میلاد صادقی- پژوهشگر حقوق هوافضا- درمیان قضایای چند ماه اخیر حقوق هوایی ایران، دو رویداد قابل توجه است:
باری دیگر هیأت وزیران، تغییرات و ملاحظاتی را در آییننامه بررسی سوانح و حوادث هوایی (غیرنظامی) به عمل آورده است. بعض از این تغییرات و ملاحظات را به نظر باید مثبت و مفید دانست و اصلاح در معنی درست یا واقعی خود به شمار آورد. درهمین راستا میتوان برای نمونه به اصلاح ماده (31) آییننامه اشاره کرد. بر این اساس در صورتی که تهیه گزارش نهایی سانحه هوایی طی (12) ماه پس از وقوع سانحه امکانپذیر نباشد، از این به بعد، گزارش موقت باید نه در سالگرد سانحه، در هر سالگرد آن تهیه و ارائه شود. در مقابل اما دستهای از این تغییرات و ملاحظات جدید، مبهم و یا ضعیف به نظر میرسند و با خود ناخالصیها و پیچیدگیهایی را به همراه آوردهاند. از جمله اینها تبصره (2) الحاقی به ماده (3) آییننامه است:
«سازمان [هواپیمایی کشوری] میتواند حسب تشخیص مطابق با استانداردهای بینالمللی پیمان شیکاگو و پس از انجام تشریفات قانونی، تمام یا بخشی از فرآیند بررسی سانحه را در چهارچوب موافقتنامه دوجانبه، به یک کشور و یا نهاد خارجی زیر نظر سازمان بینالمللی هوانوردی (ایکائو) واگذار نماید.»
این حکم که مربوط به «احاله یا تفویض خارجی (Foreign Delegation)» است، از جهاتی قابل انتقاد مینماید.
یکم. طبعاً مرجعی که بررسی ایمنی به آن تفویض میشود، باید نسبت به امر بررسی ایمنی از صلاحیت یا اهلیت لازم برخوردار باشد. اکنون بر پایه مقررات ضمیمه سیزده کنوانسیون شیکاگو، در کنار امکان تفویض بررسی ایمنی به یک دولت دیگر، فکر واگذاری بررسی ایمنی به یک «سازمان منطقهای بررسی سانحه و حادثه» تبلور یافته است. حقاً شایسته بود که هیأت وزیران در این باره همان فکری را منعکس میکرد که ضمیمه سیزدهم انعکاس داده است؛ یعنی اشاره به «سازمان منطقهای بررسی سانحه و حادثه» به جای «نهاد خارجی».
دوم. عبارت «زیرنظر سازمان بینالمللی هوانوردی» این پرسش را ایجاد کرده است که اگر چنین قیدی توضیح بیشتری برای «نهاد خارجی» و نه «تمام یا بخشی از فرآیند بررسی» باشد، چگونه میتوان نهادی چون «سازمان منطقهای بررسی سانحه و حادثه» را زیرنظر سازمان بینالمللی هوانوردی تصور کرد؟ این زیرنظر بودن چه معنایی دارد و آیا با اصل استقلال در بررسی ایمنی سوانح و حوادث هوایی اصطکاک نخواهد یافت؟ البته اگرچه ایکائو در «نظامنامه مربوط به سازمان منطقهای بررسی سانحه و حادثه» و در بخش تأسیس و مدیریت چنین سازمانی، از طرفی به خود این فرصت و امکان را اعطا کرده که در صورت لزوم، دولتها را در تأسیس و مدیریت یک سازمان منطقهای، مساعدت نماید اما از طرف دیگر این هشدار را داده است که مساعدت او به شکل دادن منابع مالی میتواند خطرناک باشد و باید به نحوی مناسب در این خصوص چارهاندیشی شود.
در برابر تفسیر فوق، چندان دور از ذهن نیست که قید «زیر نظر سازمان بینالمللی هوانوردی» توضیح بیشتری برای «تمام یا بخشی از فرآیند بررسی» باشد. در موردی مشاهده شده است که دولت تفویضکننده و دولت مقابل او بر مساعدت ایکائو در بررسی سانحه و لزوم باقی ماندن دستگاههای ثبت و ضبط پروازی در کنترل آن سازمان توافق کردهاند. با این حال در قرارداد نمونهای که ایکائو در خصوص تفویض بررسی سانحه و حادثه جدی هواپیما تهیه و به «دستورالعمل بررسی سانحه و حادثه هواپیما» ضمیمه کرده است، هیچ اثری از چنین توافقی و هیچ نشانی از اینکه فرآیند بررسی باید زیر نظر ایکائو قرار گیرد، دیده نمیشود. به عقیده من هر دو تفسیری که ارائه شد، مشکلساز خواهند بود؛ از این رو عبارت مورد بحث را باید اختراع یا ابداعی خلاف اصل و منطق دانست.
سوم. اگرچه ممکن است گفته شود که در زمینه تفویض بررسی ایمنی، منظور از «تشخیص»، تشخیصِ سازمان است، با وجود این، احتمال برداشت مخالف نیز بعید نیست. بنابراین تبصره مذکور از این جهت که مشخص نکرده است در زمینه تفویض بررسی ایمنی، تشخیص چه مرجعی ملاک عمل قرار خواهد گرفت، ابهام دارد. این درحالی است که در خصوص استفاده از امکانات و تجهیزات سایر کشورها به منظور بازخوانی اطلاعات دستگاههای ثبت و ضبط پروازی، مرجع تشخیص در ماده (12) آییننامه روشن است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به تازگی در شکایتی علیه معاونت توسعه مدیریت و منابع سازمان هواپیمایی کشوری چنین رأی داده است «براساس بندهای «الف» و «ب» ماده 5 قانون هواپیمایی کشوری اصلاحی مصوب 1367/01/25، اعمال هر نوع نظارت و مساعدتی که به منظور پیشرفت هواپیمایی کشوری لازم باشد و انجام نظارت در فعالیت هواپیمایی کشوری طبق مقررات مربوط و به منظور حفظ مصالح عمومی، از وظایف سازمان هواپیمایی کشوری است. بنا به مراتب فوق و با عنایت به وحدت ملاک قابل اتخاذ از رأی شماره 33-1383/2/13 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری که براساس آن حکم به عدم ابطال مقررهای صادر شده است که اشتغال به خدمت کارکنان مالیاتی را در شرکتها و سایر موسسات تجاری به منظور انجام دادن مشاوره مالیاتی و تنظیم دفتر اظهارنامه و امور نظیر آنها غیرمجاز اعلام کرده بود، بنابراین مقررات مورد شکایت که براساس آنها کارمندان و مدیران سازمان هواپیمایی کشوری از اشتغال در شرکتهای تحت نظارت آن سازمان منع شدهاند، خلاف قانون و خارج از حدود اختیار نبوده و ابطال نشدند». تحلیل این رأی به فرصتی دیگر موکول میشود اما در همین مقطع باید گفت: طرح چنین شکایتی به تنهایی نشان میدهد که در حقوق هوایی ایران، سرنوشت مسألهای مهم چون تعارض منافع در صنعت هوانوردی به دست مقرراتی سپرده شده است که قالبی سختتر و قامتی افراختهتر از بخشنامه ندارند.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه