نگاهی به زندگی سیمین دانشور
سیمین دانشور هشتم اردیبهشتماه سال ۱۳۰۰ شمسی در شیراز دیده به جهان گشود.پدرش محمدعلی دانشور پزشکی حاذق و مادرش قمرالسلطنه حکمت، مدیر هنرستان دخترانه و نقاش بود. سیمین تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در مدرسهی انگلیسی مهرآئین سپری کرد و سپس در رشتهی ادبیات فارسی وارد دانشگاه تهران شد. خواهرش ویکتوریا دانشور زندگی سیمین را اینگونه شرح میدهد: «در اوایل قرن، خانوادهای در شیراز که پدر پزشک و مادر نقاش بود، دارای شش فرزند شدند. سومین فرزند دختری باهوش، قد بلند با تحرک بود، دست به هر کاری میزد اول و سرآمد بود. در پایان تحصیلاتش در دبیرستان مهرآئین شیراز در تمام ایران رتبه اول شد. مجموعهی دروسش نمره بیست بود؛ فقط در انشاء نوزده گرفته بود. او کسی جز سیمین خواهرم نبود. هر کسی از خارج به شیراز میآمد، خواهرم با او به زبان انگلیسی مصاحبه داشت. او از اوان زندگیش زبان انگلیسی را از فارسی کم نمیآورد. از همان بچگی در ورزشهای مختلف مثل شنا و اسبسواری مهارت داشت… خلاصه مدرسه و خانواده به وجودش مباهات میکردند تا اینکه برای ادامهی تحصیل دانشگاه راهی تهران شد. هر وقت به شیراز برمیگشت، همهی فامیل زیر دروازهی قرآن در انتظار ورودش بودند و وجود عزیزش را گرامی میداشتند.»
دانشور پس از مرگ پدر در سال ۱۳۲۰ برای رادیو تهران و روزنامهی ایران با نام مستعار «شیرازی بینام» شروع به مقالهنویسی کرد.او زمانی کار نوشتن را آغاز کرد که ادبیات و داستاننویسی در مجموع در تسلط مردان بود. نخستین مقالهی سیمین دانشور مقالهای بود با عنوان «زمستان بیشباهت به زندگی ما نیست» که سیمین آن را زمانی نوشت که در کلاس هشتم دبیرستان تحصیل میکرد. هنگامی که با سیمین دانشور مواجه میشویم با «اولین»های بسیاری رو به رو هستیم؛ اولین زن داستاننویس ایرانی، اولین زنی که داستانش به زبان انگلیسی ترجمه شد و … «آتش خاموش» اولین مجموعهی داستانی زنی ایرانی است که در سال ۱۳۲۷ انتشار یافت. آتش خاموش مجموعه داستانی است شامل ۱۶ داستان.
برخی از این داستانها پیش از این در روزنامهی کیهان، مجلهی بانو و امید به چاپ رسیده بود. این مجموعه داستان شامل داستانهایی است به نام «اشک»، «آتش خاموش»، «یادداشتهای یک خانم آلمانی»، «کلید سل»، «آن شب عروسی»، «شب عیدی»، «گذشته»، «کلاغ کور»، «سایه»، «مردها عوض نمیشوند»، «ناشناس»، «عطر یاس»، «جامهی ارغوانی»، «عشق استاد دانشگاه»، «عشق پیری» و «یخفروش». دو شخصیت مشوق دانشور در امر داستاننویسی بودند یکی فاطمه سیاح و دیگری صادق هدایت. فاطمه سیاح زنی بود که تحصیلات متوسطه و عالی خود را در مسکو گذرانده بود و همچنین درجهی دکترای خود را در ادبیات اروپایی در مسکو گرفته بود و رسالهی دکترای خود را دربارهب «آناتول فرانس» نوشته بود. در همین سالی که دانشور اولین داستان خود را انتشار داده بود یعنی سال ۱۳۲۷ اتفاق دیگری نیز در زندگی شخصی او رخ داد. او که با اتوبوس از تهران راهی شیراز بود با جلال آلاحمد نویسنده و روشنفکر ایرانی آشنا میشود که این آشنایی دو سال بعد منجر به ازدواج میشود.
سیمین دانشور در سال ۱۳۲۸ از دانشگاه تهران مدرک دکترای ادبیات فارسی گرفت. عنوان رسالهی دانشور «علمالجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم» بود که استاد راهنمای او فاطمه سیاح و بدیعالزمان فروزانفر بودند. در سال ۱۳۳۱ سیمین دانشور با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و در آنجا به مدت دو سال در رشتهی «زیباییشناسی» تحصیل کرد. او همچنین در استنفور نزد «والاس استنگر» و «فیل پریک» نمایشنامهنویسی آموخت. در همین زمان دانشور دو داستان کوتاه به زبان انگلیسی نوشت که در آمریکا منتشر شد.
پس از بازگشت به ایران، دانشور در هنرستان هنرهای زیبا به تدریس مشغول شد و در سال ۱۳۳۸ استاد دانشگاه تهران در رشتهی باستانشناسی و تاریخ هنر شد. دانشور اندکی پیش از مرگ همسرش، آل احمد رمان مشهورش «سَووشون» را منتشر کرد. محمدعلی جمالزاده که او را نخستین قصهنویس مدرن ایران میشناسند پس از خواندن کتاب «سووشون» چنین گفته بود:« سیمین دانشور کتابهایی بهتر از شوهرش نوشته. هم فهمش و هم قلمش بهتر از شوهرش است.» جلال آلاحمد در معرفی زنش چنین میگوید: «زنم سیمین دانشور است که میشناسید. اهل کتاب و قلم، و دانشیار رشته زیباییشناسی و صاحب تالیفها و ترجمههای فراوان. و در حقیقت نوعی یار و یاور این قلم، که اگر نبود، چه بسا خزعبلات که به این قلم در آمده بود. از سال ۱۳۲۹ به اینور هیچ کاری به این قلم منتشر نشده که سیمین اولین خواننده و نقادش نباشد». محمود عنایت، فعال سیاسی و روزنامهنگار و سردبیر مجلهی «نگین» در ویژهنامهی سیمین چنین مینویسد: «سیمین دانشوری که در نوشتهها و سخنانش میشناسیم، برخلاف آلاحمد، آنچنان را آنچنانتر نمیکند و وقتی میبیند کسی خیلی تند میتازد، به خشم او دامن نمیزند. بلکه به تعدیل وی میکوشد. شاید جالبترین مساله در زندگی ادبی سیمین این است که قریب بیست سال با جلال زندگی کرده، اما هرگز تحت تاثیر او نبوده است.»
منیرو روانیپور داستاننویس معاصر میگوید: خواندن این رمان(سووشون) باعث کشش به سوی ادبیات و علاقهمندی به شناخت جامعهام شد.» سیمین دانشور آثار مختلفی را نوشته و نیز ترجمه کرده است.از آثار او میتوان به «شهری چون بهشت» (۱۳۴۰)، «به کی سلام کنم؟» (۱۳۵۹)، «از پرندهها بپرس» (۱۳۷۶)، «جزیرهی سرگردانی»(۱۳۷۲)،«ساربانْ سرگردان»(۱۳۸۰) و «کوه سرگردان»اشاره کرد. سرباز شکلاتی از برنارد شاو و دشمنان اثر چخوف، بنال وطن از آلن پیتون و باغ آلبالو از چخوف اشاره کرد. غروب جلال و شاهکارهای فرش ایران و راهنمای صنایع ایران و ذنبودیسم و مبانی استتیک از آثار غیر داستانی سیمین دانشور هستند. سیمین دانشور عصر روز ۱۸ اسفندماه ۱۳۹۰ برابر با ۸ مارس در ۹۰ سالگی در خانهاش در تهران درگذشت.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه