلاش و اقدامهای اثر گذار، مردم نجیبی را که با همت خودشان جنگ تحمیلی را از سر گذراندهاند و در هر مقطعی که کشور به فداکاری و پایمردی نیاز داشته است به یاری دولتها آمدهاند، را به چنان وضع نامناسب مالی و اقتصادی رساندهاند که ناچار از پذیرش کمک مالی دولت برای جبران بخشی از هزینههای خود شده اند، امروز با غوغا سالاری و جنجال چنان تصویر مار برای مردم میکشند و انتظاراتی را مطرح میکنند که گویی بار تأمین معیشت و رفاه مردم یکپارچه بر عهده دولت است و مردم باید پول توجیبی خود را هم از دولت بگیرند و دولت علاوه بر آن که باید برای مردم رفاه، امنیت، شغل مناسب، بهداست، آموزش و هزاران خدمت دیگر را فراهم کند باید برای دریافت این خدمات به آنها پول توجیبی هم بدهد.
در حالی که مردم ایران اگر به آنان اعتماد شود و حس کنند که دولت منتخب آنان با اخلاص و ایثارگری برای آنان کار میکند، آمادگی آن را دارند که بار دیگر برای سربلندی کشور خودشان تلاش کنند و با همت و دلیری که در طول تاریخ از خود نشان دادهاند یک باردیگر اقتصاد ایران را با تلاش خود به عرصههای بزرگ برسانند و در این مسیر دولتمردان را پای نیمکت تعلیم خود بنشانند. تنها یک شرط وجود دارد و آن این که اعتماد میان مردم و دولت بازسازی شود و مردم شاهد اراده جدی برایمقابله با فساد و رانتخواری باشند و در عملکرد مسئولان انگیزه خدمت را ببینند.
در چنان شرایطی خواهد بود که مردم اگر باور کنند که دولت به منایع مالی آنان نیاز دارد نه تنها از آن انتظار دریافت یارانه و کمک نخواهند داشت بلکه با کار پرتلاشتر، ثروت آفرینی و ارائه منابع مالی خود و مشارکت در تأمین هزینههای دولت هم حماسهها خواهند آفرید.
نتها یک عامل کاهنده در ایجاد چنین شرایطی وجود دارد و آن رسوب تلاشهایی است که در سالهای اخیر برای از بین بردن اعتماد میان مردم و دولت انجام شده است. گویی به مردم عادت داده شده است که از مسئولان دروغ بشنوند و حرف آن ها را باور نکنند.
بزرگترین مسئولیت دولت در شرایط امروز که سخن از انصراف داوطلبانه مردم از دریافت یارانه است و اعلام ثبت نام برای ارائه بیمه همگانی رایگان آغاز شده است، بازسازی اعتماد مردم به دولت است. اگر این اتفاق محقق شود هر آنچه مخالفان حاکمیت مردم بخواهند در زیر فرسایش زمانه از میان خواهد رفت و گذشت زمان اندیشه آنان را برای مردم آشکار خواهد کرد.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه