غلامرضا رحیمی
کارشناس مدیریت پروژه
یکی از مسائل ظاهرا پیشپا افتاده،گرفتاری مردم در خیابانها است. این مسئله آنقدر پیشپا افتاده است که در مورد راهکارهای مقابله با آن اجماعی میان مسئولان وجود ندارد. انگاری که این اولین بار است که در دنیا پیش آمده و راهکاری ندارد. شهرداری حدود یک دهه وقت خود را صرف بزرگراه سازی و تغییر بافت شهر میکند تا حاکمیت ماشینها تداوم یابد و در توجیه این رفتار میگوید که بودجه برای احداث خطوط مترو نداشته است و مسئول دیگری میگوید، که شهرداری فقط برای باز پرداخت هزینه ساخت یکی از این بزرگراه های دوطبقه، ناچار شده بخشی از شهر و اطراف دریاچه مصنوعی را به فضایی پر تراکم از ساختمانها تبدیل نماید. یعنی برای ساخت بزرگراه به تراکم شهر اضافه شده است. وقتی اطلاعات درست از سوی کارشناسان ترافیک به مردم نمیرسد، آنها هم مقصر را نه نبود یک طرح جامع ترافیکی که ازدیاد ماشینها میدانند، انگار که فقط عدهای حق دارند ماشین داشته باشند و انگار نه اینکه تعداد خودروهای ایرانیها بسیار کمتر از اروپاییهاست و مشکل تعداد خودروها نیست. از طرف دیگر در همین شهر به هم ریخته میشود یک مرکز خرید ۱۴ طبقه در یک خیابان ۸ متری احداث کرد و زندگی ساکنان آنجا را یکشبه و با افتتاح این مرکز خرید به هم ریخت. انگاری که مردم نمیتوانستند با آن همه بزرگراه خود را به فضایی بیرون از شهر برسانند و آن مرکز خرید حتما باید درست وسط محل اسکان آنها احداث میشد. اما نوعی نظم در این بی نظمی دیده میشود .انگاری که اهداف گسترش شهری روشن است و مردم در ضدیت با آن اهداف غُرغُر میکنند. در واقع اخیرا وزرای مسئول هم به این دسته از مردم ناراضی پیوستهاند. ظاهرا براساس اظهارات این مسئولان، اتکای درآمد شهرداری بر احداث و ساختوساز است. یعنی به عبارت دیگر اگر در شهر ساخت و ساز متوقف شود، شهرداری هم در ارائه خدمات شهری ناتوان میشود. پس شهرداری مشوق ساخت و ساز و تغییر کاربری است. و این میشود زنجیرهای از ساخت و ساز و افزایش ساخت بزرگراههای بیشتر. و فعلا بنظر میرسد، این زنجیره قرار است در مغایرت با آسایش اهالی تا اتلاف کامل وقت آنها در خیابانها ادامه یابد؟