پنج شنبه 20 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 20751 23:20 1394/09/16
ضرورت تقویت سیاست ورزی در حوزه عمومی

ضرورت تقویت سیاست ورزی در حوزه عمومی

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
ضرورت تقویت سیاست ورزی در حوزه عمومی

ضرورت تقویت سیاست ورزی در حوزه عمومی

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

محمد حیدر زاده- تب و تاب تحلیل ها و کنشگری سیاسی در روزها و ماه های منتهی به انتخابات به ویژه انتخابات ریاست جمهوری و مجلس همواره به اوج می رسد. شاید تنها در چنین دوره هایی ا ست که امر سیاست در ایران از حیطه و عرصه حکومت و دولت خارج شده و به درون جامعه تسری می یابد. در واقع امر سیاست در کشورمان همواره با روایتی حکومت محور در جریان است و جز در موارد مشخص و احیانا بزنگاه های مهم تاریخی سیاست به عرصه های اجتماعی گام نمی‌نهد و گروه‌های مختلف اجتماعی بیشتر از آن که بازیگری فعال و کوشا برای حصول نتیجه مطلوب باشند به سان تماشاچیان فوتبال در بیرون از گود سیاست به تماشا نشسته اند. زبه عبارت دیگر آنچه همیشه در کانون توجهات  قرار گرفته است امر دمکراسی سیاسی و نهادهای حقوقی و ساختارهای حاکمیتی بوده است و از نیروی شگرف و اصیل ملت ها در پیشبرد مطالبات غفلت شده است. مگر در شکل گیری جنبش های اجتماعی و سیاسی خاص که باید در بستر تاریخی مشخص خود مورد بررسی قرار بگیرند. اکنون در آستانه انتخابات دهم مجاس شورای اسلامی باز هم در بر همان پاشنه میچرخد و تمام نگاه ها بسوی یک انتخابات کلیشه ای و تکراری است که به احتمال زیاد روال های قبلی در آن تکرار خواهد شد، حال پرسش اینجاست که آیا می بایست این روال معیوب را هر چهارسال و شاید هم هر دوسال به تماشا بنشینیم یا راه برون رفتی از این سیکل با مشی اصلاح طلبانه و مسالمت آمیز وجود دارد!؟ اگرچه ندادن جواب قطعی ن به پرسش های برآمده از جوامع و در حوزه علوم انسانی شاید امروز یکی از بدیهی ترین اصول پژوهش در این علوم باشد ولی بهر روی شاید پرامکان ترین پاسخ به پرسش مطرح شده معطوف کردن نگاه ها به سمت و سوی عرصه عمومی و جامعه ی مدنی و تقویت آنها باشد. در واقع به زعم نگارنده دولت دکتر روحانی و تمام کنشگران حزبی و سیاسی حامی اصلاحات اگر چشم انداز خود را برای فعالیت در جهت نیل به دموکراسی و آزادی در عرصه جامعه مدنی نیز همانند عرصه دولت و نهادهای حاکمیتی ترسیم نکنند با احتمال زیاد جز بازتولید چرخه مذکور ثمره ای نخواهند داشت. جامعه ای که چشم انداز ندارد در خود تکرار می شود در واقع کنشگری و بازیگری  در زمین نیمه سوخته ای که بارها آزموده شده است خطاست. فعالان سیاسی اصلاح طلب و تحول خواه ضروری است تا پرده های متفاوتی را برای پیشبرد مطالبات خود به نمایش در آورند که عرصه ی عمومی میتواند پررنگ ترین نقش را در این میان ایفا نماید. به عنوان مثال چنین رویه نه تنها نه تنها از رخوت و یاس ممانعت احتمالی ورود نیروهای اصلاح طلب به مجلس دهم جلوگیری می کند، بلکه این انتخابات را فرصتی برای عمل در جامعه مدنی و حوزه اجتماعی تلقی می کند. در سپهر عمومی افراد در وضعیتی آزاد دور از تحمیل ها و اجبارها ، به بررسی و بازبینی امور عمومی می نشینند، و بدین وسیله امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر می رسانند، این گفت و گو و مفاهمه و توافق از آنجا که بر پول و قدرت و تبلیغات مبتنی نیست، سیاستی دیگر و متفاوت با برداشتی معمول را می آفریند، هر بخشی از  جامعه الزما  سپهر عمومی نیست بلکه سپهر عمومی وقتی شکل می گیرد که بخش هایی  از  جامعه در گفت و گویی "برابر"  ، موضوعات عمومی را به گفتگو می نشینند. در سپهر عمومی رفتار سوداگرانه ی انسان که معطوف به بخش خصوصی زندگی اوست موضوعیت خود را از دست می دهد، حرکت از مسیر گفت و گویی عقلانی-انتقادی برای رسیدن به امور مشترک، یکایک افراد جامعه را در تجربه ی عینی زیست با دیگری ، از طریق فهم دیگری و توافق با او قرار می دهد و موجب قدرت گرفتن عناصر همبستگی بخش و حضور این عناصر در خودآگاه جمعی و فردی می شود. بر این اساس توجه و تقویت این عرصه، می تواند برای کشور ما ضروری محسوب شود . با نیم نگاهی به انباشت تاریخی کشورمان در یکصدو اندی سال گذشته به وضوح خواهیم دید آنجا که قلمروها و سپهر عمومی شکل گرفته اند چه ثمراتی را به بار نشانده اند. جنانچه میدانیم درسالهای پیش از صدور فرمان مشروطیت انجمن هایی تحت عناوین: کمیته ی انقلابی، انجمن معارف، جامع آدمیت، مرکز غیبی، انجمن غیبی و ... در متن اجتماع تکوین یافتند و در پی محقق کردن خواستهای خویش و به عبارتی عینی کردن ایده های ذهنی شان بوده اند. این انجمن ها و تشکل هایی که پیش از دستور فرمان مشروطیت بوجود آمدند عمدتا بصورت مخفیانه و غیر رسمی به فعالیت خویش ادامه می دادند ولی پس از مشروطه انجمن های بسیاری در سراسر کشور بوجود آمد که با حمایت عام مجلس شورای ملی به فعالیت می پرداختند، این انجمنها که عموما مردمی بودند و برای حفاظت و پاسداشت مشروطه تشکیل شدند و  منجر به حرکت های مهمی در دفاع از نهضت مشروطه و آرمان های ان شدند. در همدان علیه نظام اربابی و ملاکی شوریدند در گیلان علاوه بر نظام اربابی و ملاکی بر علیه لیانازوف روسی که شیلات دریای خزر را بر عهده داشت نیز طغیان ،  با این حال مهمترین سودمندی این انجمن ها در مقاومت یازده ماهه تبریز به رهبری ستارخان و باقر خان رخ نمود که در نهایت با کمک دیگر مجاهدین مشروطه را به سراسر ایران باز گستراندند. در واقع وجود نهاد های مردمی در پیشا مشروطه در دوران پسا مشروطه در جلوگیری از بازگشت استبداد کارایی خویش را نشان میدهند هرچند به دلیل نوپا بودن این انجمن ها و دلایل بسیار دیگر این انجمن ها نتوانستند در برابر عامل بیرونی مقاومت کنند و پس از جنگ جهانی اول، استبداد پس از یک دوره هرج و مرج در قالب رضاخانی خود را به ایران تحمیل کرد. با این حال تجربه موفق این انجمن ها در آن مقطع کوتاه بخوبی نشان می دهد که تقویت قلمروهای عرصه عمومی که امروزه میتوان دانشگاه ها،نشریات،شبکه های اجتماعی مجازی و بویژه تشکل های مردم نهاد را انضمامی ترین ساخت آن دانست چقدر میتوانند مفید باشند و چنانچه به مردم اعتماد شود و بتوان یک مشارکت اجتماعی در سطح ملی از مردم شکل داد چگونه کارها روبه سامان می رود و کشور در برابر تهدیدهای مختلف مصون می گردد. شکست های ثمربخش در تاریخ نادر نیست، تاریخ توفیق معوق را برمی شناسد: ناکامی های ظاهری امروز ممکن است سهم بسزایی در دستاوردهای فردا داشته باشد آنچه در انتها برای مشروطه ومشروطه خواهان رقم خورد نامیمون بود ولی امروز می توان درس هایی فراوانی از آن گرفت، جامعه مدنی ایران امروز پس از گذشت بیش از یک سده  ، میتواند بر روی پای خویش بایستد و همراهی همدل و همیار برای دولت در راه توسعه همه جانبه ایران باشد.  در انتها باید بر این نکته پای فشرد که : ایمان به امکان اصلاحات اجتماعی از طربق تشریک مساعی نیروهای مختلف اجتماعی هوشیار ، اندیشه چیره در کوشش های توسعه گرایانه دوران ماست امری که می تواند چاره ساز بسیاری از دشورای های جامعه کنونی ما هم باشد.


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |