پنج شنبه 13 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 125115 20:13 1399/09/28
وزیر امور اقتصادی و دارایی تشریح:  برنامه وزارت اقتصاد برای جذاب‌تر شدن بورس

وزیر امور اقتصادی و دارایی تشریح: برنامه وزارت اقتصاد برای جذاب‌تر شدن بورس

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
وزیر امور اقتصادی و دارایی تشریح:  برنامه وزارت اقتصاد برای جذاب‌تر شدن بورس

وزیر امور اقتصادی و دارایی تشریح: برنامه وزارت اقتصاد برای جذاب‌تر شدن بورس

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

وزیر امور اقتصادی و دارایی ضمن تشریح برنامه‌ها و اهداف این وزارتخانه برای جذاب تر کردن بازار سرمایه، چشم انداز کوتاه‌مدتی از این بازار ارائه کرد.

به گزارش ایسنا، رونق تولید و رشد اقتصادی پویا بدون شک به سیاست های اقتصادی مناسب، سرمایه گذاری و نظام تامین مالی نیاز دارد. اگر بخواهیم دستگاه اصلی متولی تنظیم سیاست های اقتصادی و مالی کشور و همچنین ایجاد هماهنگی در امور مالی و اجرای برنامه های سیاست های مالی در کشور را معرفی کنیم، باید به سراغ وزارت امور اقتصادی و دارایی برویم.

وزیر اقتصاد به سبب سابقه اجرایی و علمی خود از هنگام تصدی این وزارتخانه به آنها اشاره کرده است که نظام تأمین مالی کارا و اثربخش در کشور می تواند زمینه لازم برای تولید و سرمایه گذاری را فراهم آورد و یکی از چالش های اقتصاد کشور عدم توسعه یافتگی نظام تأمین مالی و وابستگی بیش از حد به نظام بانکی است.

اکنون فرصتی پیش آمده است فرهاد دژپسند در این خصوص گفت و گو کنیم و از نظرات سکاندار وزارت اقتصاد در خصوص تحولات نظام تأمین مالی و نقش آن در اقتصاد کشور جویا شویم. هرچند به علت اهمیت و جذابیت موضوع بازار سرمایه در شرایط حاضر، بخش مهمی از این گفت وگو به این موضوع اختصاص یافت و مواضع وزارت اقتصاد در خصوص تحولات بازار سرمایه و بورس از نگاه وی مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه مشروح این گفت‌و گو به شرح زیر ارائه می شود.

*** یکی از کلید واژه هایی که شما از هنگام تصدی وزارت اقتصاد بر آن تأکید دارید، توسعه و تنوع در نظام تأمین مالی است. چرا این راهبرد تا این حد برای شما اهمیت دارد؟ آیا واقعاً نظام تأمین مالی را بر رشد اقتصادی اثرگذار می دانید؟

رشد اقتصادی از اهداف اصلی هر اقتصادی است و در این‌که میان رشد اقتصادی و توسعه نظام تأمین مالی رابطه مثبتی وجود دارد، شکی نیست؛ آنچه بیشتر محل بحث است، جهت اثرگذاری و میزان تأثیر آن بر رشد اقتصادی است. در این خصوص دو نحله فکری وجود دارد؛ یک دیدگاه معتقد است نظام تأمین مالی در خدمت رشد اقتصادی است ولی به اندازه سایر پارامترها از جمله کیفیت و کمیت سرمایه، نرخ پس انداز، فناوری  و... محوریت ندارد. در نحله فکری دوم موتور محرکه رشد اقتصادی، نظام تامین مالی است. هرچه نظام تامین مالی شامل بازار سرمایه، بازار پول و بیمه - توسعه یافته‌تر باشد، رشد و توسعه اقتصادی در سطوح بالاتری محقق خواهد شد. این دیدگاه در سال‌های اخیر مورد حمایت اقتصاددان‌ها بوده و بسیاری از مطالعات مؤید این دیدگاه است. من نیز با این نگاه قرابت بیشتری دارم و توسعه یافتگی نظام تأمین مالی در کشور را از عوامل اصلی رشد اقتصادی در کشور می دانم.

حال اگر دقیق تر به نظام تأمین مالی در اقتصاد کشور توجه کنیم، مشاهده می کنیم به صورت تاریخی حدود ۹۰ درصد تأمین مالی کشور از طریق نظام بانکی انجام می شود و وابستگی شدیدی به این کریدور تأمین مالی در کشور وجود داشته است. این امر در کنار عدم توسعه یافتگی دیگر بازارها، ابزارها و روش ها سبب شده در هنگام بروز چالش یا عدم کارکرد مناسب این کریدور، اقتصاد کشور با معضل جدی روبرو شود.

تأمین مالی بنگاه‌های بزرگ مقیاس در زمینه تأمین سرمایه در گردش هم باید از طریق بازار سرمایه صورت گیرد. بنابراین دلیلی ندارد که برای تأمین سرمایه ثابت و سرمایه در گردش بنگاه‌های بزرگ مقیاس از منابع بانکی استفاده کنیم، زیرا ظرفیت تأمین این منابع در بازار سرمایه وجود دارد و این ها الزاماتی است که ما برای کارآمد سازی نظام تأمین مالی باید بدان ها توجه لازم را داشته باشیم.

به این نکته توجه کنیم که ما برای تحقق جهش تولید و داشتن رشد مطلوب در سال جاری حداقل باید هزار هزار میلیارد تومان تأمین مالی در اقتصاد کشور داشته باشیم. در این زمینه باید نظام تأمین مالی در کشور به صورت کارا عمل کند و تامین مالی کسب و کارها را تسهیل کند. اگر به اعداد و ارقام نگاهی بیاندازیم سهم بازار سرمایه در سال های گذشته از تشکیل سرمایه از پنج تا ۲۰ درصد متغیر بوده است و ما تلاش داریم، تا این سهم ‌افزایش پیدا کند. این امر تحقق پیدا نخواهد کرد مگر با تقویت جایگاه بازار اولیه. قابل کتمان نیست که هدایت نقدینگی به سوی بازار اولیه می تواند نقش قابل توجه ای در اشتغال و تولید داشته باشد.

*** در خصوص نظام بانکی صحبت کردید، اجازه دهید از همین موضوع بحث را ادامه دهم. با توجه به اینکه در صحبت های رئیس جمهور در سال ۱۳۹۷ یکی از اولویت های اصلی وزارت اقتصاد اصلاح نظام بانکی عنوان شد، در این خصوص چه اقداماتی را به انجام رساندید؟

همانطور که گفتم، فعلاً عمده تأمین مالی اقتصاد کشور توسط نظام بانکی صورت می‌پذیرد. وابستگی بیش از حد تأمین مالی بنگاه‌ها و خانوارها به نظام بانکی، حساسیت اقتصاد و جامعه را نسبت به چالش‌های نظام بانکی افزایش داده است؛ لذا لزوم اصلاح نظام بانکی همواره مورد تأکید دولت‌ و صاحب‌نظران بوده است. بر این اساس مطالعه جامعی پیرامون اصلاح نظام بانکی با لحاظ  فشارهای ناشی ازمحدودیت ها، تحریم‌های بین‌المللی و شرایط بیرونی اقتصاد و همچنین تشدید برخی چالش‌های نظام بانکی در وزارت اقتصاد صورت گرفت.

***شما به بازار سرمایه معتقد هستید. هر چند اگر به نظام تامین مالی در دنیا نیز بنگریم بازار سرمایه نقش بسیار بالایی در تامین مالی اقتصاد کشور ها دارد. در دو سال اخیر هم این بازار در کشور ما رشد قابل توجه ای داشته است. در خصوص نقش بازار سرمایه درکنار بازار پول چه نظری دارید و اتکاء بیشتر نظام اقتصادی کشور به بازار سرمایه را در تامین مالی  چگونه ارزیابی می کنید؟

بانک محور یا بازارسرمایه محور بودن نظام تأمین مالی منتج از شرایط اقتصادی هر کشور است و به نوعی معلول شیوه‌ها و ابزارهای تأمین مالی است. به طور معمول در هر اقتصادی، نخست بانک محور بودن ملاک قرار گرفته؛ اما با پیشرفت ابزارهای مالی، سهم بازار سرمایه نیز از میزان تأمین مالی به خصوص در بنگاه‌های بزرگ افزایش یافته است. به نظر من، بیش از آنکه حجم بازار سرمایه در تامین مالی اقتصاد کشور مهم باشد، بهره‌گیری از ابزارها و ظرفیت‌های جدید به شیوه درست در اقتصاد اولویت دارد.

به این امر هم توجه کنیم که نتیجة تحقیقات و پژوهش های داخلی و خارجی انجام شده در مورد نحوۀ تعامل بانک‌ها و بازار سرمایه نشان می‌دهد، توسعه‌یافتگی این دو نظام لازم و ملزوم یکدیگر است. شواهد زیادی مؤید این مطلب هستند که در کشورهایی که در آنها بازارهای سرمایه به خوبی توسعه یافته است،‌ سایر واسطه‌های مالی نیز توسعه یافتگی بالایی دارند.

هر چند ما باید در توسعه بازار سرمایه سیر طبیعی را طی کنیم. به طور کلی اگر زیرساخت های لازم در بازار سرمایه وجود داشته باشد و شرکت ها بتوانند به سهولت از بازار تأمین مالی کنند آنگاه نظام تأمین مالی به صورت خودکار به سمت بازار محور شدن حرکت می کند، الان در هفت ماهه اخیر بازار سرمایه توانسته است بیش از ۳۲۰ هزار میلیارد تومان تامین مالی برای اقتصاد کشور انجام دهد در حالیکه این عدد در کل سال گذشته ۲۶۵ هزار میلیارد تومان و در سال ۱۳۹۷ معادل ۱۲۵ هزار میلیارد تومان بوده است یا اینکه در هفت‌ماهه ابتدایی سال جاری جمعاً سهام تعداد ۲۰ شرکت شامل شرکت های تراز اول و بزرگی نظیر سرمایه گذاری تأمین اجتماعی، سرمایه گذاری صبا تأمین و سرمایه‌گذاری گروه مالی سپهر صادرات درمجموع به مبلغ ۱۳.۶ هزار میلیارد تومان به صورت عرضه اولیه در بازار سرمایه عرضه شدند که این حجم از عرضه اولیه در بازار سرمایه تاکنون بی‌سابقه بوده است.

این آمار و اطلاعات خود نشانگر حرکت به سمت بازار سرمایه محوری است. به هرحال تامین مالی از طریق شبکه بانکی و بازار سرمایه از امتیازاتی برخوردار می باشند که افزایش اثربخشی هر دوی آنها برای یک اقتصاد توسعه یافته اجتناب ناپذیر است. اما باید برای تامین مالی در قالب چارچوب هایی عمل کنند تا  هر دو قابل اعتماد و اطمینان بوده و تا حد ممکن ریسک و هزینه های تامین مالی را کاهش دهند.

بازار سرمایه این قابلیت را داردکه منابعی که در اقتصاد بصورت غیرفعال است را در مسیر سرمایه گذاری قرار دهد. یکی از  ویژگی های خاص بازار سرمایه، قابلیت تجمیع سرمایه های خرد و هدایت آنها به سمت فعالیت های مولد است. با فرآیندهای مولدی که در بازار سرمایه تعریف می شود، پذیرش سرمایه افرادی که اصطلاحا دارای "خرده منابع" هستند هم برای آنها منفعت ایجاد می شود و هم منابع قابل توجهی برای بنگاه های اقتصادی و در راستای توسعه فعالیت های آنها فراهم می آید.

در واقع بازار سرمایه می تواند به عنوان زیربنای فعالیت‌های تجاری و صنعتی دولتی و خصوصی نقش ایفا کند و میان پس‌اندازکنندگان فردی، نهادی و متقاضیان وجوه سرمایه ای ارتباط برقرار کند. قطعا اگر ساز و کار بازار سرمایه به‌ صورت کارآ تعبیه و عملیاتی شود، سرمایه‌های آحاد مردم وارد این بازار شده و ثمرات خود را در رونق تولید و اشتغال نشان خواهد داد.

*** برای حل معضلات بانک محوری تامین مالی اقتصاد باید چه اقداماتی انجام دهیم؟

به برخی از آنها اشاره کردم اما اینجا هم به چند نکته دیگر بصورت خلاصه مطرح می کنم. هر چند معتقدم درباره این موضوع به دلیل اهمیت خاصی که دارد باید مفصل به گفت و گو بنشینیم.

برگردیم به بحث، اولین قدم شفافیت است. فرآیند ها و روش های مورد عمل در یک نظام تأمین مالی باید شفاف عمل کنند که در این صورت به دلیل سهولت و ظرفیت تامین مالی در بازار سرمایه، خود به خود بنگاه ها به این سمت این بازار سوق پیدا می کنند، چراکه برای تأمین مالی در بازار سرمایه، بنگاه ها باید تا چه میزان شفاف عمل کنند، این شفافیت باید به نظام بانکی هم تسری یابد. یعنی برای تأمین مالی از شبکه بانکی بنگاه باید بسیار شفاف عمل کرده و با افشای اطلاعات مربوط، بنگاه را به عموم ارائه کند. این امر کمک می کند تا بنگاه ها برای سهولت در تأمین مالی به حساب و کتاب خود نگاه دقیق تری داشته باشند و به تبع آن مسیری که سهولت بیشتری دارد متقاضی بیشتری خواهد داشت.

موضوع مهم دیگر تناسب میان نرخ های بازدهی در بازارها و همخوانی آنها با واقعیت های اقتصادی است. تناسب میان نرخ ها موجب پدید آمدن رقابت در بازارها می شود. اگر نرخ مورد انتظار سودآوری یا سهولت تأمین مالی از یک بازار تفاوت معنا داری با دیگر بازارها داشته باشد، بلافاصله تمایل به آن بازار افزایش می یابد.

سرمایه گذاران بازار سرمایه، باید موقیعت های سرمایه گذاری خود را متناسب با ارزیابی خودشان از سودآوری سهام و میزان ریسک قابل قبول برای خودشان تنظیم کنند. قاعدتاً تنظیم سیاست های پولی باید به شکلی باشد که اطمینان و ثبات را در بخش تامین مالی اقتصاد تقویت کند. در مجموع  تنظیم هر نوع نرخ سیاستی باید با وسواس زیاد و با لحاظ شرایط کلان اقتصادی به منظور ارتقای سرمایه گذاری و رشد تولید صورت گیرد.

نکته مهم بعدی آشنایی فعالان اقتصادی با ابزارهای مختلف تأمین مالی در بازار سرمایه و همچنین نحوه بهره گیری از آنها است. در طی زمان فعالان اقتصادی با تأمین مالی از طریق نظام بانکی آشنایی یافته اند، باید این آشنایی با بازار جوان تر سرمایه نیز هر چه بیشتر اتفاق بیفتد. نکته آخرین که باید در اینجا به آن اشاره کنم، تقویت ساختارحقوقی، فنی و تکنولوژیک بازار سرمایه است.

*** یکی از مواردی که به آن اشاره کردید، لزوم توازن بازدهی (نرخ سودآوری مورد انتظار) در میان بازارهای مختلف است. ارتباط میان بازار پول و سرمایه در این خصوص چگونه قابل تبیین است؟

بدیهی است که بازارها روی یکدیگر اثر می گذارند. نرخ بازدهی به تناسب ریسک آنها سبب می شود تا منابع به آن سمت سوق یابد. طبیعتاً در بازه های زمانی که بازدهی در بازار سرمایه جذاب تر است، سرمایه های بیشتری به سمت این بازار سرازیر می شود. بدیهی است هر چه نرخ سود سپرده در بازار پول کاهش یابد، سرمایه گذاری در بازار سرمایه افزایش می یابد. این موضوع را در سه ماهه ابتدای سال جاری مشاهده کردیم.

در آن فاصله زمانی نرخ سود در راستای اجرای دستورالعمل شورای پول و اعتبار و با توجه به کاهش تقاضا برای سرمایه‌گذاری کاهش یافت. همزمان، کاهش نرخ سود بازار بین بانکی نیز رخ داد که آنهم از منظر کسری منابع بانک ها و هزینه های تامین مالی برای بنگاه ها  تحول مثبتی بود. در عین حال توجه داریم که وقتی اقتصاد دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کرد،  منجر به کاهش نرخ‌ها در نظام بانکی شد. مجموع این شرایط، فرصت مغتنمی را برای بازار سرمایه ایجاد کرد.

*** در یک سخنرانی شما عنوان کردید که تامین مالی اسلامی را نزدیک به بازار سرمایه می دانید. منظورتان از طرح این موضوع چیست؟

بورس، بازاری است که هیچ‌چیز در آن تضمین نمی شود، یعنی بازدهی در کنار ریسک است، بنابراین می توان مدعی شد که تأمین مالی اسلامی هم یک نوع تأمین مالی ریسک پذیر و نتیجه محور است. چون سرمایه گذار با قبول مسئولیت در فرآیند کار و پذیرش سود یا زیان احتمالی، کسب سود را هدفگذاری می کند. لذا می توان گفت تحقق اهداف مترتب بر حذف ربا، به سمت بازار سرمایه به خاطر از پیش معلوم نبودن نتیجه و معطوف به عملکرد بودن، متمایل است. بخصوص که مفهوم عقود مشارکتی هم همین است که با هم مشارکت می‌کنیم و عملکرد را بخش واقعی نشان خواهد داد. خدارحمت کند حجه الاسلام و المسلمین، حاج آقای موسویان را، ایشان در خصوص این موضوع آرا، نظرات و مطالب متعددی را در این زمینه مطرح و از آن حمایت می کردند.

از نگاه من، بازار سرمایه کارا هم قرابت نزدیکی با مفاهیم تأمین مالی اسلامی دارد و هم تجربه موفقی در نظام تأمین مالی در دنیا است. به شخصه به مفید بودن این بازار اعتقاد دارم. بنابراین در دوسال اخیر در وزارت اقتصاد توسعه و تعمیق بازار سرمایه را به یک هدف کلیدی و راهبردی تبدیل کردم و تلاش کردم نه فقط برای کوتاه مدت بلکه برای بلندمدت اقتصادکشور، در این خصوص ظرفیت سازی کنم. هر چند در کوتاه مدت هم عملکرد این بازار برای من حائز اهمیت است و من آنرا رصد می کنم اما خواست و هدف اصلی من تحول در نظام تأمین مالی اقتصاد کشور و ارتقای جایگاه و نقش بازار سرمایه در این نظام است. 

***آیا ظرفیت های قانونی هم برای توجه بیشتر به بازار سرمایه و نقش آفرینی آن در اقتصاد کشور وجود دارد؟

قطعاً بله. خوشبختانه در سال های اخیر توجه خوبی به بازار سرمایه شده است و توسعه این بازار در قوانین مختلف مورد توجه قرار گرفته است از قانون رفع موانع تولید گرفته تا قانون برنامه ششم توسعه تا مصوبات شورای‌عالی هماهنگی اقتصادی، مصوبات هیئت دولت و شورای عالی بورس و دیگر اسناد بالادستی. برای نمونه قانون برنامه ششم توسعه، از ظرفیت‌های بسیاری جهت توسعه بازار اوراق بهادار اسلامی برخوردار است و در صورتی که در عمل از این ظرفیت‌ها استفاده شود، زمینه تعمیق بازارهای مالی کشور فراهم خواهد شد.

***چه اقدامات قابل توجهی در این سال ها با هدف توسعه بازار سرمایه صورت گرفته است؟

طی سال‌های اخیر، بازار سرمایه کشور حرکت شتابانی را به سوی توسعه و تحول آغاز کرده است. در زمینه افزایش نقدشوندگی و شفافیت اطلاعات و کاهش توقف نمادها در بازار سرمایه و همچنین راه‌اندازی و توسعه فعالیت‌های بورس انرژی، توسعۀ بازار فرابورس از طریق افزایش قابل توجه ارزش معاملات، پذیره‌نویسی سهام و افزایش سرمایه‌ها، عرضه‌های دولتی در بازار فرابورس و عرضه و معامله اوراق مشارکت، گام‌های موثری برداشته شد. بخش‌های اجرایی و نظارتی بازار سرمایه شکل گرفته و در حال تکمیل می‌باشند. نهادهای مالی جدید همچون شرکت‌های تأمین سرمایه، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، شرکت‌های مشاور سرمایه‌گذاری، صندوق‌های پروژه طرح‌های خاص، مؤسسات رتبه‌بندی و شرکت‌های پردازشگر اطلاعات مالی تأسیس و تقویت شده‌اند.

ابزارهای مالی جدیدی همچون اوراق اجاره، مرابحه، قرض‌الحسنه، استصناع و مضاربه و اوراق مشارکت رهنی، اسناد خزانه اسلامی، اوراق بهادار مبتنی بر دارایی فکری، اوراق وقف و اوراق سفارش ساخت، اوراق سلف برای انتشار و معامله در بازار سرمایه طراحی شده است، معامله قراردادهای آتی آغاز شده و در حال توسعه به انواع کالاها و سهام می‌باشد. توسعه بازار بدهی و معرفی ابزارهای جدید مالی برای آن از جمله اوراق صکوک قابل تبدیل به سهام، اسناد خزانه اسلامی، گواهی سپرده کالایی و... فراهم کردن زمینه پذیرش شرکت‌های کوچک و متوسط در بورس و ایجاد تابلوی ویژه شرکت‌های دانش بنیان، کمک به تأمین مالی دولت از طریق بازار سرمایه از جمله اقدامات موثر در توسعه بازار سرمایه است.

*** در خصوص انتشار اوراق بهادار اسلامی و توسعه بازار اوراق بدهی در بازار سرمایه چه نظری دارید؟

می توان مدعی بود که دستیابی به نظام مالی پویا، عمیق و کارا، بدون وجود بازار بدهی سالم با کارکرد مناسب و عمق کافی، امکان پذیر نیست. بورس می‌تواند در تأمین نقدینگی از طریق انتشار اوراق بهادار با درآمد ثابت (سود/اجاره) یا اوراق بهادار اسلامی (صکوک) کمک کند. از آن جمله اوراق اجاره، مرابحه، استصناع، منفعت، اوراق رهنی، و ... است که در بازارهای بدهی‌ قابلِ‌معامله است و مبتنی بر بدهی‌های کوتاه‌مدت و بلندمدتی است که در بنگاه‌ها وجود دارد.

ازجمله مزایای این اوراق نسبت به انتشار سهام این است که به مالکان و مدیران فعلی شرکت این اجازه را می‌دهد که مالکیت و کنترل (مدیریت) خود را بر شرکت حفظ کنند.

از ظرفیت بازار بدهی، دولت نیز توانسته است به نحو مطلوبی برای تأمین مالی خود استفاده کند به نحوی که از ابتدای سال جاری تا کنون بیش از ۱۲۰ هزار میلیارد تومان انواع اوراق دولتی به فروش رسیده است. این امر، بیانگر پتانسیل بالای بازار سرمایه کشور در به‌کارگیری اوراق بهادار مبتنی بر بدهی برای تأمین مالی است.

*** در خصوص انتشار اوراق بدهی برای تأمین مالی دولت اشاره کردید. با توجه به آنکه این بحث از سوی برخی صاحبنظران  بسیار مورد توجه است توضیح بیشتری میفرمائید.

همان‌طور که بیان شد یکی از راه‌های «تأمین مالی مخارج دولت»، بهره‌گیری از ظرفیت‌های «بازار بدهی» است. در شرایطی که افزایش بدهی‌های دولت به ویژه به پیمانکاران و بانک‌ها در کنار آشفتگی حساب‌های مربوطه، سبب ایجاد عوارض قابل ملاحظه‌ای در هر سه ضلع مرتبط با این موضوع یعنی دولت، پیمانکاران و بانک‌ها می‌شود، طراحی ابزارهای مالی مناسب به منظور جلوگیری از قفل شدن منابع بانکی و تسویه و پرداخت بدهی‌های دولت بسیار سودمند خواهد بود. بطور کلی اوراق بدهی به طور ویژه «صکوک»، می‌تواند ابزار مناسبی برای فرآیند تأمین مالی و تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی‌ها، در همه کشورها به خصوص کشورهای اسلامی باشد.

همانگونه که اشاره کردم در هفت ماهه ابتدایی سال جاری به میزان بیش از ۸۰ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی به صورت نقد انتشار یافته است. دستیابی به این حجم از عرضه اوراق با لحاظ نرخ‌های مؤثر بر این بازار ازجمله نرخ سود بازار بین‌بانکی تحقق‌یافته است. افزایش شش درصدی نرخ سود مؤثر اوراق از ۱۵ درصد به ۲۱ درصد با رعایت این ملاحظه همزمان با پایداری بلندمدت بودجه دولت صورت پذیرفته است. طی دو سال اخیر در تعیین نرخ و سررسید و همچنین پذیرش پیشنهادها خرید اوراق بدهی دولت، حصول به اطمینان کامل از توانمندی دولت در بازپرداخت اصل‌وفرع تعهدات ناشی از انتشار اوراق مالی اسلامی در سررسید و حفظ درجه اعتباری اوراق بدهی به‌عنوان معتبرترین سند مالی کشور مورد تأکید دولت بوده است.

***شرایط بازار سرمایه را هم اکنون چگونه می بینید؟

بازار سرمایه در طی یک سال اخیر توانست خود را به آحاد جامعه به خوبی معرفی کند و سرمایه گذاران را ترغیب نمود تا در صورت رونق این بازار، سرمایه های خود را به این بازار سوق دهند. یعنی طرف عرضه در تأمین مالی از طریق بورس به خوبی با این بازار آشنا شده است. اما از سوی تقاضا باید بنگاه های اقتصادی به عنوان سرمایه پذیران این بازار، با ظرفیت های آن بیش از پیش آشنا شوند که این امر نیز در حال انجام است. تقریبا همه با این رویکرد موافق هستند که توسعه بازار اولیه بسیار مهم است، با استفاده کارا از این بازار ما خواهیم توانست منابع را به بخش واقعی اقتصاد تزریق کنیم و انواع طرح های مختلف سرمایه گذاری را تأمین مالی کنیم.

عامل مهم دیگر، وجود یک بستر مناسب برای تلاقی اثربخش سرمایه گذاران و سرمایه پذیران است. بستر مناسب حقوقی و فنی که باید شکل بگیرد تا توسعه بازار سرمایه رخ دهد. ارزیابی این زیرساخت ها معیار مناسبی است که آمادگی بازار سرمایه از پذیرایی از اعتماد مردم را مورد سنجش قرار می دهد. من بارها این موضوع را گفته ام و بازهم به آن اشاره می کنم که مسیر اصلی توسعۀ تأمین مالی در کشور، شکل دادن به بازار سرمایه است و بازار سرمایه می‌تواند راه نجات اقتصاد ما باشد. لطفا به این اعداد توجه کنید: ارزش بازار شرکت های بورس اوراق بهادار تهران نسبت به پایان سال ۱۳۹۸ ، بیش از هشت برابر شده است. ارزش معاملات روزانه در برخی روزها از ۳۱ هزار میلیارد تومان در سال جاری فراتر رفت.

در انتهای مهرماه سال جاری مجموع ارزش معاملات روزانه در بازارهای بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان است. درحالی‌که در آبان ۱۳۹۸ و آبان ۱۳۹۷ به ترتیب ۳.۳ و ۲.۸ هزار میلیارد تومان بوده است. ارزش معاملات روزانه در بازار بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران در طی دو سال اخیر افزایش چشمگیری داشته است.

وقتی ارزش معاملات در این بازار در یک روز می‌تواند ۱۵ تا ۲۵ هزار میلیارد تومان باشد باید به این بازار به چشم یک فرصت کم نظیر نگاه کرد و متناسب با آن اقدام نمود. هر چند در دوره هایی بازار با افت و خیزهایی مواجه می شود که بخشی از آن ناشی از واقعیات محیطی و از جمله اقتصادی است و بخشی ناشی از اتفاقات درون بازار از جمله رفتارهای هیجانی سهامداران است. باید پیوسته تلاش کنیم از بروز نوسانات بسیار شدید جلوگیری  کنیم و با افزایش ثبات اقتصادی، افزایش آگاهی و فرهنگ سهامداری، از شدت نوسانات بکاهیم و چشم انداز با ثبات تری را برای بازار ایجاد کنیم.

***برای جذاب تر کردن بازار سرمایه چه برنامه‌ای دارید؟

طی ماه های پایانی سال ۱۳۹۸ و ابتدای سال ۱۳۹۹ بازار سرمایه در مقایسه با بازارهای دیگر سرمایه گذاری از جمله طلا، ارز، مسکن و خودرو... از جذابیت بیشتری برای عموم مردم برخوردار شد. سرمایه گذاری در بورس مزایای فروانی دارد. سرمایه گذاری در این بازار شیوه ای قانونی با قوانین مکتوب و مشخص است. بازار بورس بازار شفاف و با دستورالعمل های معاملاتی مشخص و قابل دسترس است که تاریخچه معاملاتی و اطلاعاتی هر شرکت به راحتی در آن قابل ردگیری و سنجش است.

همچنین معامله در این بازار با توسعه زیرساخت ها و قوانین حقوقی مرتبط بسیار تسهیل شده است و عموم مردم قادر هستند به راحتی دراین بازار به فعالیت بپردازند. به این موضوع هم توجه ویژه کنیم که، امکان نقدشوندگی سریع در این بازار نسبت به دیگر بازارها برای سرمایه گذاری، و همچنین امکان سرمایه گذاری با هر میزان سرمایه که از آنها به عنوان سرمایه های خرد نام برده می شود، به جذابیت بیشتر این بازار افزود.

بنابراین، این بازار مورد استقبال قرار گرفت و در یک بازه زمانی کوتاه مدت سمت تقاضای بازار به شدت تحریک شد. نقدشوندگی بالای این بازار در مقایسه با دیگر بازارها، اثرپذیری این بازار از انتظارات مردم نسبت به آینده و لزوم طراحی ابزارهای پوشش ریسک، از جمله دیگر عوامل توجه به این بازار بوده است.

***چه اهدافی را برای توسعه بازار سرمایه در نظر گرفته‌اید و چه الزامات و راهبردهایی برای بازار سرمایه در نظر دارید؟

ارتقای ضریب نفوذ بازار سرمایه در اقتصاد، افزایش سهم بازار سرمایه در تأمین مالی بلندمدت، پر رنگ کردن نقش بازار سرمایه در تأمین مالی بنگاه های بزرگ اقتصادی، توسعه ابزار بازار بدهی و افزایش شفافیت در بازار سرمایه به منظور جذب بیشتر منابع مالی خرد از مهم ترین اهداف مد نظر برای  توسعه این بازار است. 

هر چه عموم مردم بیشتر به صورت مستقیم و غیرمستقیم در این بازار مشارکت کنند و بازار توسعه یافته تر و بالغ تر شود، سیاست های مورد نیاز برای رونق آن باید با حساسیت بیشتری پیگیری شود. در این ارتباط یکی از کارهایی که ما به صورت مدام مورد توجه قرار دادیم، همفکری با فعالان حقیقی و حقوقی بازار سرمایه بوده است. مبتنی بر بازخوردهای دریافتی برای ادامه مسیر در بازار سرمایه چند اولویت راهبردی را مد نظر قرار داده ایم.

در خصوص حمایت از سهامداران خرد این نکته قابل ذکر است که یکی از ویژگی های اصلی بازار سرمایه وجود قوانین و مقررات حمایت کننده از سرمایه‌گذاران بالاخص سرمایه گذاران خرد است. در شفافیت اطلاعاتی، هرچند به طور حتم بازار سرمایه از شفاف‌ترین بازارهای کشور است و کلیه نهادهای مالی مختلف فعال در این بازار ملزم به ارائۀ اطلاعات مختلف از عملکرد و رویدادهای مهم هستند. با این وجود در این بازار باید همیشه تلاش بر ارتقاء شفافیت باشد تا سرمایه گذاران در رابطه با این موضوع مهم که  به کارایی بازار کمک می کند، اطمینان داشته باشند. سامانۀ جامع اطلاع‌رسانی ناشران (کدال) الان به عنوان بازوی شفافیت در بازار سرمایه عمل می کند که باید با طراحی سازوکارهای جدید بر شفافیت در بازار افزود.

توسعه زیرساخت‌های فنی یکی از مهم ترین دغدغه های کنونی ما است.  بازار سرمایه می تواند سکوی جهش اقتصادی باشد و این بازار باید به مدرن ترین ابزارها و فناوری ها مجهز شود فعالیت در بازار سرمایه بدون وجود زیرساخت‌های فنی بی‌معنی است. سرعت تامین مالی، مساله مهمی است. بر این اساس باید بر اساس نیازهای موجود ابزارهای مختلفی تعریف کنیم و روند انجام تأمین مالی را سرعت ببخشیم. در حال حاضر ما شاهد بنگاه‌ها و شرکت‌های بسیار بزرگی در بازار سرمایه هستیم که این شرکت ها باید قادر باشند به تناسب اندازه و اعتبار خود از بازار سرمایه به سهولت تأمین مالی انجام دهند.

موضوع دیگر در این ارتباط انتشار اوراق بدهی شرکتی است که با محدویت‌هایی در این خصوص مواجه هستند، از آن جمله طویل بودن زمان اخذ مجوزهای لازم در مورد انتشار اوراق و هزینه‌بر بودن تأمین وثایق و امثال آنکه تلاش کردیم این مشکل را نیز تسهیل کنیم.

بازار سرمایه توسعه نخواهد یافت مگر آنکه بتواند روش ها وابزارهای جدید نوآورانه را در درون خود توسعه دهد. یکی از این روشها  تامین تأمین مالی جمعی است. این روشی نسبتاً جدید برای تأمین مالی استارت آپ ها محسوب می‌شود که به دلیل پیشرفت‌های تکنولوژی می توان از ظرفیت های آن بهره گرفت. سرمایه‌گذاران افراد عادی هستند که سرمایه اندکی را سرمایه‌گذاری می‌کنند و در ازای این مبالغ اندک محصول جدیدی را به‌عنوان پاداش یا سهام استارت آپ را دریافت می‌کنند. با اطلاعاتی که من دارم برای تعریف اینگونه ابزارها و روش ها،  بازار سرمایه در شرایطی خوبی به سر می برد.

با توجه به توسعه بازار سرمایه، ضرورت توسعه نهادهای مالی متخصص احساس می شود. شرکت‌های تأمین سرمایه، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، مشاوران سرمایه‌گذاری و سایر نهادهای مالی، اکوسیستم بازار سرمایه را برای تأمین مالی پایدار و پیشرو فراهم کرده اند. راه‌اندازی صندوق‌هایی نظیر صندوق جسورانه و صندوق اختصاصی از جمله اقداماتی است که برای تأمین مالی طرح‌ها، ایده‌ها و شرکت‌های مختلف تدبیر شده است. شرکت‌های تأمین سرمایه نیز در هدایت منابع به شرکت‌ها به‌خوبی فعالند؛ تعهد پذیره‌نویسی و اخیراً حضور در فرایند ادغام شرکت‌ها، از جمله فعالیت‌های این شرکت‌هاست. حمایت از توسعه نهادهای مالی متخصص قطعا جزء لاینفک توسعه بازار است.

هدایت منابع فعال در بازار سرمایه به سوی طرح‌های مولد از جمله دستور کار های ما است. با شناسایی طرح‌هایی که سرمایه‌گذاری روی آنها مقرون به صرفه است و دارای توجیه اقتصادی هستند، به دنبال هدایت منابع برای تکمیل، توسعه یا راه انداز آنها هستیم. صندوق های زمین و ساختمان به عنوان نمونه ای از صندوق های سرمایه گذاری پروژه ای هستند که در این سال ها مورد استفاده قرار گرفته اند.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |