علیرضا خوشبخت
۱- اقدام جنایتکارانه و غیرمسؤولانه دولت عربستان سعودی، در اعدام آیتالله نمر روحانی عالیرتبه شیعه، حلقه آخر اقدامات غیرمسؤولانه این دولت است. اقداماتی که در طول سالیان گذشته نقشی اساسی در ثباتزدایی از منطقه و درافتادن خاورمیانه به بحران خونبار کنونی داشتهاست. این اقدام را بیش از هرچیز باید حاصل سردرگمی راهبردی، رهبران ریاض دانست. دولت عربستان سعودی که با حمایت از گروههای تروریستی و تکفیری و کوشش برای محدود کردن نفوذ شیعیان در منطقه نقشی جدی در مبدلکردن بهار عربی به هنگامه آشوب و سرکوب و ویرانی داشتهاست، با اعدام روحانی شیعه در میان تعدادی تروریست تکفیری، کوشیدهاست ضمن مواجه با داعش و هشدار به این گروه تروریستی و کاستن از دامنه اتهامات بر علیه خود پیرامون حمایت از تروریسم، همچنان بر رویارویی با شیعیان تأکید ورزد؛ جنایتی نابخردانه که جز دمیدن بر آتش جنگ مذهبی در خاورمیانه حاصلی نخواهدداشت.
۲- موضوع یادداشت حاضر اما پرداختن به تجمع و حمله گروهی از افراد به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری این دولت در شهر مشهد است. شنبهشب خبر رسید که گروهی در اعتراض به اعدام آیتالله نمر در مقابل سفارت عربستان سعودی در تهران تجمع کردهاند. به فاصله کوتاهی از این خبر فایلهای صوتی و تصویری متعددی در شبکههای اجتماعی و پیامرسان منتشر شد که نشان میداد که معترضان از دیوار سفارت عربستان سعودی بالارفته و به ساختمان سفارت وارد شدهاند. انتشار عکسهایی از اتاقی که گفته میشود اتاق کار سفیر عربستان است و نیز زبانهکشیدن شعلههای آتش در ساختمان سفارت سعودی، خبرهای داغ بامداد یکشنبه بودند.
۳- اقدام بر علیه سفارتخانههای خارجی پیش از این رخ دادهاست و به جز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران به دست دانشجویان خط امام که در شرایط یک کشور انقلابی صورت گرفت و به فاصله کوتاهی توسط امام خمینی به صراحت تأیید شد، تا کنون هیچ یک از این اقدامات از سوی مقامات رسمی تأیید نشدهاست.
تهاجم به سفارت عربستان در تهران دو پیامد مهم خواهدداشت. پیامد کوتاهمدت آن معکوس کردن موج خبری و رسانهای به راهافتاده علیه دولت عربستان است. درحالیکه صبح روز شنبه مهمترین سایتهای و رسانههای خبری، اعدام شیخ نمر توسط دولت عربستان را بهعنوان خبر نخست خود برگزیدهبودند، صبح یکشنبه تصویر سوختن ساختمان سفارت این کشور در تهران خبر اول این خبرگزاریها بود. مخابره خبر و تصاویر اقدامی که بههیچعنوان در عرف دیپلماتیک قابلقبول و توجیه نیست، فرصت خوبی برای دولت عربستان فراهم میآورد که از تبعات اقدام جنایتکارانه و تحریکآمیز خود بگریزد، و ژستی طلبکار و حقبهجانب بگیرد.
پیامد بلندمدت این اقدام، اما مخدوش کردن چهره ایران به عنوان کشوری مسؤول است. درحالیکه حصول توافق هستهای بین ایران و کشورهای ۱+۵ از ایران چهرهای مسؤولیتپذیر ارائه کردهاست که در پی حل مسائل و مشکلات خود از مسیر مفاهمه و مذاکره است، نقض آشکار عرفهای بینالمللی در مقابل چشمان پلیس خدشهای جدی به این تصویر وارد میآورد.
در حالی که دولت عربستان به دلیل تغذیه مالی و ایدئولوژیک تروریسم تکفیری موقعیتی بسیار نامناسب در افکار عمومی جهان دارد، و بسیاری در غرب بر نقش این کشور در تقویت سلفیگری و افراطیگری تأکید میکنند، ایران به مدد دیپلماسی هستهای و کوشش برای مشارکت در روندهای جهانی برای حل بحران سوریه، میکوشد نقش یکی از محورهای ثبات منطقه را ایفا نماید. بالارفتن از دیوار سفارت سعودی در تهران در چنین وضعیتی، تنها به خدشهدارشدن این تصویر منجر میشود، بدون آنکه کوچکترین تأثیری در تغییر رفتار عربستان سعودی و حامیان آن داشتهباشد.
اشاره به این نکته ضروری است که اصولاً حمله به سفارتخانه یک کشور در شرایطی که دولت مستقر با آن کشور در حالت مخاصمه است، به هیچ عنوان رشادت و عملی شجاعانه محسوب نمیشود. عکس انداختن با اشیا و لوازم سفارتخانهای خارجی نه اقدامی متهورانه یا اخلاقی که نشانهای از عدماحترام به قانون است که هیچ تحسینی در هیچ کجای جهان برنمیانگیزد.
۴- اعتراضات به اقدامات دولتها در مقابل سفارتخانهها، عملی مرسوم در سراسر جهان است. در این شرایط معمولاً مقامات انتظامی هر کشوری، تدابیر لازم برای حفاظت از این مکانها را اتخاذ میکنند. پیشبینی وقوع این اعتراضات در مقابل سفارت عربستان با توجه به اقدام جنایتکارانه و تحریکآمیز سعودیها دشوار نبود. این سؤال وجود دارد که چرا نهادهای مسؤول تدابیر کافی برای جلوگیری از بروز این اتفاقات اتخاذ نکردند تا مانع از وارد آمدن لطمه به حیثیت دیپلماتیک کشور شوند؟
۵- مهمترین نکته اما توجه به ریشههای افراطیگری و خودسری است. اقدامات خودسرانه بیش از هر چیز از احساس مصونیت در مقابل قانون و احساس محقتر بودن نسبت به مقامات مسؤول ناشی میشود. گروههای خودسر تشخیص خود را برتر از قانون میدانند، و به بهانه احساس تکلیف مبانی و مجاری قانونی را نادیده میگیرند و حتی تحقیر میکنند. مسأله مهم این است که خودسری مرزی نمیشناسد و به هیچ حدی محدود نمیشود. ممکن است اقدامات چنین گروههایی در مقطعی از زمان با نظرات و منافع برخی گروههای سیاسی همسو باشد. اما دیر یا زود تیغ خودسری یا بر روی این گروهها هم کشیدهمیشود، و یا خراشی بر صورت منافع و مصالح ملی خواهدانداخت.